درس خارج فقه آيتالله سیدموسی شبیریزنجانی
كتاب الصوم
88/11/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: شرائط صحت روزه/ شرطیت مسافر نبودن/ مستثنیات صوم در سفر/ استثناء سه روز روزه حاجت در سفر
شرط پنجم: مسافر نبودن- مستثنیات روزه در سفر- استثناء سه روز روزه حاجت در سفر- بررسی روایات
بحث در شرائط صحت صوم بود. در این جلسه، استاد دام ظله، در مسئله مستثنیات صوم در سفر، بحث جواز یا عدم جواز صوم نافله در سفر را پی میگیرند.
استثـناء سه روز روزه حاجت در سفر
بحث در بعضی از خصوصیات استثناء ثلاثة ایام بود که از حرمت یا کراهت صوم در سفر مستثنی بود، تعبیرات و کلمات فقهاء درباره این مستثنی از نظر توسعه و تضییق مورد استثناء بسیار مختلف است، اما به نظر میرسد که در بسیاری از آنها تسامحاً قیود مسئله ذکر نشده، مثلاً بعضی مانند تحریر[1] مرحوم علامه و اثنی عشریات مرحوم شیخ بهائی و مستند[2] مرحوم نراقی اصلاً مدینه را ذکر نکردهاند، با اینکه معلوم است که مستند کلمات همین روایتی است که تعبیر مدینه و خصوصیات دیگر در آن هست و دلیل دیگری نیست و مرحوم علامه در تحریر اینگونه تعبیر کرده اما در کتب دیگر اینگونه تعبیر نمیکند، و بعضی دیگر علاوه بر اینکه مدینه را نگفتهاند، سه روز را نیز تعیین کردهاند که چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه است، اما بیشتر تعبیرات با قیود «ثلاثة أیام للحاجة فی المدینة» است،
و بعضی به جای مدینه عند قبر النبی صلی الله علیه و آله تعبیر کردهاند، این مسامحه است، به خاطر اینکه روزه داخل حرم لازم نیست و مراد در مدینه است، و بعضی «ثلاثة أیام لصلاة الحاجة بالمدینة» گفتهاند.
در کتبی که مراجعه کردم، در شش کتاب؛ فقه الرضا[3] و مقنع[4] مرحوم صدوق و مقنعه[5] مرحوم مفید و مراسم[6] مرحوم سلار و مهذب[7] ابن براج و کشف الغطاء[8] مرحوم شیخ جعفر تعیین شده که روزههائی که میگیرد، چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه باشد، و در بیست و پنج کتاب این سه روز را ندارند.
آقایان در واجبات، حمل مطلق بر مقید قائل هستند، البته اختلاف نیز هست اما کسانی که قائل هستند و شاید اکثریت همین باشد، در مستحبات حمل مطلق بر مقید نمیکنند و بر تعدد مطلوب حمل میکنند و میگویند اصل استحباب قائم به مطلق است و ثواب بیشتر به مقید تعلق گرفته، بین واجبات و مستحبات چه فرقی هست و چرا در حالی که ممکن است مانند وجوب حج و وجوب فوری بودن آن، وجوب نیز دو مرتبه داشته باشد، مطلبی که در مستحبات میگویند، در واجبات نمیگویند؟ این مشکلی است که در کفایه نیز بحث قانع کنندهای درباره آن ندارد.
زمانی که با دوستان بحث میکردم، میگفتم آقایان بین مطلق و مقید در مستحبات تنافی قائل نیستند و در واجبات یک نحوه تنافی قائل هستند و برای رفع تنافی دو نظریه هست؛
یکی این است که اکثر میگویند که مطلق را حمل به مقید میکنیم.
و دوم این است که میگویند مقید افضل افراد واجب است.
علت وجود تنافی در واجبات این است که شخص که در مورد واجبات سؤال میکند یا متکلم که میخواهد ارشاد کند، مورد نیاز این است که کاری انجام دهد که عذاب جهنم نباشد، در پاسخ از سؤال از ظهار میفرمایند «ان ظاهرت فأعتق رقبة» یا «ان ظاهرت فأعتق رقبة مؤمنة»، همینطور که در باب کفارات کفاره جمع وجود دارد، میگویند در اینجا مقام بیان اقتضا میکند که تمام چیزی که در رفع عقاب دخالت دارد، بیان شود، در باب مطلق و مقید نیز همین مطلب هست، اگر مطلق وجوبی و قید آن نیز وجوب دیگری داشته باشد، اینجا نیز اگر قید به نحو الزامی باشد، باید ذکر شود و اگر ذکر نشد، ظاهر مطلق این است که اعتاق مطلق رقبه موجب نجات از عذاب جهنم است و ظهور مقید نیز این است که اعتاق رقبه با قید ایمان است که موجب نجات از عذاب جهنم است و اعتاق رقبه فاقد قید ایمان موجب نجات از عذاب جهنم نیست، این با مطلق منافات پیدا میکند و باید از این ظهورات رفع ید کرد، یکی این است که از ظهور اطلاقی رفع ید کنیم و بر خلاف ظاهر بگوئیم که شارع نمیخواسته همه مقدار واجب را بگوید و خواسته فی الجمله بیان کند، و دوم این است که از ظهور مقید رفع ید کنیم و بر خلاف ظاهر بگوئیم این مقید افضل افراد واجب است، در ترجیح یکی از این دو خلاف ظاهر اختلاف وجود دارد.
ولی در مستحبات که مثلاً در جائی یازده رکعت نماز شب به طور مختصر و در جای دیگری مقداری بیشتر بیان میشود، منافاتی وجود ندارد، به خاطر اینکه در مستحبات معمولاً اینطور نیست که یک دلیل در مقام بیان تمام مراتب استحباب باشد، لذا تعدد مطلوب در مستحبات صحیح است، در کفایه این مطلب درست تنقیح نشده است.
بررسی روایات
حالا ببینیم درباره روایات مسئله چه بگوئیم، در اینجا درباره صوم در مدینه صحیحه معاویة بن عمار و صحیحه حلبی و روایات دیگری وجود دارد و اینها که میگوید سه روز روزه بگیرید، تقریباً صریح در این است که در مدینه بدون قصد اقامه ده روز روزه بگیرید و لازم نیست ده روز باشد و در مقام بیان این مطلب نیز هست که با روزه صحیح حاجت انسان برآورده شود و چیزی درباره نذر نمیگوید، بین تعبیر روایت حلبی و روایت معاویة
بن عمار تفاوت هست، وسائل روایت حلبی را اینجا نیاورده اما روایت معاویة عمار را آورده است.
صحیحه مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنْ کَانَ لَکَ مُقَامٌ بِالْمَدِینَةِ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ صُمْتَ أَوَّلَ یَوْمٍ الْأَرْبِعَاءَ ...»[9] . این عبارت را به دو صورت میتوان معنا کرد؛ یکی این است که اگر قرار است سه روز بمانید، به گونهای باشد که روزه را با چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه تطبیق کنید، و دوم این است که اگر سه روزی که بعداً ذکر میکنیم که چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه است، میمانید، این دستور را نیز انجام دهید، یعنی مشروط قرار میدهد که سه روزی بمانید که اول آن اربعاء باشد.
صحیحه حَلَبِیِّ «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا دَخَلْتَ الْمَسْجِدَ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُقِیمَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ- الْأَرْبِعَاءَ وَ الْخَمِیسَ وَ الْجُمُعَةَ ...»[10] . این تعبیر روشن است که میگوید اگر هنگام ورود بتوانی چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را بمانی.
آن شش نفر از بزرگان که اقتصار کردهاند، از حرمت یا کراهت روزه نافله در سفر صورتی را استثنا کردهاند که چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه باشد، اما بیست و پنج کتاب دیگر این خصوصیت را ذکر نکردهاند، البته کسانی که ذکر نکردهاند، چندان ظهور قوی ندارد، به خاطر اینکه بسیاری اصلاً مدینه را ذکر نکردهاند، معمولاً در مقام بیان همه خصوصیات نبودند، مراد آنها ثلاثة أیام بوده، حالا مقتضای قاعده چیست؟
اگر دلیل مطلقی بود، میگفتیم که مطلق و مقید این عمل استحبابی به تعدد مطلوب مستحب است، اما چنین دلیلی نداریم، دو روایت هست که آنها از جهتی اشکال دارد، دلیل برای مطلوب بودن مطلق و دلیل توسعه استثنا از دلیل تحریم یا کراهت چیست؟ چرا صورتی را استثنا کنیم که روایت معتبر برای استثنای آن وارد نشده است؟ مورد روایت معتبر در صورتی است که سه روز معین را روزه بگیرد.
یکی از آن دو روایت که هست، این است: «بَعْضُ نُسَخِ الْفِقْهِ الرَّضَوِیِّ، عَلَی مَنْ نَسَبَ إِلَیْهِ ع أَرْوِی عَنْ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: یُسْتَحَبُّ إِذَا قَدِمَ الْمَدِینَةَ مَدِینَةَ الرَّسُولِ ص أَنْ
یَصُومَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ فَإِنْ کَانَ لَهُ بِهَا مُقَامٌ أَنْ یَجْعَلَ صَوْمَهَا فِی یَوْمِ الْأَرْبِعَاءِ وَ الْخَمِیسِ وَ الْجُمُعَةِ»[11] . بگوئیم از این تعدد مطلوب استفاده میشود که بماند یا نماند، آن سه روز مستحب است، اگر بماند، این کار را نیز انجام دهد، بگوئیم به نحو تعدد مطلوب، سه روز از ادله حرمت یا کراهت استثنا است و ثواب بیشتر نیز به همین نحو خاص است. منتها سند این روایت این است: «بعض نسخ مستدرک از بعض نسخ الرضوی علیه السلام روی عن موسی بن جعفر علیه السلام»، این قابل استناد نیست.
(سؤال و پاسخ استاد دام ظله): تسامح مشکل را حل نمیکند، به خاطر اینکه ادله اولیه عدم جواز بود.
دوم روایت مرازم است، «حُسَیْنُ بْنُ سَعِیدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ عَنْ مُرَازِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الصِّیَامُ بِالْمَدِینَةِ وَ الْقِیَامُ عِنْدَ الْأَسَاطِینِ لَیْسَ بِمَفْرُوضٍ وَ لَکِنْ مَنْ شَاءَ فَلْیَصُمْ فَإِنَّهُ خَیْرٌ لَهُ»[12] . در این نیز یک اشکال از ناحیه سند است که مرحوم شیخ طوسی علی بن حدید را شدیداً تضعیف کرده است.[13]
(سؤال و پاسخ استاد دام ظله): تفسیر علی بن ابراهیم اشکالات بسیاری دارد، آنجا روایات عجیب و غریب از روات قطعی الضعف بسیار زیاد است، و این تفسیر موجود همه از علی بن ابراهیم نیست و بیست و سه تفسیر است و بیست و سه مؤلف دارد، این قابل استناد نیست، حالا بر فرض که باشد، مرحوم شیخ میفرماید «مضعف جداً»، اینها معارض است، کامل الزیارات نیز داشته باشد، مرحوم آقای خوئی از آن نظر کامل الزیارات برگشت.
این روایت از نظر دلالت نیز مورد اشکال است، به نظر میرسد که این روایت مشیر به روایت معاویة بن عمار است، در روایت معاویة بن عمار میگوید روزه میگیری و بعد به ستون ابو لبابه میروی، این روایت درباره این است که این دستور درباره صلات حاجت دادیم، از واجبات نیست، روزه ماه مبارک رمضان و صلوات خمس واجب است، حالا اگر کسی میخواهد حاجتروا شود، همین دستور را انجام دهد، این دستور خاص است، این
اشاره به این است که این چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه برای برآورده شدن حاجت خوب است اما اینطور نیست که ملزم باشند انجام دهند، دیگر به این ناظر نیست که این صوم ثلاثه حاجت را که از ادله حرمت سفر مستثنی است، در غیر چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه میتوان انجام داد تا استثنای مطلق قائل شویم.