« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد غلامعلی صفایی‌بوشهری

1401/07/20

بسم الله الرحمن الرحیم

اقسام نماز

موضوع: اقسام نماز

 

تبریک عرض می کنم میلاد آسمانی حضرت خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله و سلم و امام صادق علیهالسلام ان‌شاءالله در دنیا رهرو آن عزیزان و در آخرت مورد شفاعتشان قرار بگیریم حسب داب چهارشنبه‌ها ابتدای درس یک روایتی بیان می‌شود و آخر درس هم روضهای خوانده می‌شود که البته این جلسه به دلیل میلاد پیامبر و امام صادق علیهماالسلام دیگر روضه خوانده نمی شود. از وجود ساحت مقدس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یک روایتی وارد شده که ایشان میفرمایند:

اَلا وَ اِنَّ اَعْقَلَ النّاسِ عَبْدٌ عَرَفَ رَبَّهُ فَاَطاعَهُ وَ عَرَفَ عَدُوَّهُ فَعَصاهُ وَعَرَفَ دارَ اِقامَتِهِ فَاَصْلَحَها وَ عَرَفَ سُرْعَةَ رَحيلِهِ فَتَزَوَّدَ لَها[1]

عقل از مقولات مشکک است یعنی دارای مراتب است به همین خاطر برخی دارای قوه عاقله ی قوی تر از دیگران هستند ولی خب در اصل عقل انسان ها به ماهو هومشترک هستند، حضرت می‌فرمایند_ ألا _این ألا حاوی نکاتی است،

۱_ متکلم جمله بعد از آن بسیار مهم است برایش

۲_ مسئله ای که بیان می شود دارای یک واقعیت و حقیقت اساسی نزد متکلم است.

۳_ مخاطب از آن غافل است.

بنابراین به این ألا، ألا به تنبیهه گفته میشود .می فرمایند:_ألا إن_ آنجایی که إن استعمال می‌شود دلالت بر تحقیقی بودن حمل خبر برای اسم است، یعنی جمله ی اسمیه مدخول إن حتمی است،_ألا إن أعقل ألناس عبد_عاقل ترین مردمان، انسان هایی هستند که خود را در مقام عبودیت الهی قرار داده‌اند،_عرف ربه_ عبارت عرف بمعنای دقیق و ریز است. حالا چرا تعبیر به الله برده نشده؟ چرا نفرمود عرف الله؟تعبیر الله که استعمال می‌شود اینست که ذات باری تعالی مستجمع به جمیع صفات است که آنجا حیثیت هو هوی اللهی مدنظر است، اما آنجا که عبارت رب استعمال می شود از حیث عنایت به مخلوقات است باین معنی که:

بشناسد چه کسی او را پرورش می‌دهد؟

و خالقش کیست؟

_فأطاعه_مترتب بر این عرفان اطاعتش باید ‌کند، زیرا انسان اگر بخواهد در مسیر صحیحی قرار بگیرد باید حرف شنوی از کسی داشته باشد که او را تکامل بخشد،_وعرف عدوه_ که اول عدو انسان هم ابلیس می باشد،_ فعصاه_ باید با او مخالفت بکند_ و عرف دار إقامته _بشناسد الان در مسیر است و خودش را سرگرم مسیر نکند؛ فکر دار اقامتش باشد_فأصلحها_ بواسطه دنیای فانی آنجا را آباد کند، و عرف سرعة رحیله، بشناسد که چقدر عمرش سریع طی می شود؟فتزود لها و جمع کند اینجا را برای قیامتش، اگر کسی این چنین باشد کمبود عقلانی ندارد، اگر خلاف این باشد دچار نقصان عقل است،البته این احادیث باید سرمایه جان انسان باشد و مترتب بر آن عمل شود لذا باید روی اینها فکر شود،( تفکر الساعة افضل من العبادة سنة أو سبعین سنة) اگر این درست بشود، خیلی چیزها درست می شود و دیگر انسان فریب دنیا را نمی خورد.

تعداد فرائض و نوافل

اما در تعداد فرائض و نوافل بودیم و بیان کردیم که جمیع فقها فی الجمله در اصل صلاة واجب اتفاق دارند که اگر بخواهیم حسب استقصاء علی منهج الاستقراء بیان کنیم نه صلات واجب حضرات بیان کرده اند، اما در مقام بیان اختلاف دارند، باین معنی که برخی آمده‌اند بعضی از نمازها را در بعضی دیگر مندرج کرده‌اند مثلا نماز جمعه را در نمازهای یومیه قرار داده‌اند ویا همین طور نماز قضای والدین را، یا برخی دیگر آمده‌اند نماز آیات را تفکیک کرده اند مثل مرحوم صاحب شرایع بنابراین اگر ملاحظه کردید که فقیهی تعداد صلاة واجب را کمتر گفته است این باین معنا نیست که آن نماز را قبول ندارد بلکه به این معنی است که برخی را در برخی دیگر اندراج داده‌اند ویا اگر به برخی اشاره نکرده‌اند نه این است که قائل به وجوبش نیستند مثل صلاة عیدین زیرا از نظر این دسته از فقهاء، صلاة عیدین در شرائط خاصی واجب می‌شود.

تقسیم بندی صلاه

حالا اگر بخواهیم نماز ها را دسته بندی شده بر حسب منطق فقه تقسیم بکنیم می گوییم:

1. صلاة یا واجب است یا مستحب،

2. مستحب یا نوافل است یا غیر نوافل

که البته نمازهای مستحبی غیر نوافل چون زیاد هستند لذا ورود به آنها نمی کنیم

3.نمازهای واجب هم یا اولاً و بالذات واجب هستند، یعنی بماهی هی بر مکلف واجب شده است

مثل نمازهای یومیه، یا ثانیاً وبالعرض یعنی به ماهی هی واجب نشده اند بلکه به واسطه یک حد وسطی واجب شده است که این قسم:

یا بالاختیار است، مثل نماز نذر، عهد،

یا بلااختیار است، مثل نماز قضای والد برذمه ولد اکبر،

اما نمازهای واجبی که اولا و بالذات هستند یا مستمر هستند یا غیر مستمر

و اما مستمر یا ٱسبوعیه است و هفتگی می باشد مثل نماز جمعه،

یا ثنویه می باشد مثل نماز عیدین،

اما غیر مستمر یا ضمنی می باشد یا غیر ضمنی، ضمنی: مثل نماز طواف واجب در ضمن حج، غیر ضمنی به دو قسمت تقسیم می شود، در حوادث طبیعی غیر انسانی است، مثل نماز آیات که عوامل مختلفی دارد مثل خسوف، کسوف، ریح سوداء، زلزله، یا در حوادث طبیعی انسانی است، مثل نماز میت .

اگر ملاحظه بفرمایید در این تقسیم بندی تمام نمازهای واجب بیان شده است، غیر از نماز احتیاط، زیرا نماز احتیاط همان نماز یومیه است، بنابراین این تقسیم‌بندی ای بود که خدمت شما بیان شد،

اما مرحوم صاحب عروة همان طور که دیروز محضر شما عرض کردم میفرمایند:

الصلوات الواجبة ستة: اليومية، ومنها الجمعة والآيات، والطواف الواجب، والملتزم بنذر أو عهد أو يمين أو إجارة، وصلاة الوالدين على الولد الأكبر، وصلاة الأموات. [2]

که برخی از فقها به این فرمایش مرحوم سید اشکال می‌کنند. زیرا صلاة مادر که بر ذمه ولد اکبر دیگر نیست و واجب نیست (و صلاة الاموات) که اگر دقت بکنید مرحوم سید اشاره ای به صلاة عیدین نمی‌کنند و همینطور نماز احتیاط را هم نیاورده‌اند، ایشان به این دلیل صلاة عیدین را اشاره نمی‌کنند چون می گویند در شرایط غیبت واجب نیست بلکه در زمان غیبت مستحب است اما اشکالی که به ایشان وارد است این است که ما در مقام تقسیم بندی و اعداد نمازهای واجب هستیم ما کاری به شرایط نداریم و صلاة عیدین هم واجب است لیکن به حسب شرایط زمانی در زمان غیبت واجب نیست و همینطور نماز جمعه هم که ایشان فرموده اند (ومنها الجمعه )و از صنف نماز یومیه دانسته اند این طور نیست که از سنخ نماز یومیه باشد بلکه با هم فرق می‌کنند.

اما مباحثی در ضمن نمازهای یومیه مطرح است :

۱_ حکم نمازهای یومیه

۲_ کمیت نمازهای یومیه

۳_ کیفیت نماز های یومیه

و ۴_ احکام فقهی آن، اما یومیه به چه معناست؟

چرا می گوید یومیه در حالی که نماز عشا در شب است. دو جواب به این سوال داده شده است:

۱_ این از جهت تغلیب است، یعنی چهار نماز در روز است و یک نماز در شب،

۲_ جواب دیگری که داده اند این است که مراد از یومیه روز نیست بلکه در مقابل اسبوعیه است این یومیه به معنای بیست و چهار ساعت است

مرحوم سید حکم صلوات یومیه را متذکر نمی‌شوند بلکه وارد کمیتش می شوند و می فرمایند ( و خمس فرائض[3] ) دلیل اینکه ایشان متذکر حکم نمازها[4] ی یومیه نمی‌شوند این است که ایشان وجوب صلاة یومیه را ضروری دین می دانند، برای همین اشاره ای به حکم صلاة نمیکنند در رابطه با إعداد صلوات یومیه دیروز خدمتتان عرض کردیم که دلیل قرآنی می فرمود ﴿اقم ألصلوة لدلوک الشمس﴾[5] این لام به معنای تعلیل وقتی است که دلوک شمس ظهر و عصر را شامل می‌شود؛ و در ادامه آیه می‌فرماید؛ ﴿إلی غسق اللیل﴾ که این هم مغرب را شامل می‌شود ﴿و زلفا من اللیل﴾ این هم عشارا شامل می‌شود و در ادامه آیه می فرماید:

﴿و قرآن الفجر﴾ که نماز صبح را شامل می‌شود و روایاتی را هم در این موضوع خدمتتان عرض کردیم ادامه مباحث باشد برای جلسه بعد.


[4]  .
logo