1404/09/22
بسم الله الرحمن الرحیم
روایت تحف/مقدمه /المكاسب المحرمة

موضوع: المكاسب المحرمة/مقدمه /روایت تحف
روایت تحف
جمع بندی مباحث ذیل روایت تحف
جلسات متعددی درباره روایت تحف بحث کردیم. متن روایت را خواندیم و مباحثی را در مورد مؤلف این کتاب بیان کردیم. در این جلسه به جمع بندی مباحث ذیل این روایت میپردازیم.
درباره مؤلِّف و مؤلَّف مطالب زیادی بیان شده است. برخی در استناد کتاب تحف به ابن شعبه حرانی تردید کردهاند. برخی درباره خودِ ابن شعبه حرانی تردید کردهاند. در برخی از مقالات، ابن شعبه نصیری دانسته شده است. ما نصیریه را از غلات میدانیم. درباره شخصیت ابن شعبه مقالات متعددی نوشته و مطالب زیادی مطرح شده است. کتاب تحف مربوط به قرن سوم است در حالی که در قرن دهم به دست ما رسیده است یعنی ششصد سال از این کتاب خبری نبود. به همین جهت تردیدهای متعددی درباره این کتاب وجود دارد.
اعتبار یا عدم اعتبار کتاب تحف و روایت تحف
برخی مثل امام در ابتدا یعنی در کتاب مکاسب محرمه و کتاب اجتهاد و تقلید، قائل به عدم حجیت و بلکه عدم اعتبار بودند اما ایشان سپس در کتاب البیع، جلد دو، صفحه 486 به معتبر بودن کتاب رضایت دادند چون صاحب وسائل به این روایت اعتماد کرده است. صاحب وسائل مفصل از کتبی که از آنها نقل کرده است، بحث میکند و میفرماید نسبت به کتابهایی که از آنها استفاده کردهام تردید ندارم. ایشان در جلد سی از وسائل، حدود هشتاد کتاب را ذکر میکند و در کتاب سی و هفتم، کتاب تحف را متذکر میشود و آن را به ابن شعبه نسبت میدهد و امام به واسطه اعتماد صاحب وسائل به این کتاب، به کتاب تحف اعتماد میکند. ایشان مفصل در ذیل روایت «مجاری الامور و الاحکام علی أیدی العلماء» این بحث را مطرح میکند و میفرماید: و هي و إن كانت مرسلة، لكن اعتمد على الكتاب صاحب «الوسائل قدس سره»، ومتنها موافق للاعتبار و العقل.[1]
محقق ایروانی این روایت را مرسله و غیر معتنا به میداند و میفرماید این روایت در نزد اصحاب قابل اعتنا نبوده است و بعید است که این روایت مورد التفات اصحاب نبوده باشد. علاوه بر این، متن روایت دارای اضطراب است چون این نحو از نگارش، با کلمات صادر شده از امام سازگاری ندارد. میفرماید: هذه الرّواية مخدوشة بالإرسال و عدم اعتناء أصحاب الجوامع بنقلها مع بعد عدم اطّلاعهم عليها مع ما هي عليه في متنها من القلق و الاضطراب.[2]
مرحوم محقق خوئی در کتاب مصباح روایت را مرسله میشمارد. ایشان نسبت به روایت تحف ملاحظاتی دارد. برخی از شاگردان ایشان مثل آیت الله وحید خراسانی این اشکالات را مطرح میکنند.
در مقابل، شخصیتهایی نسبت به اصل کتاب و مؤلفِ آن، قائل به اعتبار شدهاند مثل سید یزدی. ایشان از این روایت، دوازده قاعده استنباط کرده است. همچنین مرحوم آیت الله العظمی سید عبد الاعلی سبزواری در کتاب مهذّب الاحکام به این روایت اعتماد کرده است و حتی به صورت کلی به کتاب تحف اعتماد کرده است و از آن دفاع میکند. ایشان به اشکالاتی که دیگران مطرح کردهاند پاسخ میدهد. ایشان حتی با توجه به قرائن، وسائط موجود در سند این روایت را نیز توثیق میکند و لذا سند روایت را تصحیح میکند.
شخصیت ابن شعبه
مرحوم سید حسن صدر در کتاب الشیعة و فنون الاسلام و در کتاب تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام، تعابیر بسیار بلندی درباره شخصیت ابن شعبه دارد و میفرماید: شیخنا الأعظم و إمامنا الأقدم و جلیل القدر عظیم المعونة. این تعابیر از روی تعارف صادر نشده است. ایشان در کتاب الشیعة و فنون الاسلام میگوید او عالمی از علمای قرن سوم و از قدمای شیعه بود.
مرحوم شیخ عباس در کتاب الکنی و الالقاب، جلد 1، صفحه 180 میفرماید: الشیخ الجلیل العارف الربانی. به اعتبار اخلاقی بودن کتاب تحف از این تعبیر استفاده میکند و تا آن زمان نظیر این کتاب با این سبک در اخلاق نوشته نشده بود.
صاحب الذریعة، کتاب شناسِ معروف و بسیار بزرگ در حوزه کتابهای شیعه، تعابیر بلندی را در مورد ابن شعبه به کار میبرد.
صاحب حدائق در جلد 15 صفحه 180، تعابیر بسیار بلندی را درباره ابن شعبه بیان میکند.
صاحب جواهر که بسیار نقاد است، در جلد 24 صفحه 212، روایت تحف را نقل میکند و خدشهای به آن وارد نمیکند و آن را میپذیرد.
صاحب روضات الجنات از عناوین فاضل، فقیه، متبحّر، وجیه، معتمد علیه عند الاصحاب در مورد ابن شعبه استفاده میکند. جلد 1، صفحه 293.
مرحوم صاحب وسائل در جلد 30، صفحه 156 از تعبیر الشیخ الصدوق استفاده میکند.
علامه مجلسی در جلد 1 صفحه 29 از تعبیر رفیع الشأن استفاده میکند.
محقق اصفهانی در کتاب الاجاره، صفحه 247، روایتی را از تحف نقل میکند و میفرماید: أما العمل المحرم فيكفي في عدم جواز الإجارة له ما في رواية تحف العقول المتلقاة بالقبول.[3]
در عبارات سایر علما نیز تعابیر مدح و تمجید برای ابن شعبه یافت میشود لذا نمیتوان به راحتی از کتاب و شخصیت ابن شعبه گذشت.
بررسی اعتبار روایات مذکور در کتاب تحف
در رابطه با اعتبار روایات کتاب از طریقِ شهادت مؤلّف میگوییم ابن شعبه عباراتی را در مورد لزوم دقت در نسبت دادن مطلبی به امام بیان میکند و در عین حال، برخی روایات را به صراحت به امام نسبت میدهد و این نشان میدهد که نسبت به راویان آن روایات، به اطمینان رسیده است و حذف راویان به خاطر شرایط بوده است. ابن شعبه درصدد هدایت شیعیان در حلب بوده است که اهل سنت فراوان حضور داشتند لذا فضای تقیه بوده است و ابن شعبه در این فضا به دنبال آموزش روایات اهل بیت به شیعیان بوده است. مثل مرحوم قاضی نور الله شوشتری که به هند رفت تا اهل بیت را تبلیغ کند. لذا صحیح نیست که ما هیچ توجهی به ایشان نداشته باشیم و به کلی ایشان و کتاب ایشان را ردّ کنیم.
ممکن است گفته شود که اعتماد به راویان، بر اساس اصالة العدالة بوده است و این برای ما کفایت نمیکند. پاسخ میدهیم که این مطلب صحیح نیست و ابن شعبه اطمینانی نسبت به صدور روایاتی داشته است که آنها را نقل میکند.
علت ذکر نشدن کتاب تحف در کتب قدما
نکته دیگر آن است که گفتهاند کتاب تحف در میان کتب قدما ذکر نشده است و نامی از این کتاب مهم در کتب رجالی قدما برده نشده است مثل رجال کشی و رجال طوسی و فهرست طوسی و این مطلب دلالت دارد بر ضعف روایات این کتاب. لکن این مطلب صحیح نیست. کتب اربعه از محمّدون ثلاث نیز مشتمل بر روایات ضعیف السند هستند و اینطور نیست که تمام روایات این کتب، صحیح السند باشند. لذا نمیتوان گفت که نام برده نشدن از این کتاب، به دلیلِ ضعفِ روایات این کتاب بوده است. علاوه بر این، بزرگان ما به تمام کتب دسترسی نداشتند. بسیاری از کتابخانههای مشتمل بر کتب شیعه سوخته شدند و لذا دسترسیِ علما محدود بوده است. علاوه بر این، امثال کشی و نجاشی و مرحوم طوسی بنا نداشتهاند که همه کتب در همه موضوعات را جمع آوری و ذکر کنند خصوصا با توجه به در دسترس نبودن برخی از کتب. این بزرگان معمولا کتب حدیثی و تفسیری را ذکر میکردند و کتب اخلاقی را بیان نمیکردند لذا ذکر نشدن کتاب تحف، نمیتواند دال بر ضعف روایاتِ این کتاب باشد.
اشکالات سندی به روایت تحف، اگرچه وارد هستند اما مضمون روایت، ما را از بررسی سندی بینیاز میکند. اینطور نیست که این کتاب هیچ نسبتی با معصوم نداشته باشد بلکه چنین کتابی از غیر امام صادر نمیشود. بنابراین در مجموع صحیح نیست که این کتاب را به کلی از حیّز انتفاع ساقط کنیم.
نکته: قطعا نمیتوان ادعا کرد که کتب رجالی مثل رجال کشی و نجاشی، همه راویان و همه کتب در همه موضوعات را بیان میکردند. در آن زمان، نویسندگان و علما در شهرهای مختلف و کشورهای مختلف حضور داشتند و لذا دسترسی یک نفر به همه کتب غیر ممکن بوده است. برخی از موضوعات اصلا مورد نظرِ این رجالیون نبوده است.
ما نصیری مذهب بودن ابن شعبه را نپذیرفتیم. در کتاب تحف درباره عصمت و علم موروثی و محدَّث بودنِ امام و علم لدنّی امام و همچنین خلیفهی الهی بودن امام روایاتی آورده شدهاند که همگی مطابق با دیدگاه شیعه است.
اشکالات محتوایی به روایت تحف و پاسخ
علاوه بر این شش اشکال مضمونی را مطرح کردیم و به آنها پاسخ دادیم. در مجموع از تمام مباحثی که در حدود بیست جلسه مطرح کردیم، به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم به کتاب تحف اعتماد کنیم و از روایات آن برای استنباط در حوزههای فقهی استفاده کنیم و اینطور نیست که روایات این کتاب صرفا در حدّ مؤید قابل استفاده باشند. قواعدی از روایت تحف استفاده شده است که ما میتوانیم این قواعد را از منابع و روایات دیگر نیز استفاده کنیم و به نوعی به تراکم ظنون برسیم. در جلسات آینده به روایات دیگر و آیات وارد خواهیم شد و استنباط برخی قواعد از آنها را مطرح خواهیم ساخت. گفتیم که بخشی از اشکالات مضمونی با توجه به نقل به معنا بودنِ روایت تحف دفع میشوند مثل تکرار. ما روایات تجویز نقل به معنا توسط اهل بیت را خواندیم.
گفته شد که برخی از فرازهای روایتِ تحف، خلاف فتوای علمای شیعه است و ما گفتیم که با توجه به تبعّض در حجیت، اشکالی از این جهت وارد نخواهد شد و بخشهای مورد اعراض را کنار میگذاریم و از بقیه استفاده میکنیم.
مباحث پیش رو
در جلسه بعد به طرح و بحث از روایت فقه الرضا خواهیم پرداخت. برخی از بزرگان از جمله شیخ انصاری، قواعد و نکاتی را از روایت تحف برداشت کردهاند مثل ملاک بودنِ منفعت محلّله غالبه و ملاک بودنِ فساد و صلاح که به این نکات در جلسه بعد خواهیم پرداخت. روایت فقه الرضا کوتاه است و تمام این روایت غیر از بخش پایانی یعنی «لأنه ضارّ للجسم و فاسد للنفس» در کتاب تحف آمده است. مؤلف این کتاب کیست؟ آیا میتوان نسبت این کتاب به شلمغانی یا ابن بابویه یا غیر ایشان را پذیرفت؟ متن روایت را خواهیم خواند و به سوالات مذکور پاسخ خواهیم داد و حدود دو جلسه درباره آیه شریفه ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِل﴾[4] بحث خواهیم کرد چون آیه بسیار مهمی است و ضابطه مهمی از آن استفاده میشود. و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.