1402/10/02
بسم الله الرحمن الرحیم
فقه الصلوه؛ ستر؛ حکم نگاه مرد و زن و ممیز
شنبه 2/10/1402
العروة الوثقى (المحشى)؛ ج2، ص: 317
يجب الستر عن الطفل المميّز خصوصاً المراهق، كما أنّه يحرم النظر إلى عورة المراهق، بل الأحوط تركه إلى عورة المميّز، و يجب ستر المرأة تمام بدنها عمّن عدا الزوج (3) و المحارم إلّا الوجه و الكفّين مع عدم التلذّذ و الرِّيبة، و أمّا معهما فيجب الستر، و يحرم النظر حتّى بالنسبة إلى المحارم، و بالنسبة إلى الوجه و الكفّين، و الأحوط سترها عن المحارم من السرّة إلى الركبة مطلقاً، كما أنّ الأحوط ستر الوجه و الكفّين (4) عن غير المحارم مطلقاً.
________________________________________
بیان شد که مسئله حرمت نظر به عورتین مماثل و غیر مماثل ادله ای را اقامه کردیم البته در محلله یک اشکالی مطرح است که آیا وقتی به محلله دخول شده باشد آن حکم حرمت را دارد برای سید یا خیر همین که تحلیل کرد این امه را حرمت نظر حاصل می شود؟
ادله: روایات:
درباره آیه شریفه «قل للمومنین یغضوا من ابصارهم ......» روایات تفسیری وارد شده است همینطور برای زنان است «قل للمومنات یغضضن من ابصارهن...».
امام صادق : روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه (ط - القديمة) / ج1 / 294 / في آداب دخول الحمام ..... ص : 292
______________________________
و يجب على الرجل أن يغض بصره «أي عن أن ينظر إلى الفرج المحرم عليه و يستر فرجه من أن ينظر إليه و لا خلاف فيه بين المسلمين و يدل عليه الآيات و الأخبار و سئل الصادق عليه السلام إلخ «السند صحيح بطرق متعددة و ظاهر الخبر أن المراد بغض البصر في هذه الآية وجوب أن لا ينظر الرجال إلى عورة الرجال و النساء و المراد بحفظ الفرج أن يحفظ المنظور إليه عن أن ينظر إليه و كذا في جانب النساء من قوله تعالى وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَ عن النظر إلى عورات الرجال و النساء وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَ عن أن ينظر إليهن، و يمكن التعميم في غض البصر عن النظر إلى الرجال مع الشهوة و إلى النساء مطلقا و التخصيص في حفظ الفرج عن النظر أو يعم فيهما، و يكون مراده عليه السلام أنه كلما كان في كتاب الله من حفظ الفرج فهو من الزنا فقط إلا في هذه الآية فإنه ليس من الزنا فقط بل من الزنا و من أن ينظر إليه و إن كان بعيدا من اللفظ لكن ليس بمستبعد من حيث التجوز و ظاهر قوله تعالى ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ الاستحباب: لكن المراد بالأزكى الزكي و التعبير بهذه العبارة مماشاة مع المكلفين بأنكم تعلمون أن العمل به أحسن و إن لم تعلموا وجوبها و الله تعالى يعلم مراده من كلامه.
كلما كان في كتاب الله من حفظ الفرج فهو من الزنا فقط إلا في هذه الآية فإنه ليس من الزنا فقط بل من الزنا و من أن ينظر إليه
در مناهی نبوی آمده است
من لا يحضره الفقيه / ج4 / 4 / باب ذكر جمل من مناهي النبي ص ..... ص : 3
إذا اغْتَسَلَ أَحَدُكُمْ فِي فَضَاءٍ مِنَ الْأَرْضِ فَلْيُحَاذِرْ عَلَى عَوْرَتِهِ[1]
اینکه میفرماید محافظت از عورة خود کند یعنی اینکه آن را در معرض دید دیگران قرار ندهد.
روایت دیگر:
- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ رِفَاعَةَ بْنِ مُوسى:
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ، فَلَا يَدْخُلِ الْحَمَّامَ إِلَّا بِمِئْزَرٍ».[2] [3]
با تستر وارد حمام شوید.
من لا يحضره الفقيه ؛ ج4 ؛ ص9
وَ نَهَى أَنْ يَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلَى عَوْرَةِ أَخِيهِ الْمُسْلِم[4]
من لا يحضره الفقيه ؛ ج4 ؛ ص9
وَ قَالَ مَنْ تَأَمَّلَ عَوْرَةَ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ لَعَنَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَك[5]
این تامل یعنی با دقت و توجه و تیز نگاه کند، هفتاد هزار فرشته او را لعن میکنند.
من لا يحضره الفقيه ؛ ج4 ؛ ص9
وَ نَهَى الْمَرْأَةَ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى عَوْرَةِ الْمَرْأَةِ[6] [7]
این روایت شریفه درباره حرمت نگاه زن به زن است
من لا يحضره الفقيه ؛ ج4 ؛ ص13
وَ قَالَ مَنْ نَظَرَ إِلَى عَوْرَةِ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ أَوْ عَوْرَةِ غَيْرِ أَهْلِهِ مُتَعَمِّداً أَدْخَلَهُ اللَّهُ تَعَالَى مَعَ الْمُنَافِقِينَ الَّذِينَ كَانُوا يَبْحَثُونَ عَنْ عَوْرَاتِ النَّاسِ وَ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَفْضَحَهُ اللَّهُ إِلَّا أَنْ يَتُوب[8]
اسناد روایت را کار نکردیم چون اجماعی است و همچنین هم ضرورت مذهب و هم ضرورت دین است.
لذا عورة قبل و دبر است.[9] البته در یکی ازروایات ذکر شد که عورة «ما بین السرة و الرکبة» است که بحث میکنیم که آیا برای زن است یا برای مقدمه این را ذکر کرده است.
واجب است ستر عن الطفل الممیز خصوصا المراهق: طفل ممیز که تییز میدهد آلت زن و مرد را از هم. بلکه مراهق یعنی ممیزی که در شرف بلوغ است. یعنی زن از پسر بچه ممیز در شرف تکلیف باید ستر داشته باشد. همانطور که نظر به عوره مراهق نیز مشکل دارد. یعنی زن هم باید ستر داشته باشد و هم نگاه به آلت اینها نکند.
نکته: حرمت نظر من حیث المجموع در روایات می گوید به کافر نگاه کردن و به عورة حیوانان اشکال ندارد ولی عورة اخیه المسلم اشکال دارد پس نگاه به عورة انسان و حیوان بما هو انسان و بما هم حیوان این اشکال ندارد ولی اگر این انسان عنوان مسلمان به خودش گرفت اشکال دارد پس اسلام و ایمان است که او یک حریم و حرمتی پیدا میکند که نگاه به عورة او حرمت دارد. این به خاطر ایمان اوست.
حال زنده باشد یا مرده؟ در آینده بحث می شود.
لذا نگاه به عوره انسان مسلمان از باب اسلامیت اشکال دارد و کافر و حیوان اشکال ندارد اما اگر اون کافر انسان که جایز است به او نگاهر کند ار باب التذاذ نگاه کند نه از باب اینکه یک حیوان است چ.ن آن التذاذ مقدمه گناه است، و امکان تعرض به انسان مومنی دارد اشکال دارد البته برخی میگویند که این نگاه با التذاذ بماهوهو اشکال دارد. علی ای حال اگر التذاذ آمد آنوقت حرمت نظر به مرد با زن افر نه از باب حرمت جسمی (یعنی نگاه به جسم آنها) بلکه از باب تلذذ جنسی اشکال دارد یا من باب المقدمه یا بما هوهو.
لذا بچه ممیز که مکلف نیست و نوجوان مراهق، اگر ما عنوان مسلمان به او خطاب کیریم که هنوز بالغ نیست، در اینصورت یجب الستر علیه و یجب ترک النظر الی عورته اما اگر اینها مسلم نمی شود به آنها گفت چه ممیز و چه مراهق، عنوان مسلمان ندارند، هرچند مسلمان زاده هستند، آنوقت نگاه به آنها و نگاه کردن آنها اشکالی ندارد با توجه به اینکه حرمت نظر و وجوب ستر مسلمان بودن است.
و بعد چه فرقی هست بین بچه بچه ای که از کافری به دنیا آمده و مراهق است و بعد از چندی مسلمان می شود؟
لذا آنچه که صاحب عروه می فرماید که یجب الستر علی المراهق به این جدیت نمی توان گفت، بله از باب اینکه احتیاط کنیم چون این بچه نزدیک بلوغ اوست می توان گفت واجب است چون می خواهیم احتیاط واجب کنیم ولی از باب اینکه مسلمان است نمیتوانیم بگوییم. چون عنوان اسلامیت بعد البلوغ بر روی انسان می آید. احتیاط واجب میکنیم از باب اینکه خرابی به بار نیاید.
نگاه به بدن زن:
اگر تلذذ و ریبه بود در همین دو جا (وجه و کفین) هم مشکل است. اگر کاری بر روی وجه و کفین شده باشد که باعث التذاذ دیگران شود این باعث وجوب الستر برای آنها می شود.
نکته: اینکه گفته می شود عورة دیده نشود آیا یعنی این است که خود عورة پیدا نباشد یا اینکه منظور این است که حجم آن هم پیدا نباشد؟ مثلا اینقدر این لباس تنگ است که حجم آن پیداست.
نکته: گاهی، برخی، لباسهایی می پوشند که در مواقعی از روز رقیق می شود به نحوی پشت آن پیداست و گاهی نیز به نحوی ضخیم میشود که پشت آن پیدا نیست. اینجا هم در حکم عدم ستر است و در جایی که پیداست مشکل دارد.