< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله هاشمی شاهرودی

88/12/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 
 شرح شهيد صدر (ره):
 ايشان پنج مقدّمه در اينجا ذكر نموده است كه بعضی از اين مقدّمات، متفرّع بر بعضی ديگر است و در مجموع، تقريب نسبيّت معنای حرفی را توضيح و تشريح می كنند.
 مقدمة نخست: معانی حرفيّه، مفاهيم ربطی هستند يعنی مفاهيمی كه مقصود از آنها ايجاد واقعی ربط است ولذا اين مفاهيم بايستی اين واقعيّت خود را در عالم ذهن داشته باشد تا ربط ايجاد شود يعنی به حمل شايع ربط باشد امّا مقصود از مفهوم اسمی يا غير ربطی آن است كه عنوان و مفهومی را در ذهن اخطار كنيم و لازم نيست حقيقت خودش باشد زيرا وجود لحاظی آن در عالم ذهن، غير از وجود واقعی و حقيقی اش می باشد. مثلاً مفهوم آتش كه در ذهن می آيد آتش حقيقی نيست چون سوزَندگی ندارد اگر چه به حمل اول؟ ماهيت آتش را نشان می دهد ولی به حمل شايع غير از آتش واقعی است.
 مقدمة دوم: چون كه وضع حرف برای ايجاد واقع ربط در ذهن می نباشد لازم است معنايش حقيقت ارتباط را بين دو مفهوم در ذهن ايجاد نمايد و مفاهيم اسمی معادل اينگونه نيستند و اين مقدمه، نتيجه مقدّمه اولی است.
 مقدمة سوم: اين مفاهيم ربطی دارای جامع ماهوی ذاتی باشند زيرا قوام و طبيعت ربط و واقع نسبت وابسته به وجود طرفين ارتباط می باشد. علاوه بر آنكه بين آب و كوزه در عالم خارج، ارتباط وجود دارد كه واقعاً آب در داخل كوزه خارجی است يك ربطی نيز بين مفهوم كوزه و مفهوم آب در عالم ذهن وجود دارد كه به حمل شايع واقعِ ربط است و ميان آن دو توان جامع ماهوی لحاظ نمود. مقصود از مفهوم ذاتی و جامع ماهوی آن است كه با قطع نظر از سنخ وجود ذهنی خود آن مهفوم و ماهيت بر خود نيز صدق كند مانند «الانسانُ انسانٌ» با آنكه در اينجا مفهوم ربط و نسب، مفهوم عرضی بوده و مصداق خودش نيست يعنی مفهوم نسبت نسبت نيست و مانند مفهوم جزيی است كه جزيی نيست بلكه كلّی است ولذا می گويند «الجزيی ليس جزئياً» زيرا مفهوم عرضی است و حقيقت خود را در بر ندارد و همينطور ظرفيّت، ابتدائيت، ربط همه عناوين عرضی می باشند و توانند جامع ذاتی باشند چون حقيقت خود را در بر ندارند و غير از اين هم كه مفهوم جامع ديگری در ذهن وجود ندارد تا جامع ذاتی قابل صدق بر خود باشد زيرا نسبت واقعی كه در ضمن طرفين در ذهن شكل می گيرد جامع نيست بلكه نسبتی ميان دو مفهوم است همانند نسبت خارجی كه آن ميان دو وجود خارجی يعنی است و اين ميان دو مفهوم در ذهن است و هر دو مصداق جامع نسبت هستند. بنابراين جامع ذاتی ماهوی كه بر خودش صدق كند در معانی نسبی وجود ندارد.
 اين مطلب هم نتيجه بحثی است كه در مقدّمه اوّل گذشت.
 مقدمة چهارم: واقع نسبت و ربط (نه مفهوم ربط) تقرّر ماهوی قبل از وجود خويش ندارد و تقرّر آن با وجودش شكل می گيرد يعنی با وجود طرفين شكل می گيرد برخلاف معانی اسمی كه با قطع نظر از وجودشان دارای تقرّر ماهوی هستند كه وجود بر آن عارض می شود ولذا گفته می شود اين ماهيّت هم در ذهن و هم در خارج موجود می شود. مثلاً انسان با قطع نظر از وجودين ذهنی و خارجی خويش دارای ماهيّت و تقرّر است ليكن مفاهيم ربطی چنين تقرّری ندارد و تنها مفهوم ربط يا مفهوم نسبت دارای تقرّر است كه گفتيم مفاهيم عرضی و عنوانی و انتزاعی هستند نه جامع ذاتى.
 مقدمة پنجم: مفاهيم حرفی چگونه از محكی خود حكايت دارند؟ مفاهيم اسمی چون دارای تقرّر ماهوی با قطع نظر از وجود هستند منطبق بر مصاديق واقعی خود می باشند و حكايت از آنها می كنند و حتّی بر خود آن مفهوم نيز حمل می شوند مانند مفهوم انسان ولی حكايت مفاهيم ربطی بدليل نداشتن تقرّر ماهوی قبل از وجود در ضمن حكايت طرفين می باشد و به تعبير ايشان حكايت مماثل از مماثل می باشد نه انطباق جامع بر مصداق خود زيرا هر نسبتی ربط ديگری است و مثل آن است و حكايتش در ضمن حكايت طرفين است. البتّه اين نكته را بدليل اجمال و ابهامش بيشتر توضيح خواهيم داد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo