1404/07/12
بسم الله الرحمن الرحیم
اقوال در مسئله/صلاة الجمعة /كتاب الصلاة
موضوع: كتاب الصلاة/صلاة الجمعة /اقوال در مسئله
کلام در رد ادله نقلیهای بود که قائلین به حرمت نماز جمعه در زمان غیبت بیان کرده بودند،طایفه اول از روایات بالمطابقه دلالت داشتند حسب فهم این حضرات که امام جمعه باید امام الاصل (معصوم) باشد یا نائب خاص او مراد از نائب خاص در صلات است یا نائب عام که یکی از موارد عمومیت نیابت صلات الجمعه است ،روایتی مثل روایت محمد بن مسلم که اکنون کاملتر بیان میکنیم ؛
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ مِسْكِينٍ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:« تَجِبُ الْجُمُعَةُ عَلَى سَبْعَةِ نَفَرٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ لَا تَجِبُ عَلَى أَقَلَّ مِنْهُمُ الْإِمَامُ وَ قَاضِيهِ وَ الْمُدَّعِي حَقّاً وَ الْمُدَّعَى عَلَيْهِ وَ الشَّاهِدَانِ وَ الَّذِي يَضْرِبُ الْحُدُودَ بَيْنَ يَدَيِ الْإِمَامِ »[1] گفتند این قرائن شفاف و روشن است که مراد از امام امام معصوم است که این افراد منصوب از طرف اوست پس بالمطابقه دلالت میکند که امام جمعه باید امام معصوم باشد.
رد نقضی؛ اگر شما میگویید چون امام در کنار قاضی بیان شده این قرینه مشخص میکند که امام باید حتماً معصوم باشد باید بگویید هر وقت نماز جمعه بخواهد واجب باشد باید قاضی امام هم حضور داشته باشد ،همه این هفت نفر در عرض هم بیان شدهاند بنابراین برای وجوب نماز جمعه باید شاهدان و مدعا و مابقی نیز حضور داشته باشند.
رد ۲: این روایت در مقام بیان کیفیت انعقاد نماز جمعه است ما یک انعقاد داریم یک اقامه داریم، چه کسانی باید منعقد کنند ( برگزار کنند) ؟ ﴿ الذین ان مکنّاهم فی الارض اقاموا الصلاة..﴾[2] در حالیکه بحث ما درجاییست که عموم مکلفین اقامه صلاة بر آنها واجب است یا خیر.
رد۳: در روایات دیگری می خوانیم بر (قوم) واجب است ،این افراد از باب اولویت ذکر شده مسئولین باید در صف اول باشند چون این نماز جمعه نمازحکومت است از باب اولویت است نه اینکه بر اینها واجب است و امام باید حتماً معصوم باشد .
رد ۴: فرضاً اگر بپذیریم که امام جمعه فقط باید امام معصوم باشد، روایت شامل حالتی است که طبق قرائن امام باید مبسوط الید باشد و امور حکومت به دست او باشد مختص زمان بسط ید امام جمعه است و در مقابل روایاتی داریم که خلاف این مطلب است مثل این روایت ؛ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ قَالَ« سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يقُولُ إِذَا كَانَ قوْمٌ فِي قرْيَةٍ صَلَّوُا الْجُمُعَةَ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ فَإِنْ كَانَ لَهُمْ مَنْ يَخْطُبُ لَهُمْ جَمَّعُوا إِذَا كَانُوا خَمْسَ نفَرٍ وَ إِنَّمَا جُعِلَتْ رَكْعَتَيْنِ لِمَكَانِ الْخُطْبَتَيْنِ.»[3] در هر قریه ای پنج نفر جمع شوند و نماز جمعه اقامه کنند ، هیچ حرفی از امام و قاضی و شاهدان و غیره به میان نیامده است.
رد ۵: « مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: تَجِبُ الْجُمُعَةُ عَلَى سَبْعَةِ نفَرٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ لَا جُمُعَةَ لِأَقَلَّ مِنْ خَمْسَةٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ أَحَدُهُمُ الْإِمَامُ فَإِذَا اجْتَمَعَ سَبْعَةٌ وَ لَمْ يَخَافُوا أَمَّهُمْ بعْضُهُمْ وَ خَطَبَهُمْ.»[4] اینگونه نیست که نماز جمعه فقط بر این هفت نفر خاص واجب باشد ، بلکه هر هفت نفری که دور هم جمع شوند و یک نفر آنها امام است و امامت میکند به شرطی که خوف و ترس نداشته باشند یک نفر میایستد و خطبه برایشان میخواند و امام معصوم نیست.
رد روایت دعائم الاسلام : « لایصلح الحکم و لا الحدود» در طائفه پنجم بیان خواهیم کرد.
روایت صحیفه سجادیه ؛ در عید فطر و نماز جمعه مقامی است که برای معصومین بیان شده است نه برای نماز جمعه بماهی هی و نماز عید بماهی هی بلکه به خاطر جایگاه امام است و این موارد تجلی مقام امام است، امام میفرمایند مقام ماخلفای الهی تجلیاتی دارد که یکی از آنها در نمازجمعه و نماز عید است و توسط خلفا اصل خلافت غصب شده و در مقام اعتراض به غصب خلافت است.
توضیح روایت: مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: فرَضَ اللَّهُ عَلَى النَّاسِ مِنَ الْجُمُعَةِ إِلَى الْجُمُعَةِ خَمْساً وَ ثَلَاثِينَ صَلَاةً مِنْهَا صَلَاةٌ وَاحِدَةٌ فرَضَهَا اللَّهُ فِي جَمَاعَةٍ وَ هِيَ الْجُمُعَةُ وَ وَضَعَهَا عَنْ تِسْعَةٍ عَنِ الصَّغِيرِ وَ الْكَبِيرِ وَ الْمَجْنُونِ وَ الْمُسَافِرِ وَ الْعَبْدِ وَ الْمَرْأَةِ وَ الْمَرِيضِ وَ الْأَعْمَى وَ مَنْ كَانَ عَلَى رَأْسِ فرْسَخَيْنِ.»[5] به این تقریر میگفتند: در فاصله بیش از دو فرسخ نماز جمعه واجب نیست، چگونه یعنی نماز جمعه در بیشتر از دو فرسخ حرام است؟ خیر میتوانند عده ای جمع شوند و یک نفر امام جماعت شود و نماز ظهر اقامه کنند ولی این نماز خارج از دو فرسخ فرقی دارد با آن نماز کمتر از دو فرسخ ، آن را امام معصوم اقامه میکند و این را غیر معصوم.
نکته اول: این روایت در مقام بیان اصل وجوب نماز جمعه برای عامه مکلفین است و عدم وجوبش برای این افراد است .
نکته دوم: مراد از اینکه بر (من علی راس فرسخین) واجب نیست ،نسبت به نماز جمعهای است که درون دو فرسخ اقامه میشود ولی امکان دارد در بالاتر از دو فرسخ یک نماز جمعه دیگری اقامه شود بر این شخص واجب است که در نماز جمعه بیشتر از دو فرسخ شرکت کند،اما در فرض مسئله نماز جمعه بالاتر از دو فرسخ هیچ نماز جمعه ای اقامه نمیشود، لذا گفته واجب نیست در نماز جمعه درون دو فرسخ شرکت کند.
نکته سوم : روایاتی داریم که حتی افرادی که دو فرسخ از یک نماز جمعه فاصله دارند میتوانند جمع شوند و یک نفر خطبه بخواند و نماز جمعه اقامه کنند، مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ قَالَ« سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يقُولُ إِذَا كَانَ قوْمٌ فِي قرْيَةٍ صَلَّوُا الْجُمُعَةَ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ فَإِنْ كَانَ لَهُمْ مَنْ يَخْطُبُ لَهُمْ جَمَّعُوا إِذَا كَانُوا خَمْسَ نفَرٍ وَ إِنَّمَا جُعِلَتْ رَكْعَتَيْنِ لِمَكَانِ الْخُطْبَتَيْنِ.»[6] اینها به دلالت التزامی اشتباه گفتند که نماز جمعه حرام است بدون معصوم باشد، درحالیکه روایت در مورد نماز جمعه ای است که درون دو فرسخ خوانده میشود چه امام جمعه امام معصوم باشد چه غیر معصوم و عدم وجوب آن نسبت به آن افراد خاصی است که نام برده شده، اما اگر در فاصله بیشتر از دو فرسخ نماز جمعه دیگری اقامه شود برای آن افراد است در همان شرکت کنند اما روایت در بیان این مورد ساکت است و مفروض گرفته بیشتر از دوفرسخ نماز جمعه دیگری نیست. ولی اگر ( من کان یخطب لهم ) بود نماز جمعه واجب بود.
نکته چهارم : در روایت « وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ يعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ إِبرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: تَجِبُ الْجُمُعَةُ عَلَى مَنْ كَانَ مِنْهَا عَلَى فرْسَخَيْنِ.»[7] حالا چرا در روایت دیگر گفت حرام است بر عبد و مریض و مرئة و... جمع این روایات چگونه است؟ نکته ادبیاتی وجود دارد که لازم توجه است ؛ در آن روایتی که حرمت برداشت شده (من کان علی فرسخین ) آمده ( علی) یعنی افزون ، فوق ، بیشتر ، نماز جمعه برای این افرادی که در فاصله بیشتر از دو فرسخ هستند واجب نیست، اما این روایت ( من کان منها علی فرسخین ) ، ( منها علی) یعنی افرادی که درون دو فرسخ هستند و فاصلهای کمتر از دو فرسخ دارند را بیان میکند که واجب است شرکت کنند. پس طائفه دوم نیز اشتباه است.
نکته پنجم : صاحب وسائل متاسفانه برخی روایات را تقطیع کرده اند ، مثلا بخشی را در کیفیت خطبه آورده و قسمتی را در جای دیگر باب صلاة و در برخی از فقرات نقل به معنا صورت گرفته است که فهم دقیق روایت را مشکل میکند، مثل این روایتی که از امام رضا نقل شده است؛ در عیون اخبار الرضا و علل الشرایع روایت به این شکلی که در وسائل نقل شده وجود ندارد ؛ ؛« وَ فِي عُيُونِ الْأَخْبَارِ وَ الْعِلَلِ بِإِسْنَادٍ يَأْتِي عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِنَّمَا صَارَتْ صَلَاةُ الْجُمُعَةِ إِذَا كَانَ مَعَ الْإِمَامِ رَكْعَتَيْنِ وَ إِذَا كَانَ بِغَيْرِ إِمَامٍ رَكْعَتَيْنِ وَ رَكْعَتَيْنِ..... لِأَنَّ الصَّلَاةَ مَعَ الْإِمَامِ أَتَمُّ وَ أَكْمَلُ لِعِلْمِهِ وَ فِقْهِهِ وَ فَضْلِهِ وَ عَدْلِهِ...» [8]
اولا : این روایت بخاطر ابن عبدوس و ابن قتیبه که توثیق نشده اند ضعیف است. ثانیا : در ادبیات عرب اگر یک کلمه پشت سر هم تکرارشد و اولی بدون (ال) و دومی با (ال) باشد، یعنی این همان قبلی است ، این عهد ذکری است ولی در مانحن فیه برعکس است و کلمه ( امام) اول با (ال) و بعد بدون ( ال) ذکر شده ( مع الامام رکعتین و مع غیر امام رکعتین رکعتین ) نشان میدهد(ال) در ( الامام) جنس است و دارد جنس امام را بیان میکند چه معصوم باشد چه غیر معصوم ، (مع غیر امام) یعنی اگر هیچ امامی نبود ، سالبه کلیه است و قرینه است که کلمه ( امام) قبلی موجبه کلیه است و جنس است لذا هر کسی میتواند امامت کند و قرینه دیگر اینکه میفرماید نماز ( اتم و اکمل) هست بخاطر به جماعت بودن نماز است که ثواب بیشتری دارد چون امام جماعت نیز علم بیشتری داشته باشد ، فضل و عدل نماز بهتری خواهد بود یکی از وجوه برتری نماز جماعت ،امام آن است ، این خصوصیات ذو مراتب است ، درست است که امام معصوم دارای درجات بالای علم و فضل است و امام غیر معصوم نیز درجه ای از درجات علم و فضل را داراست اینگونه نیست که هیچ فضلی نداشته باشند.
نکته ششم : روایاتی داریم که لازم نیست امام جمعه حتما معصوم باشد، مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ:« سَأَلْتُهُ عَنْ أُنَاسٍ فِي قرْيَةٍ هَلْ يُصَلُّونَ الْجُمُعَةَ جَمَاعَةً قَالَ نعَمْ وَ يُصَلُّونَ أَرْبَعاً إِذَا لَمْ يَكُنْ مَنْ يَخْطُبُ.»[9]
نکته هفتم: در این روایت فضل بن شاذان ( کان ) آمده که صحیح نیست بلکه ( کانت) درست است که ضمیر مؤنث و مطابق کلمه ( صلاة) است(.. وان کانت بغیر امام...).
نکته هشتم: چه ویژگی وجود دارد که با امام دو رکعت و بدون امام چهار رکعت است نماز ظهر است؟ « ....قِيلَ لِعِلَلٍ شَتَّى مِنْهَا أَنَّ النَّاسَ يتَخَطَّوْنَ إِلَى الْجُمُعَةِ مِنْ بعْدٍ فَأَحَبَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُخَفِّفَ عَنْهُمْ لِمَوْضِعِ التَّعَبِ الَّذِي صَارُوا إِلَيْهِ وَ مِنْهَا أَنَّ الْإِمَامَ يَحْبِسُهُمْ لِلْخُطْبَةِ وَ هُمْ مُنْتَظِرُونَ لِلصَّلَاةِ وَ مَنِ انتَظَرَ الصَّلَاةَ فهُوَ فِي الصَّلَاةِ فِي حُكْمِ التَّمَامِ »[10] مردم از راه دور می آیند و خسته میشوند، خداوند تخفیف داده دو رکعت است و این بخاطر حضور امام نیست و از جمله علل : امام مردم را نگه میدارد و خطبه میخواند و آنها منتظر برگزاری نماز هستند و این انتظار آنها گویا در نماز هستند، بنابراین روایت در رابطه با نماز صحبت میکند نه حضور امام ،اتم و اکمل بودن در رابطه باخصوصیات نماز است.