« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد غلامعلی صفایی‌بوشهری

1404/09/15

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی روایات طائفه سوم و چهارم در باب وجوب نماز جمعه/صلاة الجمعة /كتاب الصلاة

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة الجمعة /بررسی روایات طائفه سوم و چهارم در باب وجوب نماز جمعه

 

بحث در اشکالاتی بود که بر طوائف یازده‌گانه‌ی روایات وارد شده بود. حضرات قائلین به وجوب تعیینی نماز جمعه (حتی در زمان غیبت) به آن روایات تمسک کرده بودند.

 

1. طائفه سوم: روایات دال بر ترک سه نماز جمعه

طائفه‌ی سوم، روایاتی هستند که دلالت دارند بر اینکه اگر سه نماز جمعه ترک شود، عنوان منافق بر شخص صدق می‌کند. استدلال قائلین به وجوب تعیینی این است که این عنوان، کاشف از وجوب است؛ زیرا در استحباب، ترک مشکل ایجاد نمی‌کند. همچنین اگر وجوب تخییری باشد، عمل به یکی از وجوه، مشکل ترک دیگری را جبران می‌کند. بنابراین، این روایات دلالت بر وجوب تعیینی دارد. «وَ عَنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ: صَلَاةُ الْجُمُعَةِ فَرِيضَةٌ وَ الِاجْتِمَاعُ إِلَيْهَا فَرِيضَةٌ مَعَ الْإِمَامِ فَإِنْ تَرَكَ رَجُلٌ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ ثَلَاثَ جُمَعٍ فَقَدْ تَرَكَ ثَلَاثَ فَرَائِضَ وَ لَا يَدَعُ ثَلَاثَ فَرَائِضَ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ إِلَّا مُنَافِقٌ. [1] »[2]

 

1.1. اشکال اول بر طائفه سوم: در مفاد این روایات برای استفاده‌ی وجوب تعیینی مناقشه کرده‌اند. اولین اشکال بر اساس این فقره از روایت است: ( صَلَاةُ الْجُمُعَةِ فَرِيضَةٌ وَ الِاجْتِمَاعُ إِلَيْهَا فَرِيضَةٌ مَعَ الْإِمَامِ ) اشکال این است که کلمه «الإمام» به دلیل وجود «الف و لام» و قرائن دیگر، به امام معصوم اشاره دارد.

1- قرینه الف و لام: ادعا شده «ال» در «الإمام»، الف و لام تعریف عهد ذهنی است و مراد، امام شناخته‌شده در معارف اسلامی، یعنی امام معصوم است.

2- قرینه ذیل روایت: در روایت آمده: ( لَا يَدَعُ ثَلَاثَ فَرَائِضَ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ إِلَّا مُنَافِقٌ ) استدلال شده که ترک سه واجب ، موجب انتساب عنوان منافق می‌شود، البته قید متوالی بودن هم نیاورده. پس این نماز جمعه، نمازی ویژه ودارای هیئت ممتازی است، این ویژگی حضور امام معصوم است در امامت نماز جمعه که ترک آن چنین عنوان سنگینی را به دنبال دارد.

 

پاسخ به اشکال اول:

1. پاسخ در خصوص الف و لام: الف و لام «الإمام» لزوماً عهد ذهنی (ناظر به امام معصوم) نیست. الف و لام حرفی[3] بر 16 قسم است؛ از جمله «الف و لام جنس» که به ماهیت و جنس امامت اشاره دارد و شامل هر کسی که صلاحیت امامت جمعه را دارد (مانند امام جمعه یا امام جماعت) می‌شود همچنین بر (ال) استغراق نیز میتواند تطبیق داشته باشد، یعنی (کل امام) هر امامی ، لذا وجه ترجیح عهد ذهنی بر دیگر احتمالات مشخص نیست.

2. پاسخ در خصوص ذیل روایت: ذیل روایت می‌گوید: « لَا يَدَعُ ثَلَاثَ فَرَائِضَ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ إِلَّا مُنَافِقٌ ». این جمله دلالت می‌کند که عنوان نفاق بر ترک فریضه (به شکل مطلق) مترتب شده، نه بر ترک نمازی که با امامت امام معصوم است، فریضه اعم از روزه و نماز و جهاد و چیزهای دیگر است، عنوان نفاق بر کسی منطبق میشود که سه فریضه را ترک کند نه نماز جمعه به تنهایی. بنابراین، این بخش خود قرینه می‌شود که مراد از امام در صدر روایت، صرفاً امام معصوم نیست؛ زیرا حکم علی الاطلاق است.

 

     دلیل تکمیلی بر عدم انحصار به امام معصوم: در منابع روایی، کلمه «الإمام» همواره به امام معصوم اشاره ندارد. برای مثال:

در باب آداب نماز جمعه روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده که درباره‌ی کیفیت لباس «الإمام الذی یخطب» سخن می‌گوید.

1- «الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَنْبَغِي لِلْإِمَامِ الَّذِي يَخْطُبُ بِالنَّاسِ- يَوْمَ الْجُمُعَةِ أَنْ يَلْبَسَ عِمَامَةً فِي الشِّتَاءِ وَ الصَّيْفِ وَ يَتَرَدَّى بِبُرْدٍ يَمَنِيَّةٍ أَوْ عَدَنِيٍّ وَ يَخْطُبُ وَ هُوَ قَائِمٌ...»[4] امامی که برای مردم خطبه می خواند عام است یعنی امامی که شرایط نماز جمعه خواندن دارد، نه امام معصوم بما هوهو.

2- از مرحوم صدوق « وَ قَالَ زُرَارَةُ قُلْتُ لَهُ عَلَى مَنْ يَجِبُ الْجُمُعَةُ قَالَ تَجِبُ عَلَى سَبْعَةِ‌ نَفَرٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ لَا جُمُعَةَ لِأَقَلَّ مِنْ خَمْسَةٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ أَحَدُهُمُ الْإِمَامُ فَإِذَا اجْتَمَعَ سَبْعَةٌ وَ لَمْ يَخَافُوا أَمَّهُمْ بَعْضُهُمْ وَ خَطَبَهُمْ‌ [5] »[6] اگر منظور ایشان امام معصوم بود نمی فرمودند (امّهم بعضهم)، این عبارت نشان از عدم انحصار امامت جمعه در امام معصوم دارد.

نتیجه: اشکال مذکور بر طائفه‌ی سوم وارد نیست و این روایات از نظر سند و دلالت، بر وجوب تعیینی نماز جمعه (حتی در زمان غیبت) اشکالی ندارند.

 

2. طائفه چهارم: روایات دال بر وجوب با تکمیل عدد

مانند روایتی که مرحوم صدوق نقل می‌کند: «وَ قَالَ زُرَارَةُ قُلْتُ لَهُ عَلَى مَنْ يَجِبُ الْجُمُعَةُ قَالَ تَجِبُ عَلَى سَبْعَةِ‌ نَفَرٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ لَا جُمُعَةَ لِأَقَلَّ مِنْ خَمْسَةٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ أَحَدُهُمُ الْإِمَامُ فَإِذَا اجْتَمَعَ سَبْعَةٌ وَ لَمْ يَخَافُوا أَمَّهُمْ بَعْضُهُمْ وَ خَطَبَهُمْ‌ [7] »[8] در این روایت، «الامام» به عنوان یکی از هفت نفر شمرده شده است.

 

2.1. اشکال بر طائفه چهارم: همان اشکال پیشیندر طائفه سوم تکرار شده که مراد از «الإمام» در این روایت، امام معصوم است و بنابراین، روایت در زمان غیبت قابل اجرا نیست.

 

پاسخ به اشکال و تقویت دلیل:

پاسخ پیشین درباره‌ی نوع الف و لام و عمومیت کلمه‌ی امام، در اینجا نیز جاری است. علاوه بر این، متن خود روایت قرینه‌ی محکمی بر رد این اشکال ارائه می‌دهد. در روایت آمده است: ( فَإِذَا اجْتَمَعَ سَبْعَةٌ وَ لَمْ يَخَافُوا أَمَّهُمْ بَعْضُهُمْ وَ خَطَبَهُمْ‌ ) (وقتی هفت نفر جمع شدند... پس باید یکی از آنها امامت آنان را به عهده بگیرد). این صراحت در «بعضهم» نشان می‌دهد مراد، یکی از همان افراد حاضر است، نه شخصی خارج از این جمع (مانند امام معصوم). بنابراین، امام در اینجا به معنای فرد واجد شرایط از میان مردم است. شاید کسی به شیوه تقریر قائلین به حرمت نماز جمعه در زمان غیبت اشکال بگیرد که اماممت نماز جمعه منحصر در معصوم است، پاسخ آن را نیز قبلا داده ایم.

 

     روایات دیگری که لفظ «الامام» برای غیر معصوم استعمال شده است؛

1- روایت شیخ طوسی: « وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْقِرَاءَةِ خَلْفَ الْإِمَامِ فَقَالَ لَا إِنَّ الْإِمَامَ ضَامِنٌ لِلْقِرَاءَةِ وَ لَيْسَ يَضْمَنُ الْإِمَامُ صَلَاةَ الَّذِينَ خَلْفَهُ- إِنَّمَا يَضْمَنُ الْقِرَاءَةَ. [9] »[10]

2- روایت مرحوم کلینی : «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ[11] عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمُسَافِرِ يُصَلِّي مَعَ الْإِمَامِ- فَيُدْرِكُ مِنَ الصَّلَاةِ رَكْعَتَيْنِ- أَ يُجْزِي ذَلِكَ عَنْهُ فَقَالَ نَعَمْ.» [12]

در هر دو روایت « الامام » برای غیر معصوم به کار رفته است لذا نمی توان گفت (ال) حتما نشان از عهد ذهنی نسبت به امام معصوم است.

2.3. اشکال دوم:می گویند این روایات تقیه ای است که جلسه آینده بررسی خواهیم کرد.

 

جمع بندی : با توجه به پاسخ‌های ارائه‌شده؛ 1- عدم انحصار (ال) در عهد ذهنی 2- عمومیت تطبیق عنوان نفاق در ترک هر فریضه ای 3- عدم دلالت ذیل روایت بر انحصار امامت معصوم در نماز جمعه 4- استعمال (الامام) برای هر شخصی که شأنیت امامت دارد نه فقط امام معصوم. اشکالات وارده بر دلالت روایات طائفه‌ی سوم و چهارم بر وجوب تعیینی نماز جمعه، وارد نیست. این روایات از حیث سند قابل اعتماد و از حیث دلالت بر مقصود قائلین به وجوب تعیینی علی الاطلاق، صراحت دارند.

 


[3] قسیم آن (ال) اسمی است.
[11] حسن بن على الوشّاء بجلّى کوفى، شغل او خرازی است، نوه دختری «الیاس» صحابه جلیل القدر امام صادق (ع) است، احمد بن محمد بن عیسی از بزرگان مکتب حدیثی قم به محضر وشاء جهت نقل دو کتاب رفت و ایشان بیان کرده بود نهصد نفر که از امام صادق(ع) نقل کرده اند را دیده، و خودش نیز مستقیما از راویان امام موسی کاظم و امام رضا (علهم السلام) هست و حدودا در 800 سند روایت نام ایشان ذکر شده، در یک زمانی در امام رضا وقف کرد و فقط قائل به امامت امام موسی کاظم بود و جزو واقفیه شد، اما در ملاقاتهایی که با امام رضا (ع) داشت به امامت ایشان یقین پیدا کرد.
logo