« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد علی‌اکبر سیفی‌مازندرانی

1404/01/31

بسم الله الرحمن الرحیم

خلاصه بحث

به نظر ما نماز در داخل کعبه جایز است ولی کراهت دارد.

اکثر علما نماز در کشتی را حتی در صورت تمکن از خروج نیز صحیح می دانند، و نظر ما نیز همین است.

 

نماز در داخل کعبه

خلاصه آنچه که در جلسه گذشته بیان شد این است که نماز در داخل کعبه جایز است ولی کراهت دارد.

منتهی دو روایت ضعیف داریم که گفته اند انسان در داخل کعبه باید به صورت مستلقی و رو به آسمان نماز بخواند.

این روایت ضعف سند دارد و هیچکس از اصحاب هم به آن عمل نکرده است.

البته در مورد سطح کعبه داشتیم که برخی قائل شده بودند که به صورت مستلقی نماز خوانده شود، ولی در داخل کعبه کسی قائل به این مطلب نشده است.

خبر محمد بن عبدالله بن مروان

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ: «رَأَيْتُ يُونُسَ بِمِنًى يَسْأَلُ أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام عَنِ الرَّجُلِ إِذَا حَضَرَتْهُ صَلَاةُ الْفَرِيضَةِ وَ هُوَ فِي الْكَعْبَةِ- فَلَمْ يُمْكِنْهُ الْخُرُوجُ مِنَ الْكَعْبَةِ- اسْتَلْقَى‌ عَلَى قَفَاهُ وَ صَلَّى إِيمَاءً وَ ذَكَرَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‌ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ».[1]

تعبیر «استلقی»، پاسخ امام علیه السلام است، و طبیعتا باید قبل از این کلمه، «قال علیه السلام:» ذکر شده باشد.

مرسل کلینی

قَالَ الْكُلَيْنِيُّ وَ رُوِيَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ «يُصَلِّي فِي أَرْبَعِ جَوَانِبِهَا إِذَا اضْطُرَّ إِلَى ذَلِكَ».[2]

هر دو روایت ضعیف هستند و کسی به آنها عمل نکرده است.

صاحب ریاض فرموده است:

«و هنا روايتان لم أجد عاملا بهما، مع ضعف إحداهما بالجهالة، و الأخرى بالإرسال، ففي الأولى: عن الرجل إذا حضرته صلاة الفريضة و هو في الكعبة و لم يمكنه الخروج منها: "استلقى على قفاه و يصلّي إيماء" الحديث.

و في الثانية: "يصلّي إلى أربع جوانبها إذا اضطر إلى ذلك"».[3]

 

نماز در سفینه

اکثر اصحاب قائل به جواز نماز در سفینه در حالت اختیار هستند، ولی برخی از اصحاب فقط در حالت اضطرار جایز دانسته اند، و در صورتی که فرد می تواند پیاده بشود و نماز را در خشکی بخواند واجب دانسته اند که نماز را در خشکی بخواند.

صاحب حدائق فرموده است:

«اختلف كلام الأصحاب (رضوان الله عليهم) في الصلاة في السفينة فذهب ابن بابويه و ابن حمزة على ما نقل عنهما الى جواز الصلاة فيها فرضا و نفلا مختارا، و هو ظاهر اختيار العلامة في أكثر كتبه و اليه مال السيد السند في المدارك، و نقل عن ابي الصلاح و ابن إدريس أنهما منعا من الصلاة فيها إلا لضرورة، و استقربه الشهيد في الذكرى، و حكى عن كثير من الأصحاب انهم نصوا على الجواز إلا انهم لم يصرحوا بكونه على وجه الاختيار».[4]

ایشان در ذیل کلامشان فرموده که بسیاری از اصحاب قائل به جواز نماز شده اند منتهی نگفته اند که مرادشان نماز اختیاری است یا اضطراری.

صاحب جواهر نیز فرموده است:

«ظهر من ذلك كله أن تحرير النزاع على هذا الوجه مما لا ينبغي، أو أن الحق عدم الجواز اختيارا على تقديره، كما أنه ظهر لك مما قدمناه سابقا أن التحقيق الجواز اختيارا، بناء على تحريره بما سمعته سابقا، وفاقا لجماعة بل الأكثر إن لم يكن المشهور، بل في جامع المقاصد الاتفاق على الجواز في السفينة الواقفة مع عدم الحركات الفاحشة، و هو الحجة، مضافا إلى ما سمعته سابقا في الصلاة على الدابة الواقفة و المعقولة و الرف المعلق بين نخلتين و السرير المحمول و نحو ذلك، بل ما هنا أولى، للأمن من حصول الحركة المنافية للصلاة غالبا، و عدم كون قرارها الأرض بل الماء لا يصلح مانعا بعد إطلاق النص و الفتوى و عدم ذكر ذلك في شرائط المكان أو موانع الصلاة»[5]

آنطور که از محقق کرکی نقل شده است در مورد کشتی توقف کرده در آب، ظاهرا اتفاق داریم که نماز صحیح است.

و همچنین کشتی در حال حرکتی که در یک خط مستقیم حرکت می کند و مراعات قبله ممکن باشد نیز ظاهرا محل بحث نیست.

البته در همین موارد هم ممکن است کسی از حیث استقرار اشکال کند و نماز را صحیح نداند.

به هر حال اجماعی در بین نداریم و حتی شهرت عظیمه هم نداریم. فوقش می توانیم بگوییم که یک طرف اکثر است، و شاید به حد مشهور هم برسد. اما عمده نصوص است.

نصوص

نصوص در اینجا سه طایفه هستند، یک طایفه به نحو مطلق فرموده اند که نماز جایز است. البته فرض خروج از سفینه نشده است، ولی به هر حال به صورت مطلق فرموده اند که جایز است، و به اطلاق شامل صورت تمکن هم می شود.

طایفه دوم تصریح به تفصیل کرده اند که در صورت عدم تمکن از خروج، نماز را صحیح دانسته اند.

طایفه سوم تصریح کرده اند که حتی اگر تمکن از خروج هم داشته باشد نماز در سفینه صحیح است.

اگر نصوص طایفه سوم را نداشتیم، باید قائل به تفصیل می شدیم، چون طایفه دوم، اطلاق طایفه اول را تقیید می زند. ولی طایفه سوم صریح در جواز نماز حتی در صورت تمکن از خروج است، بنابراین نظر اکثر را ثابت می کند، و به نظر ما هم همان قول اکثر متعین است.

نصوص طایفه اول

صحیحه حلبی

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِ‌ «أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الصَّلَاةِ فِي السَّفِينَةِ فَقَالَ يَسْتَقْبِلُ الْقِبْلَةَ وَ يَصُفُّ رِجْلَيْهِ فَإِذَا دَارَتْ وَ اسْتَطَاعَ أَنْ يَتَوَجَّهَ إِلَى الْقِبْلَةِ وَ إِلَّا فَلْيُصَلِّ حَيْثُ تَوَجَّهَتْ بِهِ وَ إِنْ أَمْكَنَهُ الْقِيَامُ فَلْيُصَلِّ قَائِماً وَ إِلَّا فَلْيَقْعُدْ ثُمَّ يُصَلِّي».[6]

این روایت فرموده که تا جایی که می تواند قبله را رعایت کند، و اگر می تواند ایستاده نماز بخواند، منتهی حرفی از تمکن از خروج یا عدم تمکن نزده است. و اطلاقش شامل صورت تمکن از خروج هم می شود.

صحیحه یونس بن یعقوب

قَالَ: «وَ سَأَلَهُ عَنِ الصَّلَاةِ فِي السَّفِينَةِ وَ هِيَ تَأْخُذُ شَرْقاً وَ غَرْباً فَقَالَ اسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ ثُمَّ كَبِّرْ ثُمَّ دُرْ مَعَ السَّفِينَةِ حَيْثُ دَارَتْ بِكَ».[7]

این روایت هم اطلاق دارد و به اطلاق شامل حالت تمکن از خروج هم می شود.

صحیحه حماد بن عثمان

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْن عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام «أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الصَّلَاةِ فِي السَّفِينَةِ فَقَالَ يَسْتَقْبِلُ الْقِبْلَةَ فَإِذَا دَارَتْ فَاسْتَطَاعَ أَنْ يَتَوَجَّهَ إِلَى الْقِبْلَةِ فَلْيَفْعَلْ وَ إِلَّا فَلْيُصَلِّ حَيْثُ تَوَجَّهَتْ بِهِ قَالَ فَإِنْ أَمْكَنَهُ الْقِيَامُ فَلْيُصَلِّ قَائِماً وَ إِلَّا فَلْيَقْعُدْ ثُمَّ لْيُصَلِّ».[8]

در مورد این روایت و نظیر این روایت شبهه ای وجود دارد و آن اینکه این روایت در مورد کیفیت نماز است، و نظر به اصل جواز نماز در سفینه ندارد، یعنی نمی گوید که نماز در سفینه جایز است، بلکه می گوید در صورتی که نماز در سفینه جایز باشد چگونه باید خوانده شود؟

بنابراین با قول به عدم جواز نماز در حال اختیار، و جواز نماز در حال اضطرار هم سازگار است.

و حالا که نظر ندارد بنابراین اطلاق هم ثابت نیست، چون اطلاق فرع نظر است.

منتهی ما جوابی داده ایم و آن اینکه اگر تعبیر این روایات اینگونه بود که مثلا راوی می پرسید: «کیف یصلي الصلاة في السفینة» این شبهه وارد بود، ولی تعبیر این روایات به این شکل است که «سئل عن الصلاة في السفینة» که سوال از حکم نماز در سفینه است، بنابراین می تواند اطلاق داشته باشد.

سؤال: وقتی گفته شده که اگر نتوانستی ایستاده بخوانی، نشسته بخوان، معلوم است که فرض اضطرار شده است و با اختیار سازگار نیست.

جواب: ممکن است این از خصوصیات نماز در سفینه باشد که حتی در صورت اختیار و تمکن از خروج از سفینه، نماز در داخل سفینه جایز است، و در این صورت اگر نتواند ایستاده نماز بخواند می نشیند و نماز را می خواند، با اینکه تمکن از خروج هم دارد. بنابراین با نماز اختیاری هم سازگار است.

صحیحه یعقوب بن شعیب

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: «لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ فِي جَمَاعَةٍ فِي السَّفِينَةِ».[9]

ممکن است کسی اشکال کند و بگوید که این روایت دلالت بر جواز نماز در سفینه ندارد، بلکه سوال از این است که در همان صورتی که نماز جایز است، آیا فقط باید به شکل فرادا باشد یا جماعت هم صحیح است؟

ولی برخی گفته اند که وقتی جماعت جایز باشد بنابراین فرادا به طریق اولی جایز است، بنابراین اصل جواز نیز ثابت می شود. ولی ممکن است کسی جواب بدهد و بگوید که از اول اصلا نظری به جهت جواز ندارد.

به هر حال در این روایت خفاء وجود دارد و ممکن است نظر به اصل جواز نداشته باشد.

در مجموع اکثر این روایات طایفه اول دلالتشان تام است، و ضعف دلالت برخی از اینها هم ضرری به بقیه نمی زند.

نصوص طایفه دوم

روایت علی بن ابراهیم

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّلَاةِ فِي السَّفِينَةِ قَالَ يُصَلِّي وَ هُوَ جَالِسٌ إِذَا لَمْ يُمْكِنْهُ الْقِيَامُ فِي السَّفِينَةِ وَ لَا يُصَلِّي فِي السَّفِينَةِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى الشَّطِّ وَ قَالَ يُصَلِّي فِي السَّفِينَةِ يُحَوِّلُ وَجْهَهُ إِلَى الْقِبْلَةِ ثُمَّ يُصَلِّي كَيْفَ مَا دَارَتْ».[10]

مراد از این علی بن ابراهیم، علی بن ابراهیم ثقه معروف نیست، چون این راوی اصلا در طبقه ایشان نیست.

دلالت این روایت تام است که در صورت تمکن از خروج، نباید نماز را در سفینه بخواند، منتهی سندش ضعیف است.

صحیحه حماد بن عیسی

وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى قَالَ: «سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يُسْأَلُ عَنِ الصَّلَاةِ فِي السَّفِينَةِ فَيَقُولُ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَخْرُجُوا إِلَى الْجَدَدِ فَاخْرُجُوا فَإِنْ لَمْ تَقْدِرُوا فَصَلُّوا قِيَاماً فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوا فَصَلُّوا قُعُوداً وَ تَحَرَّوُا الْقِبْلَةَ».[11]

جَدَد به معنای زمین صاف و مسطح است و جاده را هم که جاده می گویند به این دلیل است که صاف است.

این روایت سندش خوب است و دلالتش نیز بر تفصیل تام است.

صحیحه علی بن جعفر

عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى علیه السلام قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْمٍ فِي سَفِينَةٍ لَا يَقْدِرُونَ أَنْ يَخْرُجُوا إِلَّا لِطِينٍ‌ وَ مَاءٍ هَلْ يَصْلُحُ لَهُم أَنْ يُصَلُّوا الْفَرِيضَةَ فِي السَّفِينَةِ قَالَ نَعَمْ».[12]

تعبیر «الا لطین و ماء» به این معناست که ساحل حالتی باتلاقی دارد و جای مناسبی برای نماز نیست.

این روایت دلالت بر تفصیل ندارد، چون فرض راوی در جایی است که امکان بیرون رفتن نباشد.

صحیحه ابی ایوب خزاز

وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ قَالَ: «قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّا رُبَّمَا ابْتُلِينَا وَ كُنَّا فِي‌ سَفِينَةٍ فَأَمْسَيْنَا وَ لَمْ نَقْدِرْ عَلَى مَكَانٍ نَخْرُجُ فِيهِ فَقَالَ أَصْحَابُ السَّفِينَةِ لَيْسَ نُصَلِّي يَوْمَنَا مَا دُمْنَا نَطْمَعُ فِي الْخُرُوجِ فَقَالَ إِنَّ أَبِي علیه السلام كَانَ يَقُولُ تِلْكَ صَلَاةُ نُوحٍ- أَ وَ مَا تَرْضَى أَنْ تُصَلِّيَ صَلَاةَ نُوحٍ- فَقُلْتُ بَلَى جُعِلْتُ فِدَاكَ فَقَالَ لَا يَضِيقَنَّ صَدْرُكَ فَإِنَّ نُوحاً صَلَّى فِي السَّفِينَةِ قَالَ قُلْتُ: قَائِماً أَوْ قَاعِداً قَالَ بَلْ قَائِماً قَالَ قُلْتُ:- فَإِنِّي رُبَّمَا اسْتَقْبَلْتُ الْقِبْلَةَ فَدَارَتِ السَّفِينَةُ قَالَ تَحَرَّ الْقِبْلَةَ بِجُهْدِكَ».[13]

در این روایت ذکر شده که برخی از افرادی که سوار کشتی می شدند صبر می کردند و نماز را به تاخیر می انداختند تا اگر توانستند از کشتی پیاده شوند نماز را در ساحل بخوانند، و فقط در صورتی که اضطرار پیش می آمد و نماز در حال قضا شدن بود نماز را در کشتی می خواندند.

حضرت از این عمل نهی فرمودند. و از پدرشان نقل فرمودند که نماز در کشتی، مثل نماز حضرت نوح است و انسان نباید این نماز را نماز ناقصی بداند.

به هر حال، این روایت از این جهت که حرف از طوفان نوح زده است، و در طوفان نوح امکان خروج از کشتی وجود نداشت، بنابراین ممکن است کسی بگوید این روایت فرض تمکن از خروج را ندارد.

ولی از طرفی هم در خود روایت فرض امکان خروج از کشتی شده است و آنها طمع داشتند که بتوانند خارج بشوند.

در مجموع آنچه که استفاده می شود این است که امید به خروج داشتند ولی تمکن از خروج در روایت فرض نشده است. چون امید داشتن، با تمکن متفاوت است. بنابراین می توانیم بگوییم که در این روایت فرض تمکن از خروج نشده است.

البته اشعار دارد به اینکه اگر توانستی پیاده شوی پیاده شو، ولی حالا که نمی توانی در کشتی بخوان، ولی دلالتش بر این تفصیل، واضح نیست.

با این حساب این روایت هم دلالتش مخدوش می شود.

مرسل عیاشی هم نقل شده و چنین مضمونی دارد.

در مجموع برخی از این نصوص صریح در تفصیل هستند و برخی ظهور دارند و برخی در حد اشعار هستند.

البته همان یک روایت صحیح که دلالت بر تفصیل داشت کافی است و بقیه اگر مشکل سندی یا دلالی داشته باشند ایرادی ندارد و موید به حساب می آیند.

تا اینجا دو طایفه ذکر شد و اگر فقط همین دو طایفه را داشتیم باید اطلاق طایفه اول را با این طایفه دوم تقیید می زدیم.

نصوص طایفه سوم

صحیحه جمیل بن دراج

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ «أَنَّهُ قَالَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام تَكُونُ السَّفِينَةُ قَرِيبَةً مِنَ الْجُدِّ فَأَخْرُجُ وَ أُصَلِّي فَقَالَ صَلِّ فِيهَا أَ مَا تَرْضَى بِصَلَاةِ نُوحٍ علیه السلام».[14]

در این روایت راوی فرض کرده که تمکن از خروج دارد، ولی حضرت فرموده اند که نماز را در همان کشتی بخواند، و حضرت چنین نمازی را مانند نماز حضرت نوح دانسته اند. یعنی با اینکه حضرت نوح تمکن از خروج نداشت، ولی نماز کسی که تمکن از خروج دارد نیز مانند نماز حضرت نوح است، یعنی حضرت، نماز نوح را توسعه داده اند.

صحیحه یونس بن یعقوب

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ‌ «أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الصَّلَاةِ فِي الْفُرَاتِ- وَ مَا هُوَ أَصْغَرُ مِنْهُ مِنَ الْأَنْهَارِ فِي السَّفِينَةِ فَقَالَ إِنْ صَلَّيْتَ فَحَسَنٌ وَ إِنْ خَرَجْتَ فَحَسَنٌ».[15]

این روایت هم صریح در این است که حتی در صورت تمکن نیز می تواند در داخل کشتی نماز بخواند.

در مجموع از این نصوص استفاده می شود که نماز در کشتی حتی در صورت اختیار و تمکن از خروج هم صحیح است، و اگر نتواند قبله را رعایت کند یا نتواند ایستاده نماز بخواند، استقبال و ایستاده بودن ساقط می شود.

فلذا به نظر ما حق با اکثر است و نماز در کشتی حتی در صورت تمکن از خروج نیز صحیح است.


logo