« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حسین شوپایی

1403/03/06

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی ثبوت مقتضی جریان وجوه اربعه

 

موضوع: بررسی ثبوت مقتضی جریان وجوه اربعه

 

1- [بازخوانی اجمالی مساله]

نسبت به تعارض صحیحه زراره (که مستند مرحوم سید در حکم به عدم وجوب اعاده در صورت ثانی بود) با روایات باب ۱۱ (که دلالت می‌کنند بر اینکه اخلال به استقبال قبله اگر در داخل وقت کشف شود موجب وجوب اعاده نماز است و اگر در خارج از وقت کشف شود اعاده واجب نیست)؛ برای حل این تعارض وجوهی از جمع بیان شد که در جلسات قبل این وجوه مطرح شده بود؛ مقتضای همه این وجوه چهارگانه تقدیم صحیحه زراره بر روایات باب ۱۱ است.

2- [تعیین قول مختار]

تقریب هر یک از وجوه چهارگانه در جلسات قبل بیان شد و نیز به نقصی که در بعضی از این وجوه وجود داشت اشاره شد برای تکمیل بحث و تعیین قول مختار در تعارض صحیحه زراره و روایات باب ۱۱ به اینکه آیا به یکی از این وجوه چهارگانه می‌توان ملتزم شد یا نه باید برگردیم و این وجوه چهارگانه را ملاحظه کنیم ببینیم آیا مقتضی جریان برای هر یک از این وجوه چهارگانه وجود دارد یا خیر و علی تقدیر وجود مقتضی آیا مانع از جریان آن وجه وجود داره یا خیر؟

همانطور که در جلسات قبل بیان شد نسبت بین صحیحه زراره و روایات باب ۱۱ نسبت عموم و خصوص من وجه است؛ دو تا ماده افتراق دارند و دو ماده اجتماع که درآن دو ماده اجتماع با هم تعارض می‌کنند.

2.1- [بیان ماده افتراق طرفین]

     ماده افتراق صحیحه زراره، انحراف یسیر -یعنی کمتر از ۹۰ درجه- با انکشاف خلاف در خارج از وقت هست که صحیحه زراره دلالت بر عدم وجوب اعاده می‌کند و روایات باب ۱۱ هم موافق در این جهت هستند.

     ماده افتراق روایات باب ۱۱ انحراف کثیر -یعنی ۹۰ درجه و بیشتر- با انکشاف خلاف در وقت است که روایات باب ۱۱ دلالت می‌کنند بر وجوب اعاده ولی صحیحه زراره هم در این جهت موافق با آن روایات است.

2.2- [بیان ماده اجتماع دو طرفین]

اما دو ماده اجتماع برای دو طرف تعارض:

     ماده اجتماع اول، انحراف یسیر با انکشاف خلاف در وقت هست که صحیحه زراره یدل علی عدم وجوب اعاده ولی روایات باب ۱۱ دلالت بر وجوب اعاده می‌کنند.

     ماده اجتماع دوم هم انحراف کثیر با انکشاف در خارج از وقت است که صحیحه زراره و بقیه روایات باب ۱۰ مثل موثقه عمار و معتبره حسین بن علوان دلالت می‌کنند بر لزوم اعاده ولی روایات باب ۱۱ دلالت می‌کنند بر عدم وجوب اعاده.

2.3- [بررسی مقتضی جریان وجوه چهارگانه ]

با توجه به این دو مورد تعارض، آن جمع‌های چهارگانه ارائه شده را باید ملاحظه کنیم و ببینیم مقتضی برای جریان جمع وجود دارد یا نه و اگر مقتضی موجود بود آیا مانعی از جریان در بین وجود دارد یا خیر؟

    1. جمع اول که حکومت بود مقتضی برای جریان دارد، به اشکال مرحوم آقای حکیم که فرموده بودند عنوان قبله در روایات باب ۱۱ در کلام سائل آمده است و اینکه سائل اراده کرده باشد از قبله مابین مشرق و مغرب را امر بعیدی هست این اشکال قبلاً جواب داده شدو وارد نیست.

    2. جمع دوم که جمع موضوعی بود از باب لزوم ملاحظه موضوع رئیسی در جمع بین دو خطاب ، این جمع هم مقتضی برای جریان دارد از نظر صغروی تطبیق آن بر محل نزاع مشکلی ندارد مگر اینکه از نظر کبروی در عرفی بودن این جمع اشکال شود و الا از نظر صغروی جای اشکال ندارد.

    3. جمع سوم که تقدیم صحیحه زراره بر روایات باب ۱۱ بود از جهت اینکه اگر در ماده اجتماع صحیحه زراره مقدم نشود بلکه به روایات باب ۱۱ اخذ شود و به وسیله آن روایات صحیحه زراره را مقید بکنیم الغای عنوان در صحیحه زراره لازم می‌آید این وجه مقتضی جریان در محل کلام ندارد؛ چون این وجه در جایی جاری می‌شود که احد الطرفین این گونه باشد که اگر ماده اجتماع را به آن ندهیم الغای عنوان لازم می‌آید اما طرف آخر اینطور نیست ولی در مواردی که هر دو طرف تعارض اینگونه باشد این وجه تقدیم پیاده نمی‌شود.

    4. وجه چهارم از وجوه چهارگانه جمع که عبارت از تقیید و تخصیص بود در یک مورد اجتماع و تعارض از دو مورد اجتماع پیاده می‌شود؛ اما در مورد دوم اجتماع که انحراف کثیر با انکشاف خلاف در خارج از وقت هست، این وجه چهارم مجال جریان ندارد.

پس از نظر وجود مقتضی، وجه اول و وجه دوم برای حل تعارض در هر دو مورد اجتماع مقتضی جریان دارد ولی وجه سوم و وجه چهارم وافی به حلّ تعارض در دو مورد نیستند حتی از جهت وجود مقتضی؛ ولی آیا نسبت به این دو وجه اول و دوم که مقتضی جریان دارد یا اگر در هر چهار وجه قبول کنیم که مقتضی جریان وجود دارد آیا مانع از جریان وجه جمع هم در بین هست که باعث شود التزام به جمع ممکن نشود یا اینکه مانعی در بین نیست؟

[بررسی مانع از جریان وجوه جمع]

آن مانعی که نسبت به این وجوه جمع وجود داره و قابل طرح و قابل بحث هست این است که اگر نتیجه جمع این بشود که در هر دو ماده اجتماع صحیحه زراره را ما بر روایات باب ۱۱ مقدم بکنیم؛ اگر مقتضای جمع این باشه نتیجه‌اش این می‌شود که اخلال به قبله اگر به انحراف یسیر باشد اعاده واجب نیست چه انکشاف خلاف در وقت محقق بشود به چه در خارج از وقت و اگر به انحراف کثیر باشد اعاده واجب است چه انکشاف خلاف در داخل وقت محقق بشود به چه در خارج وقت و حال آنکه مقتضای روایات باب ۱۱ این هست که بین انکشاف خلاف در وقت و انکشاف خلاف در خارج از وقت تفصیل هست؛ در صحت صلات و عدم وجوب اعاده انکشاف خلاف در خارج خصوصیت و موضوعیت دارد و من المعلوم که جمع بین دو طایفه متعارض باید به نحوی باشد که موجب الغای عنوان در یک طایفه نشود آن جمعی بین الطایفتین قابل التزام هست که در آن جمع هر دو خصوصیت حفظ بشود یعنی هم خصوصیت انحراف یسیر، انحراف مابین المشرق و المغرب، که میزان در صحت صلات و عدم وجوب اعاده در طایفه اول قرار داده شد. هم این خصوصیت حفظ بشود و هم خصوصیت انکشاف خارج از وقت که میزان در صحت صلات و عدم وجوب اعاده در طایفه دوم قرار داده شد؛ اگر وجه جمع بین طایفتین طوری باشد که از آن نتیجه گرفته شود صحت صلات و عدم وجود اعاده در موارد انحراف یسیر بلا فرق بین انکشاف خلاف در وقت و انکشاف خلاف در خارج از وقت و در انحراف کثیر بین انکشاف خلاف در وقت و انکشاف خلاف در خارج از وقت تفصیل باشد به اینکه در انحراف کثير با انکشاف خلاف داخل وقت اعاده واجب باشد و با انکشاف خلاف خارج از وقت اعاده واجب نباشد . همانطور که فتوای مشهور هم همین است در این نتیجه هر دو خصوصیت حفظ میشود تحفظ بر هر دو خصوصیت میشود اگر وجه جمع بین طوری باشد که نتیجه این گونه بشود به آن جمع می‌توان ملتزم شد ولی اگر نتیجه جمع این باشد که در هر دو ماده اجتماع صحیحه زراره را بر روایات باب ۱۱ مقدم بکنیم. این نتیجه چون مستلزم الغای عنوان در روایات باب ۱۱ است قابل التزام نیست با توجه به این نکته از جهت وجود مانع باید ببینیم که این جمع‌های چهارگانه از این حیث حال این‌ها چگونه هست؟

2.3.1- [بررسی مانع در جریان جمع اول]

در جمع اول که به حکومت صحیحه زراره و طایفه اول بر طایفه دوم بود نتیجه جمع این می‌شود که در انحراف یسیر مطلقاً اعاده واجب نیست چه انکشاف خلاف در داخل وقت باشد و چه در خارج از وقت؛ اما در انحراف کثیر که موضوع روایات باب ۱۱ هست در صورت انکشاف خلاف در داخل وقت اعاده واجب هست و لی در صورت انکشاف خلاف خارج از وقت اعاده لازم نیست نتیجه جمع اول که جمع بالحکومه باشد طوری نشد که القای عنوان در یک طایفه لازم بیایند بلکه تحفظ بر هر دو خصوصیت شده است.

2.3.2- [بررسی مانع در جریان جمع دوم]

در جمع دوم که جمع موضوعی بود نتیجه جمع دوم این می‌شود که در انحراف یسیر مطلقاً اعاده واجب نیست از باب اینکه به مفاد دلیل خاص باید اخذ بشود و اطلاق الخاص مقدم علی العام؛ اما در انحراف کثیر چه انکشاف خلاف در وقت باشد یا در خارج از وقت اعاده واجب هست چون مفهوم صحیحه زراره که در موثقه عمار و معتبره حسین بن علوان به آن تصریح شده اگر این مفهوم را بر مفاد روایات باب ۱۱ که در انکشاف خلاف خارج از وقت حکم به عدم وجوب اعاده کرده‌اند اگر مفهوم صحیحه زراره که می‌گوید در انحراف کثیر اعاده لازم هست و نماز باطل هست. اگر این مفهوم را بر مفاد روایات باب ۱۱ مقدم کنیم نتیجه این می‌شود که تمام المناط در عدم وجوب اعاده این هست که انحراف یسیر باشد مابین مشرق و مغرب باشد اما اينکه انکشاف خلاف خارج از وقت باشد این خصوصیت ندارد بر این اساس جمع دوم را که ملاحظه کنیم -هرچند جمع دوم مقتضی جریان دارد- ولی از آنجا که مستلزم الغای عنوان در روایات باب ۱۱ است و بر خصوصیت انکشاف خلاف خارج از وقت تحفظ نشده این جمع قابل التزام نیست.

2.3.3- [بررسی مانع در جریان جمع سوم]

جمع سوم که تقدیم صحیحه زراره بر روایات باب ۱۱ بود از جهت اینکه اگر ماده اجتماع را به صحیح زراره ندهیم الغای عنوان در صحیحه زراره لازم می‌آید همانطور که گفته شد این وجه مقتضی جریان ندارد با قطع نظر از مانع و فی‌حد نفسهی مقتضی جریان ندارد با توضیحی که گفته شده با قطع نظر از نبود مقتضی و شرایط جریان ، نتیجه این جمع این می‌شود که در انحراف یسیر مطلقاً اعاده واجب نیست چه انکشاف خلاف در وقت باشد یا در خارج از وقت و در انحراف کثیر مطلقاً اعاده لازم هست چه انکشاف خلاف در وقت باشد یا در خارج از وقت؛ این نتیجه مستلزم الغای عنوان در روایات باب ۱۱ می‌شود.

2.3.3.1- [تفاوت در تقدیم روایات در میدان‌های مختلف تعارض و تنافی]

مگر اینکه گفته شود که در محل کلام دوتا میدان برای تعارض وجود دارد و تقدیم در این دو میدان علی نحو واحد نیست بلکه در یک میدان صحیحه زراره مقدم هست، در میدان دیگر روایات باب ۱۱ مقدم میشود.

2.3.3.1.1- [میدان اول تعارض]

مورد اول تعارض و تنافی بین الطایفتین تعارض بین منطوق صحیحه زراره و مفاد روایات باب ۱۱ در انکشاف خلاف در وقت هست در این میدان تعارض، تقدیم با صحیحه زراره هست چون اگر در انحراف یسیر با انکشاف در وقت حکم به وجوب اعاده شود و عدم وجوب اعاده مال انکشاف خلاف بعد از وقت باشد، عنوان مابین المشرق و المغرب قبله از خصوصیت می‌افتد به خاطر اینکه انحراف کثیر هم با انکشاف خارج از وقت اعاده نداره، این مورد تعارض اول بود.

2.3.3.1.2- [میدان دوم تعارض]

میدان دوم تعارض تعارض بین مفهوم صحیحه زراره و مفاد روایات باب ۱۱ در انکشاف خلاف خارج از وقت هست در این میدان تعارض تقدیم با روایات باب ۱۱ هست؛ چون اگر در انحراف کثیر با انکشاف خلاف خارج از وقت حکم به وجوب اعاده شود و عدم وجوب اعاده مال انحراف یسیر باشد مختص به انحراف يسیر باشد عنوان انکشاف الخلاف خارج از وقت از خصوصیت می‌افتد چون در انحراف يسير با انکشاف خلاف داخل وقت هم اعاده واجب نیست با این توجیه و با این تصحیح وجه سوم جمع هم مقتضی جریان پیدا می‌کند و هم مانعی از جریان وجه سوم وجود نداره.

2.3.4- [بررسی مانع در جریان جمع چهارم]

وجه چهارم جمع هم فقط تعارض را در مورد اول اجتماع از دو مورد اجتماع حل می‌کند اما در ماده اجتماع دوم که انحراف کثیر باکشاف خلاف در خارج از وقت هست اصلاً پیاده نمی‌شود و مجال جریان ندارد تا بحث از وجود مانع در مورد آن مجال پیدا کند.

2.4- [نتیجه مباحث]

نتیجه مطالب گفته شده این می‌شود که جمع اول و جمع سوم قابل التزام هست و به وسیله این دو جمع تنافی بین الطائفتین در هر دو موردِ اجتماع از بین می‌رود و از آنجا که جمع اول طوری است که به وسیله جمع اول اصلاً تنافی بین الطایفتین باقی نمی‌ماند تنافی بینهما اصلاً مورد پیدا نمی‌کند، اما جمع سوم حلّ تعارض بافرض تنافی است معلوم می‌شود که جمع اول مقدم بر جمع سوم می‌شود چون بر اساس جمع اول اصلاً دوتا طایفه کأن تباین موردی پیدا می‌کنند؛ طایفه اول دلالت می‌کند بر اینکه انحراف مابین یمین و یسار از مصادیق اخلال به قبله نیست بلکه در این مورد استقبال القبله محقق هست روایات باب ۱۱ که تفصیل داده‌اند بین انکشاف خلاف در وقت خلاف خارج از وقت اینها مربوط به انحراف کثیر می‌شوند.

 

logo