< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

98/01/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کاربرد علم عرفی و اطمينان آور در اعتقادات

بررسی مساله علم عرفی در اعتقادات در چهار محور

سخن در اعتبار علم عرفی و اطمينان آور در مباحث اعتقادی بود. برای اينکه اعتبار آن روشن شود بايد چهار محور مورد بررسی قرار گيرد:

1. معنای علم چيست؟ آيا معنای آن همان است که در کتاب برهان بيان شده و عبارت است از يقين بالمعنی الاخص، يا تعريف علم، علم اطمينان آور عرفی را نيز شامل می شود؟

2. آنچه در عرف از خبر ثقه و ظواهر اعتبار دارد و استفاده می شود آيا مصداق علم است که اعتبار آن ذاتی است، يا از باب ظنی است که شرعا اعتبار يافته است؟

3. آيا علم حصولی که در آيات و روايات بکار رفته به معنای علم به معنای خاص يا همان يقين بالمعنی الاخص است، يا بر علم عرفی نيز منطبق می شود؟

4. از منظر عقل و نقل آيا علم، عين ايمان است يا شرط ايمان است؟ و آيا آن علمی که در ايمان دخالت دارد علم به معنای خاص است يا علم اطمينان آور را نيز شامل می شود؟

 

محور اول

در اينکه معنای علم چيست در مجموع دو ديدگاه بيان شده است:

1. عده ای در تعريف علم گفته اند حقيقت علم عبارت است از تصديق جزمی مطابق با واقع. (مراد از علم در اينجا علم تصديقی به معنای يقينی است). اينان تصديقی را علم می دانند که احتمال خلاف در آن مستحيل باشد. طبق نظر اينان شاخص علم همان است که در کتاب برهان بيان شده است، و لذا آن چيزی که نزد عقلا به عنوان علم اطمينان آور حجت است را علم نمی نامند بلکه ظن قوی و اطمينانی می دانند. و معتقدند اين ظن، علم نيست اما قابل احتجاج است. اين ديدگاه مشهور متاخرين است .

2. ديدگاه دوم که عده زيادی از متاخرين قائل به آن هستند اين است که مراد از علم، جزم و يقين نزد عقل دقيق و عقل متعارف مردم است. طبق اين تعريف يا احتمال خلاف محال است و يا آن قدر ضعيف است که عقلا به آن توجهی نمی کنند.

طبق معنای اول، حجيت علمِ عرفی، ذاتی نيست بلکه به دليل از شرع است، اما طبق معنای دوم حجيت علمِ عرفی، ذاتی است. بزرگانی مانند سيد مرتضی، شيخ الطائفه، مرحوم کراجکی و علامه شبر، علم را به معنای دوم و سکون نفس دانسته اند که شامل علم خاص و علم عرفی می شود .

بعضی در تعريف علم عادی از جزم و سکون نفس تعبير کرده اند. مرحوم استرآبادی و شيخ حر عاملی با شدت گفته اند که در اعتقادات، علم لازم است، منتها اين علم شامل علم عادی نيز می شود. مرحوم ملااحمد نراقی نيز گفته اند علمی که بدون دليل و برهان علم است و حجيت آن ذاتی است همان است که نزد عقلا علم به شمار می رود. شهيد ثانی نيز در «حقايق الايمان» فرموده است آنچه در اعتقادات وجود دارد علم است، و علم شامل هم علم اطمينانی و هم علم به معنای حق اليقين است. آيت الله سبحانی نيز اين تعبير را آورده اند که اطمينان آور عرفی علم است و آيه «لاتقف ما ليس لک به علم» شامل حال آن نمی شود.

 

محور دوم

محور ديگر در بررسی اعتبار علم عادی در اعتقادات اين بود که آيا خبر واحد و ثقه و نيز ظواهر کلام مفيد علم است يا ظن؟ قول مشهور اصوليون اين است که مفيد ظن است منتهی ظنی که پشتوانه علمی دارد. اين ظن را معصوم (ع) تعبدا يا امضائا تاييد فرموده است. برخی گفته اند: شارع اين ظن را علم قرار داده، و برخی ديگر گفته اند شارع آن را به منزله علم قرار داده است. عده ای ديگر نيز اين ظن خاص را علم دانسته اند مانند مرحوم آيت الله نائينی، آيت الله حائری، علامه طباطايی، آيت الله فاضل، آيت الله منتظری، آيت الله سبحانی و ديگران. طبق نظر اينان حجيت علم عادی، تعبدی و قراردادی نيست بلکه از آنجا که خود گونه ای علم است، حجيت آن ذاتی است.

اينکه گفته می شود حجيت علم ذاتی است به اين معنا است که عقل چنين حکم می کند. ذاتی در اينجا به معنای تخلف ناپذيری نيست بلکه معنای آن اين است که کسی آن را جعل نکرده است. وقتی در مورد حکمی برای فرد جزم و سکون نفس حاصل شود، عقل حکم می کند که بايد بر طبق آن جزم عمل کرد، مگر اينکه اصل راه منع شده باشد. بنابراين خبر ثقه و ظواهر مصداق علم هستند، منتهی علم اطمينانی .

 

محور سوم

اين محور اين بود که وقتی در اطلاقات قرآن و روايات، کلمه علم بکار رفته باشد مراد از آن علم خاص است يا شامل علم اطمينان آور نيز می شود؟ برخی گفته اند اين اطلاقات تنها شامل علم خاص می شود مگر اينکه دليل خاصی در موردی آمده باشد. ظن نيز طبق اصل اوليه، منهی عنه است مگر آنچه با دليل خارج شده است. ديدگاه دوم اين است که کلمه علم که در آيات شريفه و روايات آمده است اختصاص به علمی که در منطق بيان شده ندارد، بلکه شامل علم عرفی و اطمينان آور نيز می شود.

 

محور چهارم

سوال اين محور آن است که آنچه در اعتقادات معتبر است کدام علم است؟ آيا علم خاص لازم است يا علم عادی نيز کافی است؟ کسانی که علم اطمينانی را علم نمی دانند و آن را ظن می دانند، معتقدند که در اعتقادات علم لازم است و مراد از اين علم، علم خاص است و ظن در اعتقادات نهی شده است. ديدگاه دوم نيز معتقد است که در اعتقادات علم لازم است اما اين علم که عبارت است «تصديق جزمی کاشف از واقع»، دو مصداق دارد: علم خاص به معنای يقين بالمعنی الاخص و علم عادی و اطمينان آور عرفی.

 

بررسی و ديدگاه برگزيده

در اين چهار محور به نظر می رسد ديدگاه صحيح، ديدگاه دوم در هر چهار محور است به اين معنا که مراد از علم، تنها علم خاص نبوده بلکه علم عادی نيز حقيقتا علم است و لذا حجيت آن ذاتی است. علم در قرآن و روايات نيز شامل هم علم خاص و هم علم عادی می شود، و در اعتقادات نيز درست است که علم لازم و ظن کافی نيست، اما اين علم دو مصداق علم خاص و عالم عرفی اطمينان آور را شامل می شود.

ادامه بحث انشاء الله در جلسه آينده بيان می شود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo