درس خارج فقه استاد محمدحسن ربانی بیرجندی
1401/09/07
بسم الله الرحمن الرحیم
بررسی صحیحه کلیب اسدی ۱۲/بررسی روایات دال بر تغلیظ دیه قتل در ماههای حرام 13/دیه مغلظه
موضوع: دیه مغلظه/بررسی روایات دال بر تغلیظ دیه قتل در ماههای حرام 13/بررسی صحیحه کلیب اسدی ۱۲
در ادامه بررسی رجال صحیحه کلیب اسدی به ادامه بررسی یونس بن عبد الرحمن می پردازیم.
یونس ابن عبد الرحمن(بخش دوم)
نجاشی میگوید:« مولى علي بن يقطين بن موسى ، مولى بني أسد ، أبو محمد ، كان وجها في أصحابنا ، متقدما ، عظيم المنزلة ، ولد في أيام هشام بن عبد الملك ، ورأى جعفر بن محمد عليهماالسلام بين الصفا والمروة ولم يرو عنه. وروى عن أبي الحسن موسى وألرضا عليهماالسلام وكان الرضا عليهالسلام يشير إليه في العلم والفتيا.[1] »
مولی[2] مربوط به عبدالرحمن است، نه یونس پدرش عبدالرحمن آزاد شده علی بن یقطین ابن موسی[3] .و هم پیمان قبیله بنی اسد بوده.و کنیه اش ابو محمد است.در میان اصحاب امامیه، چهره ایی بزرگ، پیش رو و بلند جایگاه بود.در ایام هشام بن عبدالملک متولد شد.و امام صادق (علیه السلام) را بین صفا و مروه زیارت کرده ولی از ایشان روایت نکرده. ولی از امام موسی بن جعفر(علیه السلام) و امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) روایت نموده. و امام رضا(علیه السلام) در علم و فتوا به او ارجاع می دادند.
و نجاشی ادامه میدهد:« ممن بُذِل له على الوقف مال جزيل وامتنع ( فامتنع ) من أخذه وثبت على الحق.[4] »
و از افرادی است اموال سنگینی برای واقفی کردن او، برایش بذل کردند؛ ولی او در راه حق ثابت ماند، و آن اموال را نپذیرفت.
و درادامه نجاشی بیان میکند:« وقد ورد في يونس بن عبد الرحمن رحمهالله مدح وذم. قال أبو عمرو الكشي ـ فيما أخبرني به غير واحد من أصحابنا عن جعفر بن محمد[5] عنه ـ : حدثنى علي بن محمد بن قتيبة قال : حدثني الفضل بن شاذان قال : حدثني عبد العزيز بن المهتدي ، وكان خير قمي رأيته ، وكان وكيل الرضا عليهالسلام وخاصته فقال : إني سألته فقلت : إني لا أقدر على لقائك في كل وقت ، فعمن آخذ معالم ديني؟ فقال : « خذ عن يونس بن عبد الرحمن[6] » و میگوید:« وهذه منزلة عظيمة. ومثله رواه الكشي ، عن الحسن بن علي بن يقطين سواء.»
و نجاشی روایات فوق را از کشی نقل میکند که: کشی میگوید از اصحاب بیش از یکی به من خبر دادند؛که عبدالعزیز بن المهتدی که فضل بن شاذان در باره او گفته: او بهترین قمی است که دیدم؛وکیل و از خواص امام رضا (علیه السلام) نیز بوده میگوید: از امام رضا (علیه السلام) پرسیدم:من قادر نیستم هر زمانی شما را ملاقات کنم.از چه کسی معالم دینم را بگیرم؟ امام (علیه السلام) در جواب فرمودند: از «یونس بن عبدالرحمن». که این پاسخ امام منزلتی بزرگ برای یونس است. ونظیر این روایت از طرق دیگر هم نقل شده.
و باز مرحوم نجاشی از استادش شیخ مفید نقل میکند:« وقال شيخنا أبو عبد الله محمد بن محمد بن النعمان في كتاب مصابيح النور: أخبرني الشيخ الصدوق أبو القاسم جعفر بن محمد بن قولويه رحمهالله قال : حدثنا علي بن الحسين بن بابويه قال : حدثنا عبد الله بن جعفر الحميري[7] قال : قال لنا أبو هاشم داود بن القاسم الجعفري رحمهالله : عرضت على أبي محمد صاحب العسكر عليهالسلام كتاب يوم وليلة ليونس فقال لي : تصنيف من هذا؟ فقلت : تصنيف يونس مولى آل يقطين. فقال : أعطاه الله بكل حرف نورا يوم القيامة. ومدائح يونس كثيرة ، ليس هذا موضعها ، وإنما ذكرنا هذا حتى لا نُخلِيَه من بعض حقوقه رحمهالله[8] .»
ابوهاشم داود بن قاسم جعفری ره میگوید: به امام حسن عسکری(علیه السلام)، کتاب «روز و شب» تالیف یونس راعرضه کردم. امام عسکری (علیه السلام) فرمود: این کتاب تصنیف کیست؟ عرض کردم تصنیف یونس مولی آل یقطین است. امام عسکری (علیه السلام) فرمودند: خداوند برای هر حرفی در روز قیامت نوری به او عطا کند.
و نجاشی میگوید مدایح از یونس زیاد است،اینجا دیگر محل ذکرش نیست. و با اینکه دأب مرحوم نجاشی در کتاب رجالش نقل حدیث نیست؛ اما اینجا میگوید دو روایت در مدح یونس نقل کردم تا کتاب ازبعض حقوق یونس خالی نباشد.
سپس به بیان برخی از کتب او می پردازد:« وكانت له تصانيف كثيرة ، منها : كتاب السهو ، كتاب الادب والدلالة على الخير و...[9] » مبنای قدما این بود که به کتاب تکیه و اعتماد داشتند، نه به علم رجال؛ «علامه حلی» این سبک نو را که بر اساس علم رجال است تاسیس نمود.[10]
و «شیخ طوسی ره» در کتاب «الفهرست» مطلبی از شیخ صدوق ره بیان می کند که بازگشت به مباحث مطرح شده در بحث محمد بن عیسی بن عبید دارد:« وقال أبو جعفر بن بابويه: سمعت ابن الوليد رحمه الله يقول: كتب يونأآلهتنا بن عبد الرحمان التي هي بالروايات كلها صحيحة يعتمد عليها، الا ما ينفرد به محمد بن عيسى بن عبيد عن يونس ولم يروه غيره، فإنه لا يعتمد عليه ولا يفتي به.»[11]
صدوق از ابن ولید نقل میکند که همه روایات یونس قابل اعتماد است الا آنچه محمد بن عیسی بن عبید منفردا از یونس نقل نماید،که فلسفه این نظر در جلسات قبل ریشه یابی شد.