< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد مهدی شب‌زنده‌دار

94/11/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصول عملیه/برائت /استدلال به کتاب

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در بررسی احتمالات موجود در آیه شریفه «لا یکلف الله نفسا الا ما آتاها» بود، احتمال اول این بود که مراد از «ما»ی موصول «تکلیف» و مراد از «ایتاء» «اعلام» باشد، این احتمال مبنای تقریب استدلال بر برائت بود، اشکالات متعددی به این احتمال وارد شد و نتیجه این شد که این آیه ظهور در احتمال اول ندارد اگر گفته نشود که ظهور در خلاف آن دارد.

بررسی احتمال دوم

احتمال دوم این بود که به قرینه اینکه در ابتدای آیه سخن از انفاق مالی است مراد از «ما»ی موصوله مال و مراد از «ایتاء» اعلام باشد، این احتمال خالی از برخی معاذیر قبل است، مثلا در احتمال قبل این اشکال وارد بود که ظهور «ما» در این است که مفعول به باشد در حالیکه طبق احتمال اول، «ما»ی موصول مفعول مطلق می شود و این خلاف ظاهر است، همچنین اشکال مخالفت با وحدت سیاق نیز پیش نمی آید چون در در ابتدای آیه مراد از «ایتاء» «اعطاء» بود در اینجا نیز مراد از «ایتاء» «اعلام» است، بنابراین اگر این احتمال تمام شود قهرا دلیل دیگری بر عدم صحت استدلال به آیه بر برائت می باشد چون طبق این احتمال آیه شریفه ربطی به اثبات برائت در صورت شک در تکلیف ندارد، لکن با این حال این احتمال نیز محاذیری دارد که باعث شده برخی بگویند این احتمال نیز صحیح نیست؛

اشکالات احتمال دوم

اشکال اول: تکرار بدون وجه

اولین محذور این است که چون متکلم یعنی خدای متعال در ابتدا و ادامه آیه یکی است به همین دلیل جمله «لا یکلف الله نفسا الا ما آتاها» تکرار مطالب قبل می شود در حالیکه مشتمل بر امر زائدی نیست، چون قبل از این نیز خداوند می فرماید هر کس به اندازه مالی که دارد انفاق نماید و لازم نیست بیش از آن بپردازد، بنابراین اگر مراد از «ما»، مال باشد مستلزم تکراری در کلام متکلم است که عرف این تکرار را نمی پسندد.

اشکال دوم: لزوم تقدیر در آیه شریفه

اشکال دوم از کلمات شیخ اعظم«ره» استفاده می شود و محقق خراسانی«ره» نیز آن را قبول کرده است و آن اینکه اگر مراد از «ما» مال باشد مستلزم تقدیر می شود یعنی «لا یکلف الله نفسا الا دفع مال آتاها» و تقدیر خلاف ظهور است، بله اگر در جایی بود که معنای صحیح جز با تقدیر امکان نداشت در اینصورت با دلالت اقتضا تقدیر ثابت می شد اما در اینجا که معانی دیگری نیز محتمل است و طبق برخی از معانی تقدیر لازم نمی آید به همین دلیل اخذ به معنایی که مستلزم تقدیر است خلاف ظاهر است و تمام نمی باشد.

جواب به اشکال دوم: عدم نیاز به تقدیر گرفتن به دلیل ظهور آیه

این اشکال شیخ اعظم«ره» با مبنای ایشان و برخی دیگر از بزرگان که وقتی به جوامد، فعل و تکلیف تعلق می گیرد عرفا فعل مناسب فهمیده می شود و نیاز به تقدیر ندارد سازگاری ندارد، چون در اینصورت مانند قضایایی که «قیاساتها معها» برق آسا به ذهن منتقل می شود، مثل «حرمت علیکم امهاتکم» که عرف از آن حرمت نکاح امهات را می فهمد، در اینجا نیز وقتی می فرماید: «لا یکلف الله نفسا الا مالا...»، عرف از آن، دفع مال و هزینه کردن مال را می فهمد و دیگر نیازی به تقدیر ندارد پس خلاف ظاهر نیست.

اشکال سوم: امتنانی بودن آیه شریفه

این اشکال از محقق خراسانی«ره» است و آن اینکه این آیه شریفه در مقام منّت است یعنی می خواهد بفرماید ما تکلیف مشکلی بر عهده شما نمی گذاریم، در اینصورت در مقام منّت بودن اقتضا دارد که موضوع، اوسع از خصوص مال باشد یعنی همان جهتی که در مال وجود دارد و باعث می شود خدای متعال بر بندگان منّت بگذارد در امور دیگر نیز وجود دارد، پس معلوم می شود خصوص مال مراد نیست؛

«مع انّ الآية في مقام المنّة، و الأنسب‌ به‌ العموم‌ و عدم الاختصاص بخصوص الإنفاق، فليتدبّر»[1] .

جواب به اشکال سوم

این اشکال نیز اشکال کاملی نیست، چون معلوم نیست آیه در مقام منّت است بلکه چه بسا آیه در مقام بیان یک امر واقعی باشد یعنی خدای متعال تذکر می دهد به اینکه امر به غیر مقدور نمی کنم، بله اگر امری حرجی باشد در اینصورت برداشتن امر حرجی منّت است چون اکر حرجی عقلا غیر مقدور نیست و امکان دارد لکن خدای متعال بر بندان خویش منّت می گذارد و آن را برمی دارد.

حال اگر معنای دیگری برای آیه شریفه نبود و فقط معنا این بود که خداوند می خواهد بفرماید من بندگان را به حرج نمی اندازم در اینصورت امتنانی بودن ثابت می شد، لکن در فرض ما که معانی متعددی برای آیه شریفه وجود دارد اگر بخواهیم از این معنا منّت را استفاده کنیم دور پیش می آید، چون امتنانی بودن آیه شریفه توقف بر این معنا دارد در حالیکه اثبات این معنا، خود، توقف بر امتنانی بودن آیه شریفه دارد.

 


[1] - درر الفوائد في الحاشية على الفرائد، الحاشيةالجديدة، ص: 187.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo