< فهرست دروس

درس امامت - کتاب المراجعات - استاد ربانی

96/01/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: آيه مودت و دلالت آن بر لزوم پيروی از اهل بيت(ع)

ادامه بررسی روايات مربوط به آيه مودت

در چند جلسه قبل تعدادی از نظريات مفسران و عالمان اهل سنت درباره آيه مودت بيان شد که حاصل آن چنين است:

    1. برخی گفتند مراد از مودت در آيه، مودت نسبت به پيامبر اکرم (ص) و مخاطب آيه کفار قريش است. طبق اين معنا، حضرت به آنان فرمودند: اگر سخن مرا نمی پذيريد لااقل حرمت خويشاوندی را حفظ کنيد و مرا آزار ندهيد. طبری و ابن کثير و ديگران اين نظر را برگزيدند.

    2. برخی ديگر از مفسران در اين باره اظهار نظری نکرده اند اما از قرائن و شواهد کلامشان بدست می آيد که قول شيعه را برگزيده و مراد آيه را مودت نسبت به اقربای پيامبر می دانند.

    3. برخی نيز مانند مراغی، قول به جمع را برگزيده و گفته اند: ديدگاه صحيح همان قول حسن بصری که گفته است مراد از مودت در آيه، مودت الله است. اين قول، اقوال ديگر را که مراد از آيه را اقربای پيامبر و يا اقربای مسلمين می داند را نيز شامل می شود زيرا آنان ذيل طاعت الهی قرار می گيرند.

 

10. ابن حجر مکی (974هـ) در «صواعق المحرقه»

يکی ديگر از کسانی که به صورت مفصل به بررسی اين آيه پرداخته، ابن حجر است. وی در باب يازدهم کتاب خويش به فضائل اهل بيت پيامبر پرداخته است. او ابتدا مشخص می کند که مراد از اهل بيتی که در اين فصل درباره آنها سخن می گويد همان اهل کساء است: «ولنقدم على ذَلِك أَصله وَهُوَ تَزْوِيج النَّبِی صلى الله عَلَيْهِ وَسلم فَاطِمَة من عَلی كرم الله وجههما وَذَلِكَ أَوَاخِر السّنة الثَّانِيَة من الْهِجْرَة على الْأَصَح»[1] . آياتی که وی در درباره اهل بيت مورد بررسی قرار می دهد از اين قرار است:

1. آيه تطهير؛

2. آيه صلوات؛

3. آيه ﴿سلام علی ال ياسين﴾؛

4. آيه ﴿وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُون[2] . در روايت آمده است مراد «مسئولون عن ولايت علی بن ابيطاب» است؛

5. ﴿عَلى‌ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه[3] ؛

6. ﴿وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فيهِم[4] ؛

7. ﴿وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى[5] ؛

9. آيه مباهله؛

10. ﴿وَ لَسَوْفَ يُعْطيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى[6] ؛

11. ﴿إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّة﴾[7] ؛

12. ﴿وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَة﴾[8] ؛

13. ﴿وَ نادى‌ أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالاً يَعْرِفُونَهُمْ بِسيماهُم[9] ؛

14. آيه مودت.

وی در باره آيه مودت چند فصل را گشوده و به صورت مفصل به بررسی آن می پردازد: المقصد الاول فی تفسيرها، المقصد الثانی فی محبت آل محمد...، المقصد الثالث فی ما اشار اليه من التحذير ...، المقصد الرابع مما اشار اليه الآيه الحث الی صلتهم...، المقصد الخامس من توقيرهم فی تعظيمهم، و خاتمه.

وی در مقصد اول ابتدا چند روايت را ذکر می کند و بيان می دارد که مراد از مودت در آيه، مودت اقربای پيامبر خصوصا اهل کساء است. (همان طور که گفته شد وی تمام اين آيات را طبق سخنش در مقدمه، درباره اهل بيت که مراد حضرت زهرا (س)،‌ اميرالمومنين (ع) و فرزندان ايشان است بيان می کند). اين روايات از اين قرار است:

1. « أخرج أَحْمد وَالطَّبَرَانِی وَابْن أبی حَاتِم وَالْحَاكِم عَن ابْن عَبَّاس رَضِی الله عَنْهُمَا أَن هَذِه الْآيَة لما نزلت قَالُوا يَا رَسُول الله من قرابتك هَؤُلَاءِ الَّذين وَجَبت علينا مَوَدَّتهمْ قَالَ عَلی وَفَاطِمَة وابناهما». وی سپس می گويد يکی از راويان حديث شيعی غالی است اما فردی صدوق و مورد اعتماد است. (همان طور که گفته شد طبق ديدگاه شيعه و اهل سنت، مذهب در علم حديث و اعتبار راوی، دخالتی ندارد و اگر فرد صدوقی باشد سخنش پذيرفته می شود).

2. « وروى أَبُو الشَّيْخ وَغَيره عَن عَلی كرم الله وَجهه فِينَا آل حم آيَة لَا يحفظ مودتنا إِلَى كل مُؤمن ثمَّ قَرَأَ ﴿قل لَا أَسأَلكُم عَلَيْهِ أجرا إِلَّا الْمَوَدَّة فِی الْقُرْبَى﴾ ».

3. «وَأخرج الْبَزَّار وَالطَّبَرَانِی عَن الْحسن رَضِی الله عَنهُ من طرق بَعْضهَا حسان أَنه خطب خطْبَة من جُمْلَتهَا من عرفنی فقد عرفنی وَمن لم يعرفنِی فَأَنا الْحسن بن مُحَمَّد صلى الله عَلَيْهِ وَسلم ثمَّ تَلا ﴿وَاتَّبَعت مِلَّة آبَائِی إِبْرَاهِيم﴾ الْآيَة يُوسُف 38 ثمَّ قَالَ أَنا ابْن البشير أَنا ابْن النذير ثمَّ قَالَ وَأَنا من أهل الْبَيْت الَّذين افْترض الله عز وَجل مَوَدَّتهمْ وموالاتهم فَقَالَ فِيمَا أنزل على مُحَمَّد صلى الله عَلَيْهِ وَسلم ﴿قل لَا أَسأَلكُم عَلَيْهِ أجرا إِلَّا الْمَوَدَّة فِی الْقُرْبَى﴾».

4. «وَأخرج الطَّبَرَانِی عَن زين العابدين أَنه لما جِيءَ بِهِ أَسِيرًا عقب مقتل أَبِيه الْحُسَيْن رَضِی الله عَنْهُمَا وأقيم على درج دمشق قَالَ بعض جُفَاة أهل الشَّام الْحَمد لله الَّذِی قتلكم واستأصلكم وَقطع قرن الْفِتْنَة فَقَالَ لَهُ مَا قَرَأت ﴿قل لَا أَسأَلكُم عَلَيْهِ أجرا إِلَى الْمَوَدَّة فِی الْقُرْبَى﴾ قَالَ وَأَنْتُم هم قَالَ نعم»

شمس الدين ابن عربی شعری برای اين آيه ستوده است که چنين است:

رَأَيْت ولائی آل طه فَرِيضَة ... على رغم أهل الْبعد يورثنی القربا

فَمَا طلب الْمَبْعُوث أجرا على الْهدى ... بتبليغه إِلَّا الْمَوَدَّة فِی الْقُرْبَى

5. «وَأخرج الثَّعْلَبِی عَن ابْن عَبَّاس فِی {وَمن يقترف حَسَنَة نزد لَهُ فِيهَا حسنا} قَالَ الْمَوَدَّة لآل مُحَمَّد صلى الله عَلَيْهِ وَسلم »

6. «وَنقل الثَّعْلَبِی وَالْبَغوِی عَنهُ أَنه لما نزل قَوْله تَعَالَى ﴿قل لَا أَسأَلكُم عَلَيْهِ أجرا إِلَّا الْمَوَدَّة فِی الْقُرْبَى﴾ قَالَ قوم فِی نُفُوسهم مَا يُرِيد إِلَّا أَن يحثنا على قرَابَته من بعده فَأخْبر جِبْرِيل النَّبِی صلى الله عَلَيْهِ وَسلم أَنهم اتَّهَمُوهُ فَأنْزل ﴿أم يَقُولُونَ افترى على الله كذبا﴾ الشورى 24 الْآيَة فَقَالَ الْقَوْم يَا رَسُول الله إِنَّك صَادِق فَنزل ﴿وَهُوَ الَّذِی يقبل التَّوْبَة عَن عباده﴾ الشورى 25»

7. « وَنقل الْقُرْطُبِی وَغَيره عَن السّدی أَنه قَالَ فِی قَوْله تَعَالَى ﴿إِن الله لغَفُور شكور﴾ الشورى 23 غَفُور لذنوب آل مُحَمَّد صلى الله عَلَيْهِ وَسلم شكور لحسناتهم »[10]

ابن حجر بعد از نقل اين هفت روايت می گويد مراد از مودت در آيه مودت اقربای پيامبر است. سپس حديث ابن عباس را نقل می گود که گفته است مراد مودت پيامبر است. ابن حجر در جمع اين روايت که در بخاری آمده و رواياتی که بيان شد می گويد: تعارضی ميان اين دو نيست زيرا روايت ابن عباس عام بوده و همه بستگان پيامبر را در بر می گيرد اما روايات ديگر بيان گر مصداق خاص آيه است که اهل کساء می باشند. به همين خاطر است که ابن عباس به سعيد بن جبير که سوال کننده از وی است نگفت که برداشت تو از آيه اشتباه است بلکه از کلمه «عجلت» استفاده کرد.

ابن حجر می گويد: قول ابن عباس مويدی دارد و آن مکی بودن سوره شوری است و روايتی که بيان می کند آيه مودت مدنی است به جهت وجود يزيد بن ابی زياد، ضعيف است. اگر اين روايت صحيح هم می بود بايد می گفتيم که مربوط به شان نزول مکرر آيه است .

نکته: ابن حجر اگر بخواهد ميان رواياتی که درباره آيه ذکر کرده و سخن ابن عباس جمع کند راهی ندارد جز اينکه قائل به تعدد نزول آيه باشد و يا بگويد آيه يک بار نازل شده است اما چند بار در جاهای مختلف قرائت شده است.

همانند همين مطلب درباره آيه اکمال دين بيان شده است زيرا درباره آن نيز دو دسته روايت از شيعه و اهل سنت نقل شده که برخی نزول آن را در عرفه و برخی غدير خم می داند. در وجه جمع آن چند قول بيان شده است که يکی از آنها تعدد نزول است. علامه طباطبايی می فرمايد: آيه در عرفه نازل شده و در غدير تلاوت شده است و کلمه نزول در آن جا به معنای قرائت و تلاوت است.

ابن حجر در ادامه می گويد: اين سخن که مراد از مودت در آيه عام است با رواياتی که می گويد مراد اهل کساء است منافاتی ندارد زيرا کسانی که آن قول را برگزيده اند مانند سعيد بن حبير، بر خاص ترين مصاديق قربی اکتفا کرده و گفته اند محبت و حرمت نسبت به آنان بر ديگران قوی تر و آکد است : « فَهَذَا كُله لَا يُنَافِی مَا مر من تَخْصِيص الْقُرْبَى بالآل لِأَن من ذهب إِلَيْهِ كَابْن جُبَير اقْتصر على أخص أَفْرَاد الْقُرْبَى وَبَين أَن حفظهم آكِد من حفظ بَقِيَّة تِلْكَ الْأَفْرَاد»

وی سپس می گويد: «وَيُسْتَفَاد من الِاقْتِصَار عَلَيْهِم طلب مودته صلى الله عَلَيْهِ وَسلم وَحفظه بِالْأولَى لِأَنَّهُ إِذا طلب حفظهم لأَجله فحفظه هُوَ أولى بذلك وَأَحْرَى وَلذَا لم ينْسب ابْن عَبَّاس ابْن جُبَير إِلَى الْخَطَأ بل إِلَى العجلة أَی عَن تَأمل ان الْقَصْد من الْآيَة الْعُمُوم والأهم مِنْهَا أَولا وبالذات وده صلى الله عَلَيْهِ وَسلم وَمِمَّا يُؤَيّد أَن لَا مضادة بَين تفسيری ابْن جُبَير وَابْن عَبَّاس أَن ابْن جُبَير كَانَ يُفَسر الْآيَة تَارَة بِهَذَا وَتارَة بِهَذَا فَافْهَم صِحَة إِرَادَة كل مِنْهُمَا فِيهَا بل جَاءَ عَن ابْن عَبَّاس مَا يُوَافق تَفْسِير ابْن جُبَير وَهُوَ رِوَايَته للْحَدِيث الَّذِی ذكرنَا أَن فِی سَنَده شِيعِيًّا غاليا » به دلالت اولويت می فهميم که اگر مراد از آيه، مودت اهل کساء باشد، مودت پيامبر نيز مراد است زيرا اگر پيامبر، طلب محبت آل خويش را به جهت انتساب آنها به خود کرده است، احترام و مودت نسبت به خود ايشان بايد به طريق اولی باشد.

ابن حجر سپس چند مويد برای اين مطلب می آورد: يکی اينکه ابن عباس به ابن جبير نگفت که اشتباه کرده ای که آيه را درباره اهل کساء معنا کرده ای بلکه می گويد عجله کردی، زيرا مودت پيامبر قبل از مودت اهل بيت مورد نظر است. مويد ديگر اينکه هم از سعيد بن جبير دو قول نقل شده است که گاه گفته است مراد آيه، مودت پيامبر و گاه مودت اهل بيت است و هم از خود ابن عباس روايتی نقل شده که موافق قول ابن جبير است و آن همان روايت اول است که گفته شد در سند آن شيعی غالی آمده است .

 

نکته ای در خصوص آمدن روايت ابن عباس در بخاری

هر چند روايت ابن عباس که مراد از آيه را مودت پيامبر می داند در بخاری آمده است و از اين جهت سندش نزد اهل سنت قابل هيچ خدشه ای نيست، اما اين روايت از جهت دلالت قاصر است زيرا موقوفه است و ابن عباس سخن خود و نه کلام پيامبر را گفته است. اما روايت ديگر ابن عباس که مراد از آيه را مودت اهل کساء دانسته مرفوعه است و کلام پيامبر را ذکر کرده است. حال وقتی امر دائر باشد ميان موقوفه و مرفوعه، روشن است که روايت مرفوعه مقدم است زيرا کلام ابن عباس ممکن است از روی اجتهاد خودش بيان شده باشد که در اين صورت در برابر کلام پيامبر اعتباری ندارد. اين همانند حديث زيد بن ارقم در روايت ثقلين است که وقتی از وی سوال شد: آيا کلمه «عترتی» در روايت ثقلين شامل ازواج پيامبر هم می شود يا نه؟ گفت خير، بلکه مراد اقربای پيامبر است يعنی همان کسانی که صدقه بر آنان حرام شده است. اهل سنت می گويند: زيد بن ارقم در اينجا اجتهاد کرده و کلام خودش را نقل می کند و لذا سخنش اعتباری ندارد. در بحث ما نيز هر چند حديث ابن عباس در بخاری آمده است اما در آن کلام پيامبر نقل نشده است.

ابن حجر در ادامه می گويد: قول به مودت اهل کساء با قول حسن بصری که گفته است مراد مودت و طاعت الله است نيز منافاتی ندارد، زيرا مودت الهی، شامل مودت پيامبر و مودت اهل بيت هم می شود. در حقيقت شاخص مودت الهی، مودت نسبت به پيامبر و اهل بيت ايشان است: «وَوجه عدم الْمُنَافَاة أَن من جملَة مَوَدَّة الله سُبْحَانَهُ والتقرب إِلَيْهِ مَوَدَّة رَسُوله وَأهل بَيته وَذكر بعض مَعَانی اللَّفْظ لَا يُنَافِی مَا لَا يضاده مِنْهَا فضلا عَمَّا يومىء وَيُشِير إِلَيْهِ».[11]

سخن ابن حجر در اينجا که می گويد يکی از مصاديق مهم طاعت الهی، مودت پيامبر و مودت اهل بيت است سخنی صحيح و قابل دفاع است، اما می توان گفت مساله از اين هم بالاتر است و آن اين است که مودت پيامبر و اهل بيت او، روح همه طاعات و کليد آنها به شمار می آيد. آنان هستند که طاعات الهی را نشان می دهند. امام باقر (ع) به زراره درباره تعليل اينکه چرا ولايت از نماز و روزه و حج و خمس برتر است فرمود: «لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ وَ الْوَالِی هُوَ الدَّلِيلُ عَلَيْهِن‌».[12]

 

نکته ای در مورد نماز

در روايت آمده است روزی پيامبر اکرم (ص) به اصحاب خود فرمود: اميدوار ترين آيه در قرآن کريم کدام است؟ هر کدام از اصحاب آيه را بيان کردند اما پيامبر فرمود: آنچه می گوييد درست است اما پاسخ سوال من نيست. اصحاب گفتند: يا رسول الله خودتان بفرماييد. حضرت فرمود اين آيه است: ﴿وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَی النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ذلِكَ ذِكْرى‌ لِلذَّاكِرين‌﴾[13] : و در دو طرف روز [اول و آخر آن‌] و نخستين ساعات شب نماز را برپا دار، زيرا خوبي‌ها بدي‌ها را از ميان مى‌برد. اين براى پندگيرندگان، پندى است.

نماز، پاک کننده است. از آيت الله بهجت مکرر سوال می شد توصيه شما به ما چيست؟ می فرمود: نمازتان را در اول وقت بخوانيد. روشن است که نماز اول وقت اگر با حضور قلب و رعايت آداب آن باشد اثر مهمی دارد. اگر کسی واقعا وارد نماز شود، ديگر نمی خواهد از آن خارج شود اما متاسفانه ما نوعا ادای نماز را در می آوريم و در آن وارد نمی شويم.

در جلسه آينده انشاء الله شماری از علمای اهل سنت که تصريح دارند مراد از آيه شريفه همان اهل کساء است بيان می شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo