« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد غلامعلی صفایی‌بوشهری

1404/07/02

بسم الله الرحمن الرحیم

عدم تطابق بیان مالک با رضایت قلبی وی/مکان مصلی /كتاب الصلاة

 

موضوع: كتاب الصلاة/مکان مصلی /عدم تطابق بیان مالک با رضایت قلبی وی

 

[مسأله ۲۲] «مسألة إذا أذن المالك في الصلاة و لكن هناك قرائن تدل على عدم رضاه‌ مالک ...»[1] به شخصی اجازه داد که در ملک او اقامه صلاة کند ( زبانی،کتبی و ..) اما قرائنی داریم که نشان می دهد در دل راضی نیست ( زبانی گفته ، نوشته یا قرائن دیگری هست که در باطن راضی نیست) ولی مثلا بخاطر ترس یا چیز دیگری گفته نماز خواندن اشکال ندارد ، میزان در صحت صلاة در دار غیر به رضایت قلبی مالک است نه رضایت ظاهری به همین خاطر صاحب عروة در اینجا می فرمایند ( لایجوز أن یصلی) بالعکس نیز همینگونه است یعنی به زبان یا کتابت یا اشاره گفت راضی نیستم ولی در دل راضی است مثلا از باب عصبانیت، در اینجا نماز جایز است، میزان رضایت قلبی است.

اگر انسان شک کرد که آیا زبان ، کتابت یا اشاره او مطابق با رضایت قلبی اوست، در مورد شک عمل میکنیم به ظاهر هرچه بیان میکند، چون بیان ، وجود لفظی موجود نفس الامری است. لذا در مورد شک اصل تطابق را مراعات میکنیم. حال در باطن راضی است یا خیر ما طبق ظاهر بیان او عمل می کنیم به همین خاطر میفرماید:«کما أنّ العکس بالعکس» اگر کسی در این مورد حاشیه بزند ، حاشیه توضیحی است زیرا اینجا جای اشکال گرفتن نیست.

سوال: اگر کسی ظن به رضایت یا عدم رضایت مالک داشت چگونه خواهدبود؟

جواب: به صورت فنی باید مشخص شود، چون دو نوع ظن داریم : ۱- ظن اطمینانی ، باعث اطمینان میشود، میگویم طبق همین عمل کنید.۲- ظن غیر اطمینانی: اگر حجت ندانیم و بگوییم « ان الظن لایغنی من الحق شیئا» طبق ظاهر بیان مالک عمل میشود.

نکته : هرجا در فقه إذن ملاک باشد، تابع رضایت قلبی است نه ظاهری.( احراز رضایت قلبی بستگی به افهام شخص دارد).

[مسأله ۲۳]‌ « مسألة إذا دار الأمر بين الصلاة حال الخروج من المكان الغصبي بتمامها في الوقت [2] أو الصلاة بعد الخروج و إدراك ركعة أو أزيد‌ ...» اگر برای شخصی امر دائر شد بین اینکه صلاة حال الخروج از زمین غصبی بخواند یا اینکه خارج از زمین غصبی نماز بخواند ولو اینکه یک رکعت آن در وقت واقع گردد، کدام ترجیح دارد؟

در اصل دوران امر بین این است که وقت مراعات گردد یا فعل صلاتی اختیاری، اگر مراعات وقت کند تمام نماز در وقت است با افعال اضطراری ولی اگر مراعات فعل اختیاری کند حداقل یک رکعت در وقت می باشد.

صاحب عروة وقت را ترجیح میدهند، اینجا جای بحث است ، سه نظریه می سود تبیین کرد :

۱- ترجیح وقت (صاحب عروة)

۲- ترجیح فعل : طبق قاعده « من ادرک رکعتا فقد ادرکها» یک رکعت حداقل باید در وقت باشد، هم وقت رعایت شده هم فعل.

۳- جمع : جمع بین نماز حال الخروج و نماز خارج از دار غصبی احتیاطاً.

الأحوط الجمع ، چون اگر مراعات وقت کند نماز اضطراری میشود و اگر مراعات فعل کند قسمتی خارج از وقت می‌شود، لذا جمع بین مراعات وقت و فعل میکند، یعنی هم در حال خروج نماز میخواند و هم یک نماز احتیاطی خارج از مکان غصبی.

مثلا اگر کسی قاعده « من ادرک رکعتا فقد ادرکها » شامل این مورد نداند باید در حال خروج نمازش بخواند.[3] برخی حضرات می گویند خروج از غصب،غصب محسوب نمیشود عرفاَ و اگر برخی میگویند استقرار لازم نیست چون استقرار را مصداق غصب میدانند، لذا میگویند در حال خروج نماز بخواند .

اشکال : برخی میگویند ( الاضطرار بالاختیار لا ینافی الاختیار) پس نماز در حال خروج نیز غصب و باطل است.

جواب : برخی دیگر میگویند ابتدا توبه کند بعد خارج شود و نماز درحال خروج بخواند درست است ، در جواب می گویند درست است توبه کرده و عقاب ندارد ولی آثار وضعی دارد و موجب غصب بوده و نمازش باطل است.

احتیاط در جمع است،مثلا درب خروج پست به قبله است عقب عقب برود تا خارج گردد بعد بیرون نماز را با فعل اختیاری احتیاطاً بخواند.

« الثاني من شروط المكان كونه قارا‌ ... »[4] شرط دوم مکان مصلّی اسقرار داشتن است ؛ بر روی کشتی ، تاب بزرگ ، اسب ، شتر و ... در حال اختیار جایز نیست چون مکان قار یا ثابت نیست و به تبع انسان حرکت میکند، مثلا انسان روی خرواری از گندم یا تلی از ماسه بایستد دائما در حال حرکت به پایین است.

نماز بر چهارپا و اُرجوحه یعنی تاب و کشتی جایز نیست ، بله اگر ضیق وقت باشد ،ضرورت هست، جایز است اگر وقت نیست از کشتی خارج شود مانعی نیست اشکالی ندارد. اگر دابة یا سفینه حرکت کرد او نیز مقداری حرکت کند و مراعات قبله کند تا جایی که امکان دارد حالت استقرار را حفظ کند، گاهی اوقات کشتی استقرارش زیاد به هم میخورد و کامل کج میشود، مصلي سکوت کند و بعد از استقرار قرائت و ادامه افعال نماز را انجام دهد، اما اگر به قدری سکوت او طولانی شود که حالت نماز بهم بخورد و دیگر به آن نماز نگویند ، باطل میشود.

«فهو مشکل» یعنی چه؟ اگر منظور (مشکلٌ فی الفتوی ) باشد نه چنین چیزی جا ندارد، بلکه باید مستقیما فتوا بدهیم یا نمازش باطل است یا صحیح . امکان دارد صاحب عروة منظورشان (مشکل [فی صحتها ]) باشد، (أی؛ مشکل فی صحة الصلاة) چون این عدم استقرار اگر ماحی صورت صلات باشد موجب بطلان صلات است.

 


[3] مرحوم مرعشی.
logo