« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد غلامعلی صفایی‌بوشهری

1404/03/17

بسم الله الرحمن الرحیم

شرایط و ارکان «قنوت»/صلاة الجمعة /كتاب الصلاة

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة الجمعة /شرایط و ارکان «قنوت»

 

کلام در حکم قنوت درصلاة الجمعه بود، بیان شد که در رابطه با عدد قنوت در نماز جمعه پنج قول هست؛ قول اول اهل سنت قائل هستند که قنوت عددی در نماز جمعه ندارد و اتیان قنوت فی صلاة الجمعه بدعت هست ،اما چهار قول دیگر که از آن شیعیان هست؛

قول اول: یک قنوت در رکعة الاولی که قول شیخ مفید بود.

قول دوم: یک قنوت در رکعة الثانیة: قول مرحوم صدوق بود .

قول سوم : دو قنوت هر دو قبل از رکوع قول اب صلاح حلبی بود

قول چهارم : قول مشهور هست دو قنوت ، در رکعت اول قبل از رکوع و در رکعت دوم بعد از رکوع .

خب این در رابطه با تعداد و وقت و موقعیت قنوت فی صلاة الجمعه بود بحثی که الان مطرح می کنیم و ان شاالله بحث قنوت ر جمع بندی می کنیم و بعد بحث وارد بحث خطبه می شویم، بحث بسیار مفصل و دقیقی است که پایان درس این سال و ان شاالله هست عرض می کنم که در رابطه با حکم تکلیفی قنوت هست. تعداد را دانستیم ، موقعیت را داستیم و آنجا هم بیان کردیم که صحیح قول مشهور هست با روایاتی که تقریبا تصریح و تاکید و تبیین کرده بودند و نسبت به روایات دیگر مقدم بود. حالا این قول مشهور مقدم هست حکم تکلیفی اش چیست؟ وجوب یا استحباب؟ [از منظر شیعه داریم صحبت می کنیم ،نظر اهل سنت که می گفتند بدعت است و جایز نیست گذشت] در اینجا سه قول هست ؛

1- قنوت فی صلاة الجمعه کغیرها من الصلوات واجب مطلقا، تمام قنوت ها در تمام نمازها واجب هست، در نماز صبح، نماز ظهر در رکعت دوم قبل از رکوع این که قول صدوق بود لذا می گوید در صلاة الجمعه هم واجب است اما یک عدد قنوت قبل از رکوع که این را ما قبلا رد کردیم گفتیم که دو قنوتی درست است قول مشهور این (واجب مطلقا) عنایت داشته باشید امروز کار داریم روی آن.

2- واجب فی ما یجهر؛ قنوت واجب است در صلات جهریه نه اخفاتیه ، صلاة الجمعه هم صلاة الجهریه هست به همین خاطر چون جهری هست نه صلاة الجمعه بما هی هی،چون جهریه هست پس بنابراین واجب می شود ،این قول ابن ابی عقیل هست.

3- مستحب است اما مستحب موکد که این قول مشهور هست لذا دقت کنید مشهور می گوید قنوت مستحب هست در جمیع صلوات الا فی چند صلوات که یکی از آنها صلاة الجمعه هست. از قبل ما بیان کردیم که جمع بین روایات عدم الوجوب است و قول به استحباب موکد الان هست ، الان یک مقدار بیشتر تفصیل می دهیم. که چگونه این روایات را جمع می کنیم از حیث حکمی، قبلا روایات را جمع می کردیم از حیث عددی و موقعیتی قنوت الان بحث می کنیم از حیث حکم تکلیفی این روایات متعدد آن کسانی که قائل هستند به وجوب چه در جهریه چه غیر جهریه مثل مرحوم صدوق طبق آیه شریفه ﴿حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَىٰ وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ﴾[1] گفته شده ( قوموا) یعنی نماز بخوانید معادل صلوا ، (لله) یعنی اخلاص داشته باشید (قانتین ) یعنی قنوت یگیرید ، این اقامه صلات با اخلاص درحالیکه قنوت گرفته شده در صیغه امر آمده پس واجب است. آیه دلالت بر وجوب قنوت دارد، بسیاری از فقها و مفسرین جواب داده اند، گفته اند این قوموا به معنای ( تهیئ ) و آماده شدن برای نماز است ،یعنی آستین بالا بزنید سستی نکنید، ( لله) یعنی برای خدا آماده باشید برای خدا در حالی که (قانتین) هستید یعنی خاشعین . پس بنابراین اینکه شما می گویید (قوموا) یعنی( صلوا) اشتباه است.

نکته: برخی می گویند دلالت بر وجوب می کند مثل مرحوم صدوق می گویند طبق صحیحه زراررة : وَ قَدْ تَقَدَّمَ فِي الْقِبْلَةِ حَدِيثُ زُرَارَةَ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا جَعْفَرٍ (ع ) عَنِ الْفَرْضِ فِي الصَّلَاةِ فَقَالَ الْوَقْتُ وَ الطَّهُورُ وَ الْقِبْلَةُ وَ التَّوَجُّهُ وَ الرُّكُوعُ وَ السُّجُودُ وَ الدُّعَاءُ قُلْتُ مَا سِوَى ذَلِكَ قَالَ سُنَّةٌ فِي فَرِيضَةٍ.[2] (سوال کرد از امام باقر علیه السلام) عن الفرض فی الصلات (از چیزهایی که واجب است در نماز ) الْوَقْتُ وَ الطَّهُورُ وَ الْقِبْلَةُ وَ التَّوَجُّهُ وَ الرُّكُوعُ وَ السُّجُودُ وَ الدُّعَاءُ قُلْتُ مَا سِوَى ذَلِكَ قَالَ سُنَّةٌ فِي فَرِيضَةٍ. فرمودند مستحبی است در واجب مابقی اینطوریست ولی این ها واجب است، مراد از دعا همان قنوت است که می گویند دعا بخواند. اینجا باز جواب داده شده که مراد از دعا ذکر است چون دعا بیان است ،ذکر است این ذکر مراد ذکر رکوع و سجود است که واجب است نه دعا یعنی قنوت، پس حداقل محتمل است پس مجمل می شود و شما نمی توانید تمسک کنید با توجه به روایات دیگری که گفتیم قنوت جزء صلاة نیست این نشان می دهد که مراد از دعا قنوت نیست و الا در آن روایات نمی گفتند قنوت جزء صلاة نیست، مراد از دعا ذکر رکوع و سجود است . به روایت دیگری نیز تمسک جسته اند :

روایات مستمسک قائلین به وجوب قنوت

1- صحیحه عبدالرحمن بن حجاج هست: وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْقُنُوتِ فَقَالَ فِي كُلِّ صَلَاةٍ فَرِيضَةٍ وَ نَافِلَةٍ.[3] در هر نماز واجب و مستحب این قنوت هست اینجا هم جواب داده می شود این در مقام بیان اصل مشروعیت است در مقابل اهل سنت که می گویند مشروع نیست ، نه اینکه واجب است .

2- وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ وَهْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْقُنُوتُ فِي الْجُمُعَةِ (وَ الْعِشَاءِ) وَ الْعَتَمَةِ وَ الْوَتْرِ وَ الْغَدَاةِ فَمَنْ تَرَكَ الْقُنُوتَ رَغْبَةً عَنْهُ فَلَا صَلَاةَ لَهُ.[4] این وهب (بن عبد ربه ) از ثقات است طریق مرحوم شیخ هم به احمد بن محمد بن عیسی طریق صحیحی است از ابن اذینه (از ثقات است) عن ابی عبدالله قال القنوت فی الجمعه و العشا مراد از عشا یعنی مغرب والعتمه یعنی عشا [هر جا مغرب و عشا شد این عشا یعنی نماز بعد از مغرب و هر جا عشا و عتمه با هم آمد عتمه یعنی عشا بعد از مغرب این عشای اول یعنی مغرب] اگر کسی قنوت را ترک کند از باب بی میلی نماز او نماز نیست ، ملاحظه بفرمایید آن روایات قبل کلی بود که صلاة الجمعه جزئ از آن بود اینجا دیگر تصریح در نماز جمعه کرده گفته ( فَمَنْ تَرَكَ الْقُنُوتَ رَغْبَةً عَنْهُ فَلَا صَلَاةَ لَهُ ) یعنی نماز جمعه ندارد.

جواب به استظهار : اینجا هم جواب داده شده که اولا اینکه می گویند (لا صلاة له ) یعنی ذات صلاة اتیان نکرده و نمازش باطل است همیشه لای نفی جنس که به ذات خورد و آن ذات محقق در خارج است ، شما نماز جمعه بدون قنوت بخوانید می گویند نماز جمعه خوانده [ از جهت عرف ]اینجا مثل لا صلاة لجار المسجد الا فی المسجد است ، نه یعنی همسایه مسجد که درخانه نماز خوانده نمازش باطل است و اینجا یعنی (لا صلاة کاملة ) این نفی به وصف محذوف خورده نه به موصوف مذکور. پس بنابراین اینکه می گویند (لاصلاة ) اگر کسی نماز جمعه بدون قنوت خواند نمازش باطل است؟ نه ، نه به این خاطر است که چون یک جزء واجب را ترک کرده است ، به این معنا نیست که واجب هست و عدم او موجب عدم صلات می شود می گویند اگر قنوت نگرفت نماز خوانده لکن کامل نیست ثواب کامل نمی برد. نکته دیگر اینکه اگر واجب بود که همانطور که در روایت ابن وهب آمده ( اگر از روی بی میلی ترک کرد نماز ندارد ) استدلال می کنند که واجب است ، اگر واجب بود ربطی به میل با عدم میل شخص نداشت و در هر صورت واجب است چه ضرورتی داشت میل نداشتن را بیان کند؟! پس بنابراین به این روایت هم نمیشود تمسک کرد.

یک روایات دیگری هم هست مثل روایت مرحوم شیخ باسناده عن الزرارة؛ (من جمله نماز جمعه اینجا ما می گوییم در مقام مشروعیت هست در مقابل اهل سنت است)

3- روایت شیخ : وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: الْقُنُوتُ فِي كُلِّ رَكْعَتَيْنِ فِي التَّطَوُّعِ وَ الْفَرِيضَةِ.[5] اینجا می گوید در هر دو رکعت چه فریضه چه مستحب اینجا هم در اصل مشروعیت هست.

اثبات مشروعیت و استحباب قنوت

دقت کنید این روایت خیلی روایت مهمیست این روایت کلیدی ماست : وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ: صَلَّيْتُ خَلْفَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَيَّاماً فَكَانَ يَقْنُتُ فِي كُلِّ صَلَاةٍ يَجْهَرُ فِيهَا أَوْ لَا يَجْهَرُ.[6] (میگوید پشت سر امام صادق (ع) نماز خواندم هر زمانی که نماز خواندم) فَكَانَ يَقْنُتُ (امام قنوت میگرفت ) فی کل صلاة در هر نمازی صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا یجهر فیها او لا یجهر ( چه نماز جهریه چه اخفاتیه ) .

طریق مرحوم شیخ به صفوان جمال طریق صحیحی است [7] این روایت مرحوم کلینی هم نقل کرده لذا روایت روایت صحیحی است. وَ رَوَاهُ الْكُلَيْنِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى وَ غَيْرِهِ ( غیر یحیی العطار ،این مرحوم کلینی از محمد بن یحیی العطار و غیره (من مشایخه)) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ (عبدالرحمن ابی نجران هست و ثقه ) عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ ؛ می گوید در هر نمازی که من با حضرت خواندم حضرت چه جهری چه غیر جهری قنوت می گیرد.[8] فعل هم که حجت است پس بنابراین سیره فعلی امام بر لزوم قنوت است ، همه موقع این کار را می کرده اگر واجب نبود در یکی از نمازهایش انجام نمی داد چون می گوید ( أَيَّاماً فَكَانَ يَقْنُتُ فِي كُلِّ صَلَاةٍ يَجْهَرُ فِيهَا أَوْ لَا يَجْهَرُ )چه جهر می خواند چه غیرجهر .

جواب: فعل امام دلالت بر وجوب نمی کند مگر اینکه قرینه در کار باشد، در بحث فعل در مبادی تصدیقی بیان شد که فعل امام دلالت می کند بر ترخیص و عدم حرمت، اگر در عبادت بود نهایت دلالتی که دارد دلالت بر استحباب است چون امام مستحبات را هم انجام می دهند پس بنابراین اگر امام قنوت می گیرد در هر صلاة دلیل بر وجوب نمی شود ، بنابراین تمام ادله ای که تمسک کرده بودند برای وجوب رد کردیم، هم با توجه بر ذات ادله رد کردیم هم با ادله ای که دال بر عدم وجوب است. مثل روایت مرحوم صدوق که هرچند سندش صحیح بود از مفادش وجوب استظهار نمی شد و همچنین روایاتی که می گفتند قنوتی در نماز جمعه نیست مثل روایت داوود بن الحصین الاسدی ؛ وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَيْنِ قَالَ: سَمِعْتُ مَعْمَرَ بْنَ أَبِي رِئَابٍ يَسْأَلُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا حَاضِرٌ عَنِ الْقُنُوتِ فِي الْجُمُعَةِ فَقَالَ لَيْسَ فِيهَا قُنُوتٌ.[9]

آنجا می توانیم حمل بر تقیه کنیم در اهل سنت اما اینجا شیعه هم چون قائل هستند به اینکه قنوت در صلاة الجمعه وغیر جمعه واجب نیست می توانیم بگوییم حضرت حکم شرعی بیان می کنند بر مبنای شیعه ،پس با توجه به این روایت و روایاتی که تمسک کرده بودند و از حیث مفاد رد کردیم ما بیان می کنیم که قنوت در تمامی نمازها من جمله صلاة الجمعه واجب نیست.

استدلال به وجوب قنوت در خصوص نماز جمعه

اما مرحوم ابن ابی عقیل آمده گفته ما هم می گوییم قنوت در همه صلوات علی الاطلاق به شکل موجبه کلیه واجب نیست که مرحوم صدوق گفت اما به شکل موجبه جزئیه واجب است در کجا؟ فیما یجهر در صلاة جهریه. عنایت بفرمایید ؛

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْحَسَنِ ‌ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْقُنُوتِ فِي أَيِّ صَلَاةٍ هُوَ؟ فَقَالَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ يُجْهَرُ فِيهِ بِالْقِرَاءَةِ فَفِيهِ قُنُوتٌ الْحَدِيثَ.[10] می گوید سوال کردم از حضرت امام صادق علیه السلام از قنوت در کدام صلاة هست (فَقَالَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ يُجْهَرُ فِيهِ بِالْقِرَاءَةِ) در هر نمازی که قرائت جهریه هست (ففیه قنوت) . طریق مرحوم شیخ هم به حسین بن سعید عرض کردم شش طریق هست و هر شش طریق درست عن الحسن ،حسن یعنی حسن بن سعید اهوازی عن ذرعه (بن محمد ) عن سماعة ( بن مهران هست) همه از ثقات هستند.

این روایات در موردنمازهای جهریه بود اکنون یک روایت در مورد صلاة الجمعه ؛ وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ وَهْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْقُنُوتُ فِي الْجُمُعَةِ (وَ الْعِشَاءِ) وَ الْعَتَمَةِ وَ الْوَتْرِ وَ الْغَدَاةِ فَمَنْ تَرَكَ الْقُنُوتَ رَغْبَةً عَنْهُ فَلَا صَلَاةَ لَهُ.[11]

یک روایت دیگر هم عرض می کنم؛ وَ عَنْهُ عَنِ الْبَرْقِيِّ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْقُنُوتِ هَلْ يُقْنَتُ فِي الصَّلَوَاتِ كُلِّهَا أَمْ فِيمَا يُجْهَرُ فِيهِ بِالْقِرَاءَةِ قَالَ لَيْسَ الْقُنُوتُ إِلَّا فِي الْغَدَاةِ وَ الْجُمُعَةِ وَ الْوَتْرِ وَ الْمَغْرِبِ.[12] [13] محمد بن الحسن عن احمد بن محمد بن عیسی عن البرقی( محمد بن خالد برقی) است عن سعد ( سعد الاشعری از عجلائ مکتب حدیثی قم هستند محمد بن خالد برقی هم هرچند در برخی از حضرات رجالی تضعیفش کرده اند ولی صحیح این است که موثق هست) عن ابوالحسن الرضا (این نشان می دهد بین علما بحث بوده بین اینکه در نماز های جهریه قنوت هست یا غیر جهریه ) قَالَ لَيْسَ الْقُنُوتُ إِلَّا فِي الْغَدَاةِ وَ الْجُمُعَةِ وَ الْوَتْرِ وَ الْمَغْرِبِ ( که همه اینها جهریه هستند به غیر از وتر ) این روایات را ابن ابی عقیل و من تبعه تمسک می کنند که در جهریه هست صلاة جمعه هم جهریه هست پس بنابراین واجب است .

استدلال به استحباب قنوت در نماز جمعه

شما ملاحظه بفرمایید تمامی این روایات در مقام تبیین مشروعیت قنوت فی صلات الجمعه در مقابل اهل سنت است که قائل هستند به عدم وجوب بلکه بدعت بودن قنوت در صلاة الجمعه لذا میگویند :( كُلُّ شَيْ‌ءٍ يُجْهَرُ فِيهِ بِالْقِرَاءَةِ فَفِيهِ قُنُوتٌ) در این روایت سماعه بود در پایین تر آوردیم (القنوت فی الجمعه ) قنوت در نماز که واجب است به ویژه وقتی در ذیل بیان می کند ( فَمَنْ تَرَكَ الْقُنُوتَ رَغْبَةً عَنْهُ فَلَا صَلَاةَ لَهُ ) اگر کسی قنوت در اینها ترک کند از باب بی میلی (فلا صلاة له) اگر واجب بود چه آدم میل داشت ترک کند چه میل داشت ترک نکند (فلا صلاة له) بود و از آن جهت( لا ) نفی جنس در معنای نفی ذات نیست بلکه نفی صفت به نفی موصوف هست. و آن روایت هم که می گوید : ( لَيْسَ الْقُنُوتُ إِلَّا فِي الْغَدَاةِ وَ الْجُمُعَةِ وَ الْوَتْرِ وَ الْمَغْرِبِ) این هم در رابطه با بیان مشروعیت قنوت است نه وجوب آن. با توجه به روایتی که قبل خواندیم که روایت صفوان جمال بود می گفت: (قد صلیت خلف ابی عبدالله) محضر مبارک امام صادق (ع) بودند نماز با ایشان خواندم ایشان در هر زمانی که من محضرشان نماز جماعت خواندم( أَيَّاماً فَكَانَ يَقْنُتُ) شما می دانید کان یفعل در زبان عربی یعنی مستمر، مدام قنوت می گرفت (فی کل صلات یجهر او لا یجهر) در تمامی این ها حال چه جهری بود چه غیر جهری قنوت می گرفت، آنجایی که ابن ابی عقیل می گوید فقط در جهریه نه این روایت حاکم بر اوست و این روایاتی هم که بیان می کنند در مقام بیان مشروعیت هست نه اینکه واجب است ، اگر واجب بود در روایاتی که می گفت ( لَيْسَ فِيهَا قُنُوتٌ )[ روایت معمر بن ابی رئاب] دیگر اینجا نداشتیم ولی الان اینجا داریم.

نکته :اینکه ما بیان می کنیم واجب نیست این روایت فوق العاده مهم هست در برخی از ابواب برخی از روایات تعیین کننده هستند این روایت را ببینید؛ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) فِي الْقُنُوتِ إِنْ شِئْتَ فَاقْنُتْ وَ إِنْ شِئْتَ فَلَا تَقْنُتْ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع وَ إِذَا كَانَ التَّقِيَّةُ فَلَا تَقْنُتْ وَ أَنَا أَتَقَلَّدُ هَذَا.[14] محمد بن الحسن مرحوم شیخ باسناده عن علی بن مهزیار عن احمد بن محمد بن ابی نصر( این ابی نصر بزنطی) است اصحاب اجماع است عن ابوالحسن الرضا از امام باقر فرمودند (می توانید بگیرید یا می توانید نگیرید) قال ابوالحسن و اذا کان التقیه( زمانی که اوضاع تقیه ای شد) فلا تقنت (اصلا نمی خواهد قنوت بخوانید) پس وقتی تقیه ایست ، معلوم میشود عبارت قبل از باب تقیه نیست در مقابل اهل سنت ، و وقتی که می گوید( ان شئت فاقنت ..) پس معلوم می شود واجب نیست .

روایت دیگری که نشان می دهد این قنوت در صلاة الجمعه و دیگر صلوات واجب نیست؛ وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ عَمْرٍو قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْقُنُوتِ قَبْلَ الرُّكُوعِ أَوْ بَعْدَهُ قَالَ لَا قَبْلَهُ وَ لَا بَعْدَهُ.[15] محمد بن الحسن باسناده عن احمد بن محمد بن عیسی عن علی بن الحکم عن ابن ابی عمیر عن جمیل صالح (جمیل بن صالح عبدالملک بن عمرو) که اگر به خاطر داشته باشید این روایت خوندیم و گفتیم همه به جز عبدالملک بن عمرو ثقه هستند او مجهول است ولی چون به متن دقت کنید متن مطابق با متون دیگر هست از باب موید به مفاد روایت دیگر این روایت معتبر می دانسته میشود لذا این از روایت معتبر است . اصلا نه قبلش و نه بعدش قنوت واجب نیست ،آن روایتی که میگوید اصلا قنوت نیست روایت داود بن حصین بود که قبلا خواندیم، وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَيْنِ قَالَ: سَمِعْتُ مَعْمَرَ بْنَ أَبِي رِئَابٍ يَسْأَلُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا حَاضِرٌ عَنِ الْقُنُوتِ فِي الْجُمُعَةِ فَقَالَ لَيْسَ فِيهَا قُنُوتٌ.[16]

این یا در مقام نفی وجوب است اگر نگوییم تقیه ای است . با توجه به این امورات جمعی که می کنیم که ابن ابی عقیل که می گوید در جهریه واجب است ما در مقابلش روایت امام رضا آوردیم که می گوید ( ان شئت فاقنت ...) همچنین در مقابل قول مرحوم صدوق بیان می کند قنوت واجب است همین روایت امام رضا (ع) جوابش را بیان میکند پس مستحب است .حالا دقت کنید حالا که مستحب شد آن روایاتی که بیان می کند در جهریه قنوت بخوانید را چکار کنیم ؟ پس واجب نیست اما چون حضرات معصومین در نمازهایشان انجام می دادند و در فعل واجب عبادی کاری که انسان انجام می دهد یا واجب یا مستحب است لذا ما قائل هستیم واجب نیست، پس بنابراین مستحب در (کل صلوات فیما یجهر ولا یجهر) روایتش را خواندیم که صفوان جمال می گفت ( صلیت خلف ابی عبدالله ان فکان یقنت فی کل صلوات فیما یجهر ولا یجهر) بنابراین مستحب است، اما در صلاة های جهریه که می فرماید (سماعه از امام صادق نقل می کنه کل یجهر فیه بالقرائه..) از آن طرف وهب بن عبدربه نقل می کند ( القنوت فی الجمعه والعشا و العتمه .... ) اینطور بیان می کند در روایت دیگری که مرحوم سعد اشعری نقل می کند از امام رضا می فرماید ( سئلته عن القنوت فی صلوات کلها ... لیس القنوت الا فی غدات ...) این ها را استثنا می کند، ما بیان می کنیم که اول واجب نیست به خاطر همان ادله ای که نقل کردیم روایتی که نفی می کند و اجماعی که در مسئله هست، مخالفت مرحوم صدوق و ابن ابی عقیل مشکل ندارد چون شناخته شده هستند و می دانیم به خاطر چه ادله ای آمدند تمسک کردند، سلمنا که اجماع نداریم، قول مشهور را که داریم، فتوای مشهور هست پس هم روایات نفی داریم هم روایاتی داریم که بیان میکند ( ان شت فاقنت و ان شت فلا تقنت ) و هم شهرت فتوایی داریم بر اینکه واجب نیست بلکه مستحب است حالا که مستحب شد قنوت این روایات که دال بر جهریه است چه کار کنیم ؟ می گوییم اینجا مستحب موکد هست لذا در نماز جمعه ، در نماز صبح در نماز وتر و نمازهای جهریه متوجه می شویم که مستحب موکد هست ، لذا اگر در نماز جمعه یک قنوت فراموش شد، نه دو قنوت هم فراموش شد خللی به نماز جمعه وارد نمی کند.

 


[1] سوره بقره(2)، آیه 238.
logo