« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حسین شوپایی

1403/03/07

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی حالات مختلف صورت ثانیه

 

موضوع: بررسی حالات مختلف صورت ثانیه

 

0.1- [مرور صورت ثانیه مساله یک و نظر مرحوم سید]

صورت ثانیه از صور اخلال به استقبال قبله در صلات، اخلال به استقبال از روی غیر علم و عمد بود یعنی از روی جهل یا نسیان یا غفلت یا خطا یا ضیق وقت؛ و مقدار انحراف هم مابین یمین و یسار( کمتر از ۹۰ درجه) بود؛ اعم از اینکه انکشاف خلاف در وقت اتفاق بیفتد یا در خارج وقت؛ مرحوم سید در این صورت به نحو مطلق بدون تفصیل بین حالات و شقوق، حکم به عدم وجوب اعاده کرده‌اند.

0.2- [مرور مستند فتوای مرحوم سید]

مستند مرحوم سید در این حکم -که به نحو مطلق حکم به عدم وجوب اعاده کردند- صحیحه زراره یعنی حدیث ۲ از باب ۹ که در حدیث 2 باب ۱۰ از ابواب قبله هم ذکر شده بود که در صحیحه زراره آمده بود مابین المشرق و المغرب قبله است؛ در مقابل این صحیحه زراره که مستند مرحوم سید بود دوتا معارض مطرح شده بود؛ یکی صحیحه دیگر زراره که حدیث ۳ باب ۹ است و معارض دوم روایات باب ۱۱ از ابواب قبله که تفصیل داده بودند بین جایی که انکشاف خلاف در وقت اتفاق بیفتد و جایی که انکشاف خلاف در خارج از وقت اتفاق بیفتد؛ دو تا معارض در مقابل این صحیحه مطرح شده بود که اگر معارضه تمام باشد طبعاً صحیحه زراره به خاطر وجود معارض قابل استناد برای مدعای مرحوم سید نیست.

در جلسات قبل بیان شد که معارض دوم یعنی روایات باب ۱۱ از ابواب قبله که در کلام مرحوم.صاحب حدائق سابقه مطرح شده بود، معارضه صحیحه زراره با این روایات قابل جواب است چون جمع عرفی بین الطائفتين وجود دارد با توضیحی که در جلسات قبل بیان شد؛ اما معارض اول که صحیحه ديگر زراره یعنی حدیث ۳ باب ۹ باشد که اشکال تعارض بین حدیث ۲ و حدیث ۳ در کلام مرحوم آقای خویی مطرح شده بود، این اشکال تعارض، اشکال واردی هست لذا صحیحه زراره نمی‌تواند مستند حکم در همه حالات و شقوق صورت ثانیه باشد ، به عنوان دلیل عام شامل نسبت به همه حالات مندرج در صورت ثانیه صحیحه زراره نمی تواند به عنوان مستند قرار بگیرد؛ بنابراین بعد از اینکه صحیحه زراره قابلیت استناد را ندارد باید هر یک از این حالات و شقوق مندرج درصورت ثانیه را جداگانه بررسی کنیم و ببینیم آیا در آن مورد و حالت دلیل بر صحت و عدم وجوب اعاده وجود دارد یا وجود ندارد ؟

0.3- [بررسی جداگانه هر یک از حالات و شقوق صورت ثانیه]

0.3.1- [حالت اول]

حالت اول در صورت ثانیه جهل هست که در عبارت مرحوم سید هم آمده است و «و إن أخلّ‌ بها جاهلا»؛ حالت اول از صورت ثانیه حالت جهل است مراد از جهل در عبارت مرحوم سید چیست؟

     مثلاً مرحوم امام در تعلیقه عروه که مرحوم سید فرموده‌اند اگر مکلف جاهلاً اخلال به استقبال کرد در صورتی که مقدار انحراف مابین یمین و یسار باشد نمازش صحیح است و اعاده ندارد؛ مرحوم امام در تعلیقه فرمودند« بالموضوع لا بالحكم» یعنی آنچه را که شما گفتید من عدم وجوب اعاده، این حکم را ما در مورد جهل به موضوع قبول داریم؛ اما در مورد جهل به حکم قبول نداریم این تعلیقه نشان می‌دهد که برداشت از کلام مرحوم سید در عروه از در کلمه جاهلاً این است که مرحوم سید عنوان را مطلق جهل قرار داد که هم جهل به موضوع و هم جهل به حکم هر دو را شامل بشود.

     ولی مرحوم آقای حکیم و همینطور مرحوم آقای داماد فرمودند نه! مراد مرحوم سید در عبارت عروه در صورت ثانیه خصوص جهل به حکم است، سید که فرموده ان کان جاهلا یعنی اگر از روی جهل به حکم این کار را کرده باشد اخلال کرده باشد؛ شاید وجه استظهاراختصاص جهل به جهل به حکم در عبارت عروه این باشد که در مورد قبله جهل به موضوع فرض ندارد و انچه که فرض داره در مورد قبله جهل به حکم است که مکلف نداند آیا استقبال قبله شرط صحت صلات است یا شرط نیست ولی اینکه شخص بداند که استقبال قبله معتبر هست در صحت صلات اما نداند قبله خانه کعبه هست این امر بعیدی هست؛ شاید وجه اختصاص این باشد ولی به نظر میرسد که این وجه تمام نیست و جهل به قبله موضوعا هم قابل تصویر است به اینکه شخص می‌داند شرط صحت صلات استقبال قبله است ولی اینکه قبله به کدام طرف هست جهت قبله را نمی‌داند؛ در مواردی که شخص جاهل به قبله هست یعنی نمی‌داند قبله به کدام طرف هست که از آن تعبیر می‌کنند به جاهل متردد، در این موارد علم به حکم دارد ولی موضوع که قبله باشد از این جهت که در کدام طرف هست مورد جهل شخص هست و این صورت جهل به قبله جاهل متردد در قبله، امری است که خود مرحوم آقای حکیم هم متعرض حکم این حالت شده است که شخصی جاهل متردد باشد در مورد قبله، نداند قبله در کدام طرف هست بنا گذارد از باب رجاء که قبله این طرف است یا به تعبیر صحیح تر با احتمال اینکه قبله این طرف خاص هست نماز بخواند تا بعد سوال بکند که قبله به کدام طرف است در این مورد اگر اتفاق بیفتد که آن جهتی که شخص به آن نماز خونده مابین الیمین والیسار هست انحرافش از قبله اصلی کمتر از ۹۰ درجه است حکم این صورت چه چیزی هست؟ خب این را خود مرحوم آقای حکیم حکم این را متعرض شدند و اعلام دیگر هم حکم این را متعرض شده با توجه به این نکته می‌توان عنوان جاهلاً که در عبارت مرحوم سید آمده است این را اعم بدانیم از جهل به حکم و جهل به موضوع و در هر کدام از این جهل به حکم و جهل به موضوع هم یا از روی تقصیر هست یا از روی قصور و کیف کان آنچه که مورد بحث هست این است که آیا در مورد جهل به حکم به دو قسم قصوری و تقصیری با انحراف یسیر یعنی مابین المشرق و المغرب آیا حکم به صحت صلات و عدم وجوب اعاده می‌شود یا اینکه حکم به صحت صلات نمی‌شود و همینطور در مورد جهل به موضوع در جایی که شخص جاهل متردد هست و به احتمال قبله بودن یک طرف نماز را به آن طرف خواند تا بعد سوال کند ببیند قبله کدام طرف هست آیا در این موارد که صلات واقع شده است مابین المشرق و المغرب ولی از روی جهل در این موارد حکم به صحت صلات و عدم وجوب اعاده می‌شود یا نمی شود؟

برای تعیین حکم در این حالت، مقتضای ادله عام دلیلی که دلالت بر شرطیت استقبال قبله در صلات داشت از آیه شریفه و روایات، مقتضای اطلاق ادله عامه این است که صلات در جایی صحیح است که به طرف قبله واقع بشود. ولی اگر صلات منحرفاً عن القبله واقع شد حکم به صحت نمی‌شود مقتضای اطلاقات ادله شرطیت قبله در نماز -چه آیه شریفه که امر به تولی وجه نحو مسجد الحرام کرده‌اند و چه صحیحه زراره یعنی حدیث 3 باب9 که در آن آمده بود در مواردی که شخص از قبله منحرف بشود در نماز ، انحراف از قبله موجب فساد صلاتش می‌شود- مقتضای اطلاقات و عمومات، بطلان صلاتی است که منحرفاً از قبله واقع شده ولو انحراف مابین یمین و یسار هست هر چند انحراف از روی جهل باشد از روی علم و عمد نباشد. بنابراین برای حکم به صحت صلات در جایی که اخلال به قبله از روی جهل باشد با انحراف مابين يمين و يسارباید ببینیم دلیلی وجود دارد که به وسیله آن دلیل از اطلاقات رفع ید شود یا دلیلی وجود ندارد ؟

0.3.1.1- [صحیحه زراره حدیث2باب9 شامل فرض حالت اول نیست به سبب معارضه]

بعد از اینکه صحیحه زراره که حدیث ۲ باب ۹ باشد (و همینطور در باب ۱۰ هم به عنوان حدیث ۲ ذکر شده ) بعد از اینکه صحیحه زراره کنار گذاشته شد به خاطر معارضه‌ای که با صحیحه دیگر زراره یعنی حدیث3 داشت و مرجوح نسبت به صحیحه زراره در حدیث سه بود بخاطر اینکه حدیث سه موافق کتاب بود ولی حدیث ۲ مخالف با ظهور کتاب بود، بعد از اینکه صحیحه زراره کنار گذاشته شد باید ببینیم ادله دیگری که دلالت می‌کند بر کفایت ما بین المشرق و المغرب اینکه صلات مابین مشرق و مغرب قبله واقع بشود کافی هست و صحیح است و احتیاجی به اعاده و تکرار ندارد باید ببینیم آن ادله شامل جاهل می‌شود یا اینکه جاهل را شامل نمی‌شود .

0.3.1.2- [سایر ادله دال بر مابین المشرق و المغرب قبله]

روایات دیگری که در قبله بودن مابین مشرق و مغرب وارد شده است این روایات در باب ۱۰ از ابواب قبله ذکر شده است که صحيحه معاویه بن عمار هست، روایت دوم موثقه عمار هست ،روایت سوم هم معتبره حسین بن علوان هست.

0.3.1.2.1- [صحیحه معاویه بن عمار]

در صحیحه معاویه بن عمار تعبیری که ذکر شده این است: معاویه بن عمار «أَنَّهُ‌ سَأَلَ‌ اَلصَّادِقَ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌عَنِ‌ الرَّجُلِ‌ يَقُومُ‌ فِي الصَّلاَةِ‌ ثُمَّ‌ يَنْظُرُ بَعْدَ مَا فَرَغَ‌ فَيَری أَنَّهُ‌ قَدِ انْحَرَفَ‌ عَنِ‌ الْقِبْلَةِ‌ يَمِيناً أَوْ شِمَالاً » در روایت آمده که شخص وارد نماز می‌شود پس از اینکه يقوم فی الصلاة می ایستد برای نماز پس از آن متوجه می‌شود که از قبله منحرف شده است یمینا او شمالا؛ در جواب چنین سوالی امام علیه السلام فرمودند « قَدْ مَضَتْ‌ صَلاَتُهُ‌ وَ مَا بَيْنَ‌ الْمَشْرِقِ‌ وَ الْمَغْرِبِ‌ قِبْلَةٌ‌.» این صحیحه که دلالت می‌کند بر «صحت صلات اذا وقع ما بین المشرق و المغرب»، موردی که شخص از روی جهل - چه قصوری چه تقصیری- به استقبال قبله اخلال وارد کند را شامل نمی شود چون ظاهر این صحیحه با توجه به تعبیراتی که در آن به کار رفته این است که شخص آن وقتی که ایستاده است به نماز و نماز را شروع کرده است در آن وقت خودش را به طرف قبله میدید به عنوان اینکه نمازش به طرف قبله هست وارد نماز شده است بعدا متوجه میشود که خودش در نماز منحرف از قبله بوده است؛ ولی در موردی که شخص از روی جهل- چه قصورا او تقصیرا- اخلال به استقبال قبله در نماز وارد کند؛ در این مورد شخص ایستادنش در نماز با اعتقاد به قبله بودن آن جهت نیست بنای بر اینکه آن جهت قبله است نداره؛لذا این عنوان شامل صورت جهل به حکم و جهل به موضوع نمی شود حتی جهل تردیدی جاهل مترددی که رجائاً نماز را به یک طرف می‌خواند تا بعد بپرسد ببیند قبله به کدام طرف است جاهل مترددی که صلی الی جهةٍ برجاء أنّها قبلة ثم انکشف که آن جهت مابین یمین و یسار بود، جاهل متردد را هم شامل نمی شود.

0.3.1.2.2- [معتبره حسین بن علوان]

روایت دیگری که درآن تعبیر ما بین المشرق و المغرب وارد شده و کفایت مابین المشرق و المغرب را دلالت دارد معتبره حسین بن علوان حدیث ۵ باب ۱۰ است که در آن روایت اینطور آمده است « مَنْ‌ صَلَّى عَلَی غَيْرِ الْقِبْلَةِ‌ وَ هُوَ يَرَى أَنَّهُ‌ عَلَی الْقِبْلَةِ‌ ثُمَّ‌ عَرَفَ‌ بَعْدَ ذَلِكَ‌ فَلاَ إِعَادَةَ‌ عَلَيْهِ‌ إِذَا كَانَ‌ فِيمَا بَيْنَ‌ الْمَشْرِقِ‌ وَ الْمَغْرِبِ‌». این معتبره با توجه به تعبیراتی که در آن وارد شده؛ عدم شمول این روایت نسبت به جاهل به حکم و جاهل به موضوع واضح است چون در روایات آمده« مَنْ‌ صَلّی عَلی غَيْرِ الْقِبْلَةِ‌ وَ هُوَ يَری أَنَّهُ‌ عَلی الْقِبْلَةِ‌ » در جاهل به حکم قصورا او تقصیراً یا جاهل متردد، تعبیر« یری انه علی القبله» صدق نمی‌کند پس این روایت حسین بن علوان هم جاهل را شامل نمی‌شود.

0.3.1.2.3- [موثقه عمار]

روایت دیگری که در این باب مربوط به مابین المشرق و المغرب است، روایت موثقه عمار می باشد که حدیث ۴ باب 10 است ؛ هر چند موثقه عمار در جایی وارد شده است که شخص در اثنای نماز متوجه می‌شود که منحرف از قبله هست و امام علیه السلام در این مورد تفصیل داده‌اند بین جایی که قسمت قبلی نماز مابین المشرق و المغرب بود و جایی که مابین المشرق و المغرب نبود ولی همانطور که قبلا گذشت از این موثقه حکم جایی که شخص از ابتدا وارد نماز شده و بعد از فراغ از نماز برای او کشف می‌شود که منحرف از قبله بوده اما به مقدار مابین یمین و یسار یا اکثر از مابین یمین و یسار هم استفاده می شود ؛ در موثقه عمار تعبیری که وارد شده این است که« فِي رَجُلٍ‌ صَلّی عَلی غَيْرِ الْقِبْلَةِ‌ فَيَعْلَمُ‌ وَ هُوَ فِي الصَّلاَةِ‌ قَبْلَ‌ أَنْ‌ يَفْرُغَ‌ مِنْ‌ صَلاَتِهِ‌ قَالَ‌ إِنْ‌ كَانَ‌ مُتَوَجِّهاً فِيمَا بَيْنَ‌ الْمَشْرِقِ‌ وَ الْمَغْرِبِ‌ فَلْيُحَوِّلْ‌ وَجْهَهُ‌ إِلی الْقِبْلَةِ‌ سَاعَةَ‌ يَعْلَمُ‌ وَ إِنْ‌ كَانَ‌ مُتَوَجِّهاً إِلی دُبُرِ الْقِبْلَةِ‌ فَلْيَقْطَعِ‌ الصَّلاَةَ‌ ثُمَّ‌ يُحَوِّلُ‌ وَجْهَهُ‌ إِلی الْقِبْلَةِ‌ ثُمَّ‌ يَفْتَتِحُ‌ الصَّلاَةَ‌. » عنوان این است که« صلی علی غیر القبله فیعلم و هو فی الصلاة قبل ان یفرغ من صلاته» ولو تعبیر «صلی علی غیر القبله» فی حد نفسه حساب بشود این عنوان شامل جاهل به حکم هم می‌شود ولی ظاهر روایت که فرموده است « صَلّی عَلی غَيْرِ الْقِبْلَةِ‌ فَيَعْلَمُ‌ وَ هُوَ فِي الصَّلاَةِ‌ قَبْلَ‌ أَنْ‌ يَفْرُغَ‌ مِنْ‌ صَلاَتِهِ‌ » ظاهر این است که اول که نماز می‌خواند و شروع در نماز می‌کرد قام فی الصلاة به عنوان قبله وارد نماز شده به عنوان اینکه این جهت قبله هست وارد نماز شده و این عنوان شامل فرض جهل به حکم و جهل به موضوع نمی‌شود.

0.3.1.2.4- [جمع بندی شمول سایر ادله باب 10 نسبت به جاهل ]

پس این روایات (روایاتی که در باب ۱۰ از ابواب قبله آمده است ) غیر از صحیحه زراره اینها. شامل جهل به حکم و جهل به موضوع نمی‌شود موارد جهل به حکم و جهل به موضوع از این روایات خارج هستند وقتی از این روایات خارج بودند معنايش اين است که در مقابل اطلاقاتی که دلالت می‌کرد بر شرطیت استقبال ما دلیل مقید پیدا نکردیم که به وسیله آن دلیل مقید در حالت جهل به حکم و جهل به موضوع حکم به صحت صلات ‌کنیم.

0.3.1.3- [دوراه برای شمول حکم عدم اعاده نسبت به جاهل ]

در اینجا در اینکه آیا در مقابل اطلاقات دلیلی وجود دارد که شامل جهل به حکم بشود یا همینطور جهل به موضوع و جاهل متردد بشود دو تا نکته باقی میماند که آن دو تا نکته باید حل بشود .

    1. نکته اول این است که در این روایات موثقه عمار، معتبره حسین بن علوان که به عنوان دلیل برای ما بین المشرق و المغرب قبله ذکر شده؛ بله این‌ها شامل صورت جهل نمی‌شود نه جهل به موضوع و نه جهل به حکم؛ روایت معاویه بن عمار هم به حسب انچه را که در سوال سائل فرض شده است، شامل فرض جهل مطلقا نمی‌شود چون ظاهر اینکه« يَقُومُ‌ فِي الصَّلاَةِ‌» این است که آن وقتی که وارد نماز شد به عنوان اینکه این جهت قبله هست وارد نماز شده است ؛ لذا سوال در صحیح معاویه بن عمار اطلاق ندارد و جهل به حکم یا جاهل متردد را شامل نمی‌شود ولی چرا نتوان به ذیل صحيحه استدلال می‌کرد که در ذیل روایت امام علیه السلام فرموده است «و مابین المشرق و المغرب قبله» این تعبیر به منزله تعلیل و علتی هست که امام علیه السلام برای حکم آورده است. این علت شامل فرض جهل به حکم و جهل به موضوع هم می‌شود.

    2. نکته دیگه این هست که روایاتی که دلالت می‌کند بر اینکه مابین مشرق و مغرب قبله هست منحصر در روایاتی که مرحوم صاحب وسایل در باب ۱۰ از ابواب قبله ذکر کرده نیست یک روایت دیگه هم وجود دارد که سند آن معتبر است. در آن روایت هم این تعبیر مابین مشرق و مغرب قبله وارد شده است آن روایت صحیحه ابی هاشم جعفری هست که صاحب وسایل این روایت را در باب ۳۵ از ابواب صلات الجنازه حدیث یک آورده است در آن روایت هم که در مورد صلات علی المصلوب وارد شده عنوان مابین المشرق والمغرب قبلة آمده چرا ما به اطلاق آن روایت استدلال نکنیم و از آن روایت حکم را در مورد جاهل بالحکم یا جاهل به موضوع در جهل تردیدی برای صحت صلات و عدم وجوب اعاده اثبات نکنیم.

 

logo