درس خارج فقه استاد محمدحسن ربانی بیرجندی
1402/02/12
بسم الله الرحمن الرحیم
تغلیظ دیه جنایت بر طراف/سایر فروع مسئله /کتاب الديات
موضوع: کتاب الديات/سایر فروع مسئله /تغلیظ دیه جنایت بر طراف
بررسی عبارت مهذب الاحکام در دیه اطراف
در کتاب مهذب الاحکام مرحوم مصنف می فرماید:« و لا یلحق به المدینة المنورة ،و لا سائر المشاهد المشرفة ، کما لا تغلیظ فی قتل الأقارب، و لا فی دیة الأطراف »[1]
و دلیل عدم شمول حکمِ تغلیظ دیه را در پاورقی چنین بیان نموده:« للأصل، و الإطلاق من غیر دلیل علی الخلاف.»[2]
یعنی اصالة البرائه، و منظور از اطلاق ، اطلاقِ ادلهٔ عمومی دیات اطراف است؛ که در «اصل ظریف بن ناصح» نیز آمده، و در تمام این ادله هیچ اشاره ایی به تغلیظ دیهٔ اطراف نشده، لذا این ادله مطلق است.
اما متن قواعد علامه در مفتاح الکرمه چنین آمده :« و لا تغلیظ فی الطرف
لأنه لم یذکر أصحابنا إلا التغلیظ فی النفس کما فی المبسوط و السرائر و زاد فی الأخیر دون قطع الأطراف عندنا و فی الشرائع لا نعرفه و فی المسالکلا قائل به من أصحابنا»[3]
ایشان ادله را چنین بیان نموده که عدم بیان اصحاب خود دلیلی بر عدم تغلیظ در دیهٔ اطراف است؛ همچنین در بررسی سیر تطور بحث از «مبسوط» شروع نمود که نشان می دهد این قضیه در کتب قدماء سابقه ندارد، روایتی دراین مورد نداریم و همچنین از فقه اهل سنت به فقه ما آمده.و نیز «ابن ادریس» در «سرائر» اضافه نموده در قتل نفس تغلیظ هست، ولی در اطراف نیست؛ و بکار بردن عبارت «عندنا» نشان از این است که بعض از اهل سنت قائل به تغلیظ دیهٔ اطراف هستند.و صاحب شرایع(محقق حلی) کنایه میزند که چنین مسأله ایی وجود ندارد.و شهید در مسالک فرموده این مسأله در میان اصحاب ما قائلی ندارد.
بررسی عبارت جواهرالکلام در تغلیظ دیه اطراف
مرحوم صاحب جواهر چنین بیان نموده:« كما أن ظاهر هما اختصاص ذلك في القتل ، ولذا قال المصنف ولا نعرف التغليظ في الأطراف لأنه لم يذكره أصحابنا كما عن المبسوط والسرائر ، بل عن الأخير زيادة دون قطع الأطراف عندنا بل في المسالك لا قائل به من أصحابنا ولا في قتل الأقارب للأصل وعدم الدليل ، وبه صرح الفاضل وغيره. نعم هو مناسب لمذاق العامة القائلين بالقياس والاستحسان ، كما يحكى عن بعضهم القول به فيها ، كما عن آخر التغليظ للقرابة أيضا ، وفي اشتراط المحرمية لهم وجهان ، وعن الشافعي منهم اختصاص التغليظ بأسنان الإبل ، والجميع كما ترى»[4] وعبارت نشان ازعدم وجود چنین مسأله ایی در روایات و فقه امامیه است.همچنین ایشان نیز به عبارت علماء اشاره می نماید.
نگاهی به یک روش فقهی اهل سنت
و سپس عدم تغلیظِ دیهٔ قتل اقارب را اصل، و عدم وجود دلیل عنوان می نماید؛ که علماء نیز به آن تصریح دارند؛در ادامه ایشان میگوید:این فتوا(تغلیظ دیه قتل اقارب) مناسب مذاق علمای عامه است، که قائل به قیاس و استحسان می باشند،به طور مثال اهل قیاس می گوید: در مورد تغلیظ دیهٔ قتل نفس دلیل داریم، حال اگر شخصی، دست کسی را قطع نمود، خواهیم گفت: اگر دست شخص مانند نفس شخص محترم نیست، چرا برای دست نصف دیه وضع شده؟ تا جایی که عده ایی دیات را جریمه می دانند؛ چناچه «مقاصدی ها» میگویند؛ «عبدالله علایلی»[5] که از مفرطین در مقاصد شریعت است؛ قائل است که حدودی که در کتاب حدود ، قصاص یا دیات آمده حد علی التعین نیستند، بلکه جریمه اند،همانند پلیس که جریمه میکند و حد ندارد، تعزیر نیز نوعی جریمه است و حد ندارد. لذا قابل کم و زیاد کردن است.گرچه این افراط در مقاصد شریعت از نظر ما مردود است؛ و نظریه مقاصد فقط در جایی که حکم فقهی وجود ندارد قابل تسری است. و لذا برخی از اهل سنت با استفاده از قیاس و استحسان قائل به الحاق دیهٔ اطراف در حکم تغلیظ به قتل هستند.