« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدحسن ربانی بیرجندی

1401/08/17

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی صحیحه کلیب اسدی۳/بررسی روایات دال بر تغلیظ دیه قتل در ماه‌های حرام4/دیه مغلظه

موضوع: دیه مغلظه/بررسی روایات دال بر تغلیظ دیه قتل در ماه‌های حرام4/بررسی صحیحه کلیب اسدی۳

 

لزوم شناخت فلسفه تضعیف راویان

کتابی در دست چاپ دارم با نام مفاد شناسی اسناد روايت و فصلی در این کتاب هست با نام فلسفه تضعیف روات، و در آنجا توضیح دادیم که اگر ما فلسفه تضعیف راوی را بدانیم براحتی می‌توان برخی تضعیفها را رد کرد.چرا که ممکن است جهتی که در نظر آن رجالی اسباب تضعیف بوده از نظر ما سبب ضعیف نباشد.

مثل جابر این یزد جعفی و محمد ابن سنان که نجاشی این دو را ضعيف می‌شمارد،فلسفه تضعیف جابر بیان روایات عمیق در مورد اهل بیت علیهم السلام بود و به این خاطر اورا متهم به غلو می‌کردند.و نجاشی شاگرد ابن غضائری است و این استاد در زمینه غلو بسیار بد بین است،تا قرن پنجم حتی اگر کسی در مورد اهل بیت علیهم السلام میگفت آنها مصون از سهو هستند، علما بی درنگ او را متهم به غلو میکردند.تا جایی که شیخ صدوق میگوید لعن الله المفوضه و القدریه..علی ای حال حب و بغض و نظرات شخصی در نوشته ها و نظریات علمی عیان می‌شود چه مورخانی که به جناح یا طیف خاصی بی اهمیت هستند و به طرف دیگر بیش از حد می‌پردازند چانکه در رجالی ها و تراجم نویسان هم چنین است..زبیر بَکّار اموی است لذا بسیاری از احادیث مدح اهل بیت را بیان نمی‌کند و از شاگردان ائمه انتقاد هم می‌کند. نویسنده ایی عربستانی با نام «عبدالله رفود السفیانی» در کتابی با عنوان : «حجاب الرؤية قراءة في المؤثرات الخفية على الخطاب الفقهي». حجابهای خفیه را که موثر در تغییر خطابات فقهی یا حُجُب فتوا را چهار تا می‌داند یک: حجاب النفس دوم: حجاب البیئه سوم:حجاب الاستبداد چهارم:حجاب العادة؛ می بینیم عوامل بسیارزیادی درنظرات علمی موثراست.

بطور مثال: وقتی بدانیم ابن غضائری بر غلو حساسیت زیادی داشته و سپس کشف کنیم فلسفه تضعیف نجاشی برمی‌گردد به تبعیت او از استادش ابن غضائری در نتیجه این تضعیف به غلو بر می‌گردد،و این نوع از اتهام غلو امروزه موضوعی حل شده است. و بسیاری از تضعیفات رجالی ها متاثرازاستادانشان است.

تا جایی که بحرانی در کتابش میگوید صدوق ثقه نیست چون لفظ ثقة وارد نشده؛و آیت الله العظمی خوئی ره می‌گوید علی الاسلام السلام،اگر صدوق ثقه نباشد چه کسی ثقه است!؟

با این واکاوی ها و ریشه یابی ها بسیاری از معضلات علمی حل می‌شود.

بر میگردیم به عبارت شیخ طوسی: «محمد بن عيسى بن عبيد اليقطيني: ضعيف، استثناه أبو جعفر محمد بن علي بن بابويه عن رجال نوادر الحكمة، و قال: لا أروي ما أقول: هذا متحد مع من بعده.

محمد ابن عیسی ابن عبید یقطینی(بخش سوم)فلسفه تضعیف

محمد ابن احمد ابن یحی که عالمی بزرگ در قم بوده ،کتابی با نام نوادر الحکمه دارد که حاوی انواع روايت ها بوده؛ از فرط گستردگی روایات و موضوعات قمی ها این کتاب را دبة الشبيب تشبیه میکردند که روغن فروشی در قم بود و در دکان انواع روغن ها را داشت.و محمد ابن حسن ابن ولید تمام رجال این کتاب را به طور ضمنی توثیق کرده ولی عده ایی را استثناء میکند «۹نفر» از جمله، محمد ابن سنان نه بخاطر عدم وثاقت بلکه بخاطر اینکه اینها از طریق کتابت نقل می‌کردند نه از طریق قرائت و یکی از آن مستثنیات هم محمد ابن عیسی ابن عبید یقطینی است؛ و سر منشاء شبهه در این راوی هم همین جاست، و ریشه درآنجا دارد که طبع قمی ها این بود که روایات کرامات ائمه علیهم السلام سخت قبول می‌کردند و معتقد بودند اینگونه روایات نشان از غلو دارد. پس کشف مشود که اصل تضعیف محمد ابن عیسی ابن عبید بخاطر نقل روایات فضائل اهل بیت علیهم السلام است[1] .

و پس از آن شیخ صدوق ، نجاشی و شیخ طوسی هم در عدم توثیق مستثنیات رجال نوادر الحکمه ازابن ولید قمی پیروی کرده اند ولی عجیب اینجاست که در مورد این محمد ابن عیسی نجاشی عبارات بالایی چون ثقة، عين، كثير الرواية،حسن التصانيف، و می‌بینیم که شیخ صدوق از قول استاد میگوید:قيل: إنه كان يذهب مذهب الغلاة.غالیان در زمان ائمه علیهم السلام متهم به ترک کردن فروع بودند[2]

فلسفه تضعیف محمد ابن عیسی ابن عبید مشخص شد که علت اصلی اتهام به غلو بوده که این اتهام در او صادق نیست.


[1] در نقطه مقابل از شما می‌خواهم شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم استاد جلال الدین آشتیانی را مطالعه نمایید، ایشان وقتی به فضائل اهل بیت علیهم السلام می‌رسد میگوید در باره فضائل اهل بیت سند شناسی کار فقهی است و در وادی ولایت و فضائل اهل بیت علیهم السلام کار سند شناسی جواب گو نیست و اگر به روح ولایت برسیم بسیاری از این مسائل بدیهی است و آنگاه می‌فهمیم چرا علامه امینی روایات کتاب مشارق الانوار اثر حافظ رجب بُرسی را در الغدیر می آورد و می‌گوید اینها غلو نیست حال اینکه علامه مجلسی این روایات را نیاورده و این روایات را غلو می‌داند.
[2] و افرادی چون مغيرة ابن سعيد بودند که می‌گفت: من نماز و روزه و حج و ... را از دوش شما برداشتم و فقط ذوب در ولایت اهل بیت باشید .که امام صادق علیه السلام اورا لعنت نمودند لعن الله مغيرة ابن سعيد إنه قد دس في أحاديث أبى . اما مرحوم شوشتری نقل می‌کند که روزی اصحاب ائمه شنیدند فردی غالی است برای قتل او رفتند وقتی دیدند نماز می‌خواند فهميدند غالی نیست یکی از ملاک های غلو ترک فروعات بوده.همچون دروزی های لبنان که در چهل سالگی عبادت را ترک می‌کنند یا تفسير ملاسلطان علیشاه گنابادی ذيل آيه وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ عبادت را قبل از رسیدن به مقام یقین میداند.
logo