< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

94/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نظريه تفصيل؛ بررسی ديدگاه های مطرح شده در علم دينی
بررسی نظريه آقای پايا در تفکيک جنبه علمی و تکنولوژيکی علوم انسانی
بحث در اين بود که مقصود اولی علم چيست؟ آيا علم علاوه بر کشف واقع، به مساله پيش بينی و کنترل و مهار پديده ها نيز می پردازد يا اين مساله مربوط به تکنولوژی است؟ در نظريه مورد بحث ادعا شده بود که پيش بينی مربوط به تکنولوژی است و کار علم تنها کشف قوانين عالم است. در ادامه به محور های اين نظريه و نقد های آن می پردازيم:
1. در مورد اينکه پيش بينی منحصر در تکنولوژی است گفته شد اين سخن صحيح نيست زيرا فلاسفه علم پيش بينی را از اهداف علم برشمرده اند. در جلسه گذشته سه ديدگاه از فلاسفه علم در اين باره بيان شد که از اين قرار است:
الف) گروه اول معتقد بودند کشف واقعيات عالم طبيعت و نيز پيش بينی وقايع آينده، هر دو از مقاصد و اهداف علم به شمار می آيد، با اين تفاوت که پيش بينی در مقام تحقق، پس از تبيين قرار می گيرد. ردولف کارل ناپ اين ديدگاه را برگزيده است.
ب) گروه دوم بر اين بار بودند که تبيين و پيش بينی هر دو مقصود علم است اما غرض اوليه علم همان تبيين و توضيح واقعيت های عالم است و پيش بينی جنبه ثانويه دارد.
ج) ديدگاه سوم که از آن وسيله انگاران است می گويد: اصولا آنچه مقصود علم است پيش بينی است و تبيين و کشف قوانين به خودی خود در علم مد نظر نيست. البته اين ديدگاه نادرست است و نقد آن در جلسه گذشته بيان شد.
غرض ما در اينجا ارزيابی اين ديدگاه ها نيست، بلکه می خواهيم بگوييم همه اين ديدگاه ها در اين مساله اتفاق نظر دارند که پيش بينی جزء مقاصد علم است و همين مطلب ادعای نظريه مورد بحث - که پيش بينی را مربوط به تکنولوژی و کشف واقعيت را مربوط به علم می داند- نقد و مخدوش می کند. اساسا همان طور که نويسنده کتاب «علم و دين» نيز گفته است، کشف رمز و راز عالم و پيش بينی رخدادهای آينده از مقبولات و مسلمات دانشمندان و عالمان تجربی به شمار می آيد.
بنابراين پيش بينی، کنترل و مهار هم مربوط به علم و هم تکنولوژی است. علم راه را نشان می دهد و تکنولوژی ابزار طی نمودن آن راه است. يکی می گويد چگونه بايد رفت و ديگری راهکار پياده سازی قانون را بيان می کند. تکنولوژی ها دستاورد و محصول علم و در واقع علم تجسم يافته است، به تعبير ديگر آن حقيقتی که وجود ذهنی دارد علم است و آنچه وجود عينی يافته است تکنولوژی است.
تکنولوژی بدون علم معنا ندارد و لذا قبول داريم که کنترل و مهار به واسطه تکنولوژی حاصل می شود اما منشا آن همان علم است. به همين خاطر، هم در توليد و ساخت تکنولوژی و هم استفاده و اعمال آن نيازمند علم هستيم. شاهد آن نيز اين است که کسانی که می خواهند از تکنولوژی استفاده کند يا آن را بسازند بايد در اين زمينه آموزش هايی را ديده و علومی را فرا بگيرند.
2. محور ديگری که در اين نظريه بيان شده آن است که گفته شده علم تحت تاثير عوامل فرهنگی و ارزشی قرار نمی گيرد اما تکنولوژی تحت تاثير اين عوامل قرار می گيرد. در فرق هايی که بين علم و تکنولوژی در گذشته بيان شد همين بحث مورد بررسی قرار گرفت. حاصل آن بحث به صورت خلاصه چنين است:
برای اينکه ببينيم آيا علم و تکنولوژی تحت تاثير عوامل فرهنگی و ارزشی قرار می گيرد يا نه بايد سه حوزه و زاويه را از هم تفکيک کنيم: ماهيت، هويت و کاربرد. از جهت ماهيت، همان طور که گفته شد ماهيت علم، حقيقتی است اما ماهيت تکنولوژی اعتباری و ساختنی است اما با اين حال هر کدام تعريفی دارند که حدود آنها را بيان می کند. از اين نظر، علم و تکنولوژی لابشرط است زيرا ماهيت هر چيزی از آن نظر که ماهيت است چيزی جز خود نيست و هيچ قيد و شرطی در آن لحاظ نشده است.
از جهت هستی و هويت، واقعيت علم عبارت است از انکشاف و انطباق، و همان طور که گفته شد اين امر از حيطه فعل انسان خارج بوده و فعل و صنع الهی است. نقش انسان در اينجا اعدادی است نه ايجادی. پس علم از نظر هويت فعل الهی و مورد اراده تکوينی و تشريعی الهی بوده و در نتيجه يک صورت بيشتر ندارد و آن دينی بودن است. در مورد تکنولوژی نيز گفته شد تکنولوژی دارای دو بخش ماده و صورت است. ماده آن گاه از طبيعت گرفته شده است مانند چوبی که نجار با آن ميز و صندلی می سازد و گاه ماده ای است که توسط بشر ساخته شده است مانند پلاستيک و آهن. گونه اول صنع الهی و در نتيجه دينی است. گونه دوم نيز هر چند برساخته انسان است اما وی مواد خام آن را از طبيعت گرفته شده و نيز پديده ای که شکل گرفته طبق نظام عليت و قانونی بوده که خداوند در عالم قرار داده است. اگر خدای متعال اين قانون را وضع نمی کرد، هر چقدر هم فرد تلاش می کرد نمی توانست چنين امری را ايجاد کند بنابراين، اين ماده نيز صنع الهی و دينی است. در مورد صورت نيز همين نکته ای که در مورد ماده بيان شد صادق است و نقش انسان در آن اعدادی بوده و وقوع پديده ها و خواص آنها فعل و صنع خدای متعال است.
نکته: مرحوم ملا صدرا سخنان عميق و پخته ای در برخی حوزه ها بيان فرموده که در معارف خيلی راه گشا است و از جمله آنها اين مطلب است که وجود ممکن از جهت هويت و هستی عين ربط به واجب تعالی و عين فقر و نياز به اوست. اين مساله در فهم کامل تر توحيد افعالی بسيار کمک کرده است.
تا اينجا گفته شد که علم و تکنولوژی از جهت ماهيت و هويت نسبت به تاثير پذيری از عوامل ارزشی يکسان هستند. از جهت کارکرد نيز تفاوتی ميان علم و تکنولوژی نيست و هر دو می توانند دينی و غير دينی باشد، و لذا همان طور که ممکن است علم در راستای يک هدف صحيح و خداپسندانه به کار گرفته شود تکنولوژی نيز همين گونه ممکن است مورد بهره برداری خوب قرار گيرد و همان طور که علم می تواند در جهت نادرستی مانند فخر فروشی و مباهات آموخته شود، تکنولوژی نيز می تواند در خدمت اهداف سوئی توليد و مورد استفاده قرار گيرد.
با توجه به آنچه در مورد ماهيت، هويت و کارکرد علم و تکنولوژی بيان شد روشن می شود که تفکيکی که ميان اين دو از جهت تاثير پذيری از عوامل فرهنگی و ارزشی بيان شده نادرست است و چنين تفکيکی وجود ندارد. علم و تکنولوژی از نظر ماهيت نسبت به اين عوامل لابشرط است. از جهت هويت به شرط شی و دينی است و از جهت کارکرد نيز ممکن است دينی و ممکن است غير دينی باشد.
3. محور سوم نظريه مورد بحث اين بود که گفتند علوم انسانی دارای دو بعد علم و تکنولوژی است که در بعد علمی آن عوامل ارزشی و فرهنگی تاثير گذار نيست اما در بعد تکنولوژی اين عوامل تاثير گذار است. در بررسی اين سخن می گوييم اگر اين تفکيک در مورد علوم انسانی درست باشد بايد در مورد علوم طبيعی نيز جاری است، زيرا علوم طبيعی نيز تکنولوژی را به همراه خود دارند. اگر تکنولوژی جزء علم است در هر دو همين گونه است و اگر جزء آن نيست در هر دو علم چنين است. اما آيا تکنولوژی شأنی از شئون علم است يا دارای هويتی مستقل بوده و مربوط به علم است؟ پاسخ گزينه دوم است. تکنولوژی بُعد دومی برای علم نيست، وقتی گفته می شود انسان موجودی دو بعدی است که از روح و جسم تشکيل شده است به اين معنا است که هويت انسان دارای اين دو بعد است و يا وقتی گفته می شود قرآن کريم کتابی است که ابعاد مختلف علمی، اخلاقی، سياسی و غيره را در بر دارد به اين معنا است که همه اينها داخل در هويت قرآن است. اما اين مساله در مورد علم و تکنولوژی وجود ندارد. تکنولوژی پديده ای مستقل است که هويت جدايی از علم دارد هر چند مرتبط با آن است. بنابراين اين تفکيکی که ميان علم و تکنولوژی در علوم انسانی ادعا شده با توجه به آنچه گفته شد وجهی ندارد. سخن صحيح همان است که حضرت آيت الله مصباح در تفکيکی بيان فرمودند که علوم دارای دو حيثيت توصيفی و توصيه ای هستند و علم از جهت توصيه ها جنبه دينی و غير دينی پيدا می کند .
انشاء الله در جلسه آينده جمع بندی مباحثی که در اين باره بيان شده است ارائه می شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo