« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد علی‌اکبر سیفی‌مازندرانی

1404/07/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 پوشش زن در نماز/ ستر / کتاب الصلاة

موضوع: کتاب الصلاة / ستر / پوشش زن در نماز

 

پوشاندن صورت در حال نماز

در جلسه گذشته در مورد پوشاندن موی سر صحبت کردیم ولی سخنی در مورد پوشاندن صورت ذکر نکردیم.

امروز موثقه سماعه را نقل می کنیم که در آن راجع به پوشش صورت صحبت شده است.

موثقه سماعه

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرْأَةِ تُصَلِّي مُتَنَقِّبَةً قَالَ إِذَا كَشَفَتْ‌ عَنْ‌ مَوْضِعِ‌ السُّجُودِ فَلَا بَأْسَ بِهِ وَ إِنْ أَسْفَرَتْ فَهُوَ أَفْضَلُ».[1]

مراد از «حسن» در سند، همان «حسن بن علی بن فضال» است.

این روایت موثقه است و از جهت سند معتبر می باشد.

راوی پرسیده است که آیا زن می تواند در حال نماز نقاب بزند؟ حضرت فرموده اند که اگر اگر زن، محل سجده را آشکار سازد و نپوشاند، مانعی برای داشتن نقاب وجود ندارد. مفهوم مخالف آن این است که اگر محل سجده را بپوشاند، این کار ممنوع است، زیرا نمی‌تواند سجده را به‌درستی انجام دهد. در ادامه روایت آمده است که به طور کلی، اگر این زن در حال نماز صورت خود را آشکار کند، افضل است.

من در فتاوا چنین چیزی ندیده‌ام؛ در فتاوایی که از کلمات اصحاب در کتب «جواهر»، «ریاض» و «حدائق» مطالعه کردیم و در آن‌ها صرفاً نظر خود مؤلفان نیست، بلکه کلمات دیگر اصحاب نیز نقل شده است، چنین فتوایی را مشاهده نکردم. ولی این روایت، دلالت بر استحباب دارد. این امر بعیدی نیست؛ زیرا در حال طواف خانه خدا نیز زن نباید صورت خود را بپوشاند. ممکن است در اینجا نیز در حال نماز بگوییم که افضل است صورت را نپوشاند. پس آقایان این روایت را و همچنین فتاوا را بررسی کنند و ببینند آیا کسی به استحباب «کشف وجه» برای زن در حال نماز فتوا داده است یا خیر. اگر کسی متعرض این مسئله نشده باشد، «اعراض» (رویگردانی فقها از یک روایت) محسوب نمی‌شود. ولی اگر متعرض شده و نسبت به ذیل این روایت اعراض کرده باشند، سخن دیگری است؛ هرچند این فرض را بسیار بعید می‌دانم. آقایان حتماً این موضوع را بررسی کنند.

اگر اعراضی از سوی فقها یافت نشود و «اعراض» احراز نگردد، این روایت قابل اخذ است و هیچ مانعی ندارد. نظیر آن، همان‌طور که در شرع بیان کردیم، در مسئله طواف وجود دارد و مانعی نیست که فقیه بر طبق آن به استحباب فتوا دهد. روایت به افضلیت تصریح کرده است.

 

پوشش موی سر در حال نماز

در جلسه گذشته در ذیل مساله 5 بیان کردیم که زنان باید در حال نماز موی سر خود را بپوشانند ولی کنیز نیاز نیست که موی خود را در حال نماز بپوشاند. و روایات مساله را نیز بیان کردیم.

وجوب پوشاندن موی سر برای زنان در حال نماز، امری مسلّم است. روایات متعددی در این زمینه داریم و اصحاب نیز اتفاق نظر دارند و جای تردیدی در آن نیست. اما در مقابل این روایات، روایتی وجود دارد که دو نقل از آن موجود است و هر دو موثقه «عبدالله بن بکیر» هستند. چون هر دو به ایشان ختم می‌شوند، ممکن است یک روایت با تعابیر مختلف باشند، اما راویان قبل از «عبدالله بن بکیر» متفاوت‌اند.

موثقه عبدالله بن بکیر

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: «لَا بَأْسَ بِالْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ الْحُرَّةِ أَنْ تُصَلِّيَ وَ هِيَ مَكْشُوفَةُ الرَّأْسِ‌».[2]

این روایت با نصوص مستفیضه و اتفاق اصحاب در تعارض است. به همین دلیل، تمام اصحاب از این روایت اعراض کرده‌اند. در مقابل، روایات دال بر وجوب پوشش، شهرت دارند و در باب تعارض روایات، قاعده این است: «خذ بما اشتهر بین أصحابک و دع الشاذ النادر». در اینجا، روایات مقابل هم «شهرت روایی» دارند و هم اصحاب از این روایت اعراض نموده‌اند.

مرحوم «صاحب وسائل» برای این روایت متعارض، محمل‌هایی ذکر کرده است؛ از جمله اینکه آنرا حمل بر دختر نابالغ کنیم. یا آنرا مربوط به حالتی بدانیم که زن تنها یک لباس سرتاسری بر تن دارد که از سر تا پا را می‌پوشاند و در این صورت، اگر سرش مکشوف باشد، مانعی ندارد. این‌ها همه توجیهاتی غیرفنی هستند و فی نفسه پذیرفتنی نیستند.

به نظر ما اساساً نوبت به حمل روایت نمی‌رسد؛ زیرا وقتی همه اصحاب از روایتی اعراض کنند، آن روایت ملاک حجیت خود را از دست می‌دهد. علاوه بر این، این روایت با نصوص مشهور که «شهرت روایی» دارند، در تعارض است و از هر جهت مردود است. دلیل اصلی رد این روایت، «اعراض جمیع اصحاب» از آن است.

 

حکم حجاب برای دختربچه

در مورد دختربچه نابالغ به برخی روایات استدلال شده است که نشان می‌دهد «صبیّه» می‌تواند در حال نماز سر خود را نپوشاند. همانطور که قبلاً از «صاحب جواهر» نقل شد، نابالغ بودن «صبیّه» با این مسئله منافات ندارد که اگر بخواهیم عبادت او را «مشروعه» بدانیم - چنانکه مشهور میان اصحاب نیز همین است - باید عبادت او کامل و جامع همه اجزا و شرایط باشد. نتیجه این است که طبق قاعده اولیه او نیز باید سر خود را بپوشاند تا نمازش صحیح باشد.

بنابراین، اگر قرار باشد فتوایی مبنی بر جواز «کشف رأس» برای «صبیّه» صادر شود، نیازمند دلیل خاص است. «صاحب جواهر» معتقد است که دلیل این امر، «اجماع» است. اما علاوه بر اجماع، به برخی نصوص نیز در این زمینه استدلال شده است که یکی از آنها روایت یونس بن یعقوب است.

صحیحه یونس بن یعقوب

عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ‌ «أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الرَّجُلِ يُصَلِّي فِي ثَوْبٍ وَاحِدٍ قَالَ نَعَمْ قَالَ قُلْتُ: فَالْمَرْأَةُ قَالَ لَا وَ لَا يَصْلُحُ لِلْحُرَّةِ إِذَا حَاضَتْ‌ إِلَّا الْخِمَارُ إِلَّا أَنْ لَا تَجِدَهُ».[3]

این روایت دلالت دارد که برای زن آزاده‌ای که بالغ شده، نماز بدون روسری صحیح نیست، مگر اینکه آنرا نیابد که در این صورت معذور است.

برخی از مفهوم این روایت استفاده کرده‌اند؛ به این بیان که شرط «إذا حاضت» یعنی زمانی که دختر به بلوغ برسد، دلالت دارد بر اینکه اگر بالغ نباشد، پوشیدن خمار واجب نیست.

اما به نظر ما این استدلال صحیح نیست، زیرا این جمله شرطیه برای بیان موضوع حکم است. یعنی موضوع وجوب، کسی است که به سن تکلیف رسیده باشد. وقتی زن بالغ می‌شود، موضوع تکلیف برای او محقق شده و پوشاندن سر بر او واجب است. اما قبل از بلوغ، اساساً تکلیفی بر عهده او نیست و سالبه به انتفاء موضوع است؛ نه اصل نماز بر او واجب است و نه شرایط آن مانند پوشیدن خمار. بنابراین، از این روایت نمی‌توان جواز «کشف رأس» برای «صبیّه» را برداشت کرد.

معتبره ابی بصیر

عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: «عَلَى الصَّبِيِّ إِذَا احْتَلَمَ الصِّيَامُ وَ عَلَى الْجَارِيَةِ إِذَا حَاضَتِ الصِّيَامُ وَ الْخِمَارُ إِلَّا أَنْ تَكُونَ مَمْلُوكَةً فَإِنَّهُ لَيْسَ عَلَيْهَا خِمَارٌ إِلَّا أَنْ تُحِبَّ أَنْ تَخْتَمِرَ وَ عَلَيْهَا الصِّيَامُ».[4]

بر پسر وقتی محتلم شود روزه واجب است و بر دختر وقتی حائض شود، روزه و خمار واجب است. مگر اینکه کنیز باشد که بر او خمار واجب نیست، اما روزه واجب است.

این روایت نیز مانند روایت قبلی است و جواز «کشف رأس» برای «صبیّه» را نمی توان از آن برداشت کرد.

 

حجاب کنیزان

رعایت حجاب و پوشش سر برای کنیزان، در مقابل نامحرمان واجب و ضروری است. و فرقی نمی کند که کنیز مسلمان باشد یا اهل ذمه باشد. در هر صورت باید حجاب کند. ولی کنیز مسلمان در حالی که نماز می خواند رعایت پوشش سر بر او واجب نیست و بلکه برای تمایز بین او و بین زنان آزاد، بهتر است و مستحب است که موی خود را نپوشاند، و حتی اگر نامحرم هم در چنین حالتی او را ببیند ایراد ندارد. ولی در غیر نماز باید موی خود را بپوشاند.

در ذیل معتبره ابی بصیر که اخیرا ذکر کردیم سخن از کنیز مسلمان بود، چون حضرت فرمود که مملوکه خمار ندارد ولی روزه بر او واجب است، و همین جمله قرینه می شود که سخن در مورد کنیز مسلمان است، چون روزه بر کافر واجب نیست.

این روایت به‌صورت مطلق بیان می‌کند که بر کنیز مسلمان، پوشاندن سر واجب نیست. اما این اطلاق، به قرینه روایات دیگر در همین باب، حمل بر حالت «نماز» می‌شود. در روایات متعدد دیگر، همین حکم برای کنیز مسلمان در حال نماز بیان شده است. برای مثال، در حدیث هشتم همین باب، از «حماد خادم» نقل شده که از امام صادق (علیه السلام) درباره کنیز پرسید: «سَأَلْتُهُ عَنِ الْخَادِمِ تُقَنِّعُ رَأْسَهَا فِي الصَّلَاةِ قَالَ اضْرِبُوهَا حَتَّى تُعْرَفَ الْحُرَّةُ مِنَ الْمَمْلُوكَةِ».[5]

حضرت در این روایت فرموده اند که کنیزان را بزنید تا موی سر را در حال نماز نپوشانند، تا زن آزاده از کنیز شناخته شود. این روایت به‌صراحت نشان می‌دهد که این حکم مخصوص حال نماز است و کنیز مسلمان باید در نماز سر خود را باز بگذارد.

همچنین، روایت دیگری در «الذکری» از «شهید اول» نقل شده که سند آن معتبر و بلکه صحیح است. «شهید اول» این روایت را از کتاب «علی بن اسماعیل میثمی» - که از بزرگان متکلمین اصحاب بوده و کتاب‌های کلامی و فقهی داشته - نقل می‌کند که متن آن چنین است:

«سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْأَمَةِ أَ تُقَنِّعُ رَأْسَهَا قَالَ إِنْ شَاءَتْ فَعَلَتْ وَ إِنْ شَاءَتْ لَمْ تَفْعَلْ سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ كُنَّ يُضْرَبْنَ فَيُقَالُ لَهُنَّ لَا تَشَبَّهْنَ بِالْحَرَائِرِ».[6]

راوی از امام علیه السلام درباره کنیز پرسیده که آیا سرش را بپوشاند؟ فرمود: اگر بخواهد انجام می‌دهد و اگر نخواهد، نه. سپس حضرت می فرماید: از پدرم شنیدم که می‌فرمود: کنیزان را می‌زدند و به آن‌ها گفته می‌شد: خود را شبیه زنان آزاده نکنید.

اگرچه در ابتدای این روایت، لفظ «فی الصلاة» نیامده، اما با توجه به روایت قبلی که صراحتاً مقید به نماز بود، این روایت نیز حمل بر حالت نماز می‌شود.

بنابراین، مجموع این روایات دلالت دارد که بر کنیز مسلمان، در حال نماز، واجب نیست سر خود را بپوشاند، بلکه مستحب است برای تمایز از زنان آزاده، سر خود را مکشوف بگذارد.

 

حکم حجاب برای زن ذمیّه

اما در مورد زن «ذمیّه» (اهل کتاب که در پناه حکومت اسلامی زندگی می‌کنند)، مسئله متفاوت است. یهودیان و زرتشتیانی که در جمهوری اسلامی ایران زندگی می‌کنند، همگی محکوم به شرایط «ذمه» هستند، زیرا آبا و اجداد آن‌ها تحت این شرایط بوده‌اند. یکی از احکام اولیه و ذاتی پیمان ذمه این است که اهل ذمه باید «معالم شریعت» و احکام ضروری دین اسلام را در «ملأ عام» رعایت کنند. از جمله ضروریات دین، مسئله «حجاب» است. بنابراین، این بزرگوارانی که تلاش می‌کنند بی‌حجابی را با این‌گونه مسائل رواج دهند، به این نکته توجه ندارند.


logo