< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

94/12/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نظريه تفصيل؛ بررسی ديدگاه های مطرح شده در علم دينی
بخش پايانی نظريه آقای پايا
بحث ما درباره بخش پايانی نظريه ای بود که علم دينی را در علوم طبيعی و بخش علمی علوم انسانی انکار و تنها در مورد بخش تکنولوژی آن پذيرفته بود. وی در اين نظريه ميان بين بعد علمی علوم انسانی و بعد تکنولوژيکی آن تفکيک قائل شده بود و دينی سازی را در بعد علم ناممکن و بی معنا و در بخش دوم ممکن و معنا دار دانسته است. حاصل سخنان وی در اين بخش به صورت خلاصه چنين است:
1. فرق علم و تکنولوژی در اين است که هدف از علم شناخت واقعيت و کشف قوانين حاکم بر آن است اما هدف تکنولوژی پيش بينی، کنترل و مهار پديده ها است.
2. علم از آن جهت که علم است از فرهنگ های مختلف تاثيری نمی پذيرد اما تکنولوژی متاثر از عوامل فرهنگی است.
3. علوم انسانی و اجتماعی دارای دو وجهه علمی و تکنولوژی هستند به اين معنا که اين علوم علاوه بر شناخت واقعيت انسان، رفتارهای او را نيز پيش بينی و آن را قابل مهار و کنترل می دانند.

ارزيابی
در مباحث مقدماتی اين نظريه، مطالبی درباره نسبت ميان علم و تکنولوژی بيان شد که برخی از نقدهای اين نظريه در آنجا آمده بود. در ادامه به جمع بندی آن سخنان و نکات ديگری در اين باره می پردازيم.
در مورد مطلب اول چند فرض مطرح است: اول اينکه پيش بينی و مهار از اهداف علم به شمار می آيد. فرض دوم اين است که پيش بينی و مهار از اهداف تکنولوژی است. فرض سوم اين است که از اهداف هر دو بوده است. در اين فرض نيز اين سوال مطرح است که اين نسبت چگونه است آيا طولی است يا عرضی؟
درباره اينکه پيش بينی از اهداف علم است چند نظريه مطرح شده است:
1. برخی معتقد هستند علم در پی دو کار است: تبيين و توضيح و سپس پيش بينی. اينان پيش بينی را نيز يکی از اهداف و مقاصد علم دانسته اند با اين تفاوت که پيش بينی منطقا متفرع بر تبيين است (اين پيش بينی صد درصدی نيست بلکه اطمينان آور است کما اينکه خود علم نيز هم گونه است. و لذا ممکن است پيش بينی خطا از کار در آيد و اين بدان خاطر است که مقوله تبيين آن خطا بوده است).
رودلف کارل ناپ که از فلاسفه علم و تجربه گرا است و طرفدار روش اثبات گرايی در علم است به اين مساله پرداخته است. وی در کتاب «مقدمه ای بر فلسفه علم» در فصل اول آن که با عنوان « ارزش قوانين: تبيين و پيش بينی» اين سوال را مطرح می کند که « قوانين علمی در علم و زندگی روزمره چه نقشی را ايفا می کند؟ پاسخ به اين پرسش دو گانه است: از يک طرف اين قوانين فکت هايی موجود را توضيح می دهند [فکت يعنی واقعيت های پديده ها، مثلا قانون انبساط فلزات در اثر حرارت يک فکت علمی است] و از طرف ديگر برای پيش بينی فکت های که هنوز ناشناخته اند به کار می آيد».[1]
نکته: فرق تطبيق يک قانون بر مصاديق و پيش بينی رخدادها توسط يک قانون آن است که مساله تطبيق مربوط به زمانی که مصاديق وجود داشته و اين قانون در مورد آنها اجرا شود، اما پيش بينی در مورد مصاديقی است که اکنون وجود نداشته اما در مورد آنها بر اساس آن قانون يک قضاوت صورت می گيرد. بنابراين تطبيق جايی است که فرد با مصداقی برخورد می کند اما پيش بينی درباره مصداق های رخ نداده است.
2. بيان دوم که شايد آن را بتوان به بيان اول برگرداند اين است که گفته شده «علم، تبيين می کند و دستاورد آن تبيين اين است که می تواند پيش بينی کند». جگون کيم در کتاب «علم شناسی فلسفی» که مجموعه ای از مقالاتی است که توسط چند نفر از فلاسفه علم نوشته شده و توسط آقای سروش ترجمه شده است، مقاله ای با عنوان «تبيين علمی» دارد. وی در آنجا گفته است: يکی از توابع منطقی مدل قانون فراگير [قوانين علمی که منطقی هستند] اين است که تبيين و پيش بينی ساختار منطقی يکسان دارند. وقتی می گوييم تبيين چيزی نيست جز استدلالی قياسی [علم سير از جزئی است اما وقتی می خواهد قانون را بيان کند قياس می کند. عينا همين ساختار منطقی، در پيش بينی هم وجود دارد] نتيجه ساده اش اين است که به شرط آنکه هر دو مقدمه قياسی را قبل از حدوث حادثه بدانيم می توانيم آن را برای پيش بينی حادثه مبين به کار گيريم. وقتی می توان تبيين را برای فراروی [پيش بينی] بکار گرفت که بتوان با داشتن حجتی پس نگرانه يا پيش نگرانه آن را مورد ارزيابی قرار داد.[2]
مساله پيش بينی اعم از پيش بينی و پس بينی است، يعنی توسط تبيينی که در علم شکل گرفته می توان حوادث گذشته و آينده را بدست آورد. در اين مساله ديگر زمان مطرح نيست زيرا بر اساس همان نظام عليت مساله مورد کشف قرار می گيرد. همه اينها را پيش بينی گويند اما چون غالبا در مورد آينده به کار می رود، انصراف به آن پيدا کرده است. اين مساله همان مساله قياس غايب به شاهد است که لسان متکلمين مطرح شده است.
بنابراين علم تجربی در پی دو مطلب است: کشف قانون و ديگری پيش بينی وقايع، اعم از اينکه آن وقايع مربوط به گذشته باشد يا حال و يا آينده منتهی اين پيش بينی ها متفرع بر تبيين است.
3. بيان سوم اين است که مقصود اول علم تبيين است. علم به دنبال شناخت قوانين عالم است اما بالتبع و با قصد ثانی به دنبال پيش بينی نيز هست. بر اين اساسا علم به ما هو علم، بدون قصد علم معنا ندارد اما علم بدون قصد پيش بينی معنا دارد. نويسنده کتاب علم و دين در اين باره می گويد: « تولمين به اين نکته اشاره دارد که بابلی ها از روی جدول های زمان بندی شده رياضی که بر اثر آزمون و خطا و بی هيچ مبنايی نظری به دست آورده بودند می توانستند پيش بينی های نجومی دقيقی به عمل آورند. در مايه ای مشابه، هنسون علم را جست و جوی انگاره ها [قوانين] وصف می کند. فيزيک همانا جست و جوی مفهوميت يا فهم پذيری است. جست و جوی امور و اشياء تازه وظيفه ثانويه آن است».[3] ايان باربور می گويد هدف اوليه و بذات علم همانا شناخت عقلی است (منظور عقل استقرائی است) و سلطه و تسلط امری ثانوی و بالعرض است.
وی در کتاب خويش در باره رابطه نظريه های علمی با واقع و يا به تعبير ديگر رابطه ذهن و عين بحث خوبی دارد و چهار ديدگاه فلسفی را در اين باره بيان می کند: ديدگاه پوزيتويست ها، ايده آليست ها، وسيله انگاران و رئاليست ها.
پوزيتويست ها می گفتند يافته های ذهنی ما ملخص دادهای حسی است، به اين معنا که در استقراء ناقصی که مثلا در مورد صد قضيه بررسی شده است به جای اينکه در بيان اين مساله تک تک آنها را نام بريم، آن را خلاصه کرده و حاصل آن را بيان می کنيم. اين همان قانون علمی است که چيزی افزون بر تجربه به ما نمی دهد. نويسنده کتاب «علم و دين» در نقد اين سخن می گويد اگر چنين باشد ديگر قوانين علمی قدرت پيش بينی نخواهند داشت ( مساله ربط ميان استقراء موارد انجام شده و به دست آوردند حکم مصاديق ديگر همان عويصه ای است که در باب استقراء مورد بحث و بررسی قرار گرفته است). ايده آليست ها می گفتند اساسا وراء ذهن واقعيتی نيست و تنها ما هستيم و ادراکات ما. وسيله انگاران می گفتند: ما واقعيت وراء ذهن را معتقديم اما می گوييم قوانين ذهنی هرگز کشف واقع نمی کند بلکه هدف قوانين علمی تنها پيش بينی رخدادها است. اما رئاليست ها می گويند واقع عينی و واقع ذهنی هر دو وجود دارد و علم می تواند آن واقعيت ها را کشف کرده و دست به پيش بينی بزند.[4]
4. بيان چهارم در اين باره آن است وسيله انگاران گفته اند. آنان می گويند اساسا کار علم پيش بينی است نه تبيين. نويسنده کتاب «علم و دين»[5] در باره اين گروه می گويد: اينان اين نظريه را تحت تاثير فلسفه تحليل زبانی که امروزه در غرب مطرح است بيان کرده اند. طرفداران اين فلسفه می گويند بر خلاف گذشته، رسالت فلسفه شناخت واقعيت نيست. همچنين شناخت فلسفه شناخت ذهن هم نيست که کانت و امثال او می گفتند. شناخت اخلاق هم نيست، بلکه کار فيلسوف شناخت زبان و نقش های مختلف آن است. حال وسيله انگاران تحت تاثير فلسفه تحليل زبان شکل گرفته است. ايان باربور در اينجا سخن دقيقی دارند ( وی گاه سخنان خيلی دقيقی شبيه آنچه مرحوم ملا صدرا بيان کرده اند دارند). وی می گويد: درست است که اهل علم فيلسوف نيستند و آن دقت هايی که فلاسفه در سخنان خود به کار برده اند ندارند اما مقبولات و مسلمات علمی آنها را نيز نمی توان دست کم و ناديده گرفت. اگر به سراغ عرف اهل علم در تاريخ گذشته و حال برويم می بينيم انديشه آنها بر خلاف وسيله انگاران است. عرف اهل علم به دنبال کشف واقعيت است و پيش بينی را تابع تبيين هايی بدست آمده می داند. حال آيا سخن شما وسيله انگاران مطابق با زبان اهل علم است؟!
نکته ديگر در نقد ديدگاه وسيله انگاران اين است که اگر دو نظريه پيدا شود که هر دو در پيش بينی برابر باشند اما يکی تبيين واقع کند و ديگری چنين نباشد، در نظر دانشمندان کدام نظريه صحيح است؟ روشن است که آنان گزينه اول را انتخاب می کنند. ثالثا اگر اهل علم در مقابل پيش بينی ها به دو امر متناقض برخورد کنند، به آن بها داده و در صدد رفع آن بر می آيند در حالی که تناقض، آسيبی برای پيش بينی نيست بلکه آسيب به کشف واقع بودن علم است.
حاصل آنکه طبق آنچه بيان شد اين سخن آقای پايا که می گويد «علم تنها تبيين می کند و پيش بينی جزء رسالت آن نيست بلکه مربوط به تکنولوژی است» با سخن فلاسفه علم هماهنگ نيست. اما درباره اينکه تکنولوژی چه نقشی در اين باره ايفاء می کند، و اينکه نقش آن ابزاری است به اين معنا که هدف علم بدون آن قابل دسترسی نيست در جلسه آينده انشاء الله سخن گفته خواهد شد.




[1] مقدمه ای بر فلسفه علم، کارل ناپ، ص 20.
[2] علم شناسی فلسفی، مجموعه مقالات، ترجمه و تالیف دکتر سروش، ص 63 و 64.
[3] علم و دین، ایان باربور، ص 183 و 184، ط: مرکز نشر دانشگاهی.
[4] ر.ک علم و دین، ایان باربور، ص 207 و 208، ط: مرکز نشر دانشگاهی.
[5] علم و دین، ایان باربور، ص 199، ط: مرکز نشر دانشگاهی.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo