< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

92/06/31

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث : برهان نظم و اتقان صنع در خداشناسی
 موضوع سخن در مساله علم و دین عبارت است از آنچه الهیون به عنوان اتقان و احکام عالم طبیعت معتقد هستند. روشن است که این نظم و اتقان بدون دخالت علم و اختیار امکان پذیر نیست یعنی متوقف است بر عنصر اختیار و علم، در نتیجه در باب خداشناسی از این مطلب استفاده می کنند . اما آیا این راه نیز می تواند به عنوان یکی از طرق اثبات صانع بکار رود یا نه اثبات اصل صانع و آفریدگار را از راه دیگری اثبات کرده و سپس از این طریق به اثبات صفات الهی از جمله علم الهی پرداخته می شود. متکلمین غالبا راه دوم را برگزیده اند یعنی در باب علم الهی از راه برهان نظم و اتقان صنع وارد شده اند .
 فلاسفه در این میان وجود خداوند را از طریق عقلی ثابت کرده و برای اثبات صفت حکمت الهی در مقام فعل تکوینی از برهان اتقان صنع بهره گرفته اند. آنان گفته اند خداوند متعال که وجودش به برهان عقلی اثبات شده دارای صفت حکمت است و نظامی که او بنا نموده است نظام احسن و اتقن است. این مساله را از طریق حس و استقراء نیز می توان ثابت نمود و در حقیقت علم الیقین را به عین الیقین تبدیل کرد. حاصل اینکه آنان گفته اند عالم که فعل الهی و حکیمانه است، از راه مطالعه حسی و تجربی نیز می توان آن را تایید نمود .
 جایگاه برهان اتقان صنع در الهیات اسلامی
 به صورت کلی در الهیات اسلامی اعم از فلسفه و کلام، بحث مربوط به اتقان صنع در سه جا مطرح شده است:
 1- در اثبات اصل وجود صانع و آفریدگار. برخی معتقد شده اند می توان در کنار ادله اثبات وجود خداوند از برهان نظم نیز استفاده کرد.
 2- اثبات علم الهی. این جایگاه را متکلمین بیان کرده و گفته اند برای اثبات اصل وجود خداوند نمی خواهند از این راه بهره بگیرند بلکه این برهان را در راه اثبات صفات الهی خصوصا علم ، مورد استفاده قرار می دهند. همان طور که گفته شد خواجه نصیر الدین طوسی برای اثبات علم الهی سه دلیل اقامه نمود که یکی از آنها احکام و اتقان نظام بود .
 3- اثبات حکمت الهی. فلاسفه برای اثبات حکمت فعلی و تکوینی الهی از براهین عقلی استفاده کرده اند ( علم الیقین ) اما گفته اند می توان آن را از طریق برهان اتقان صنع و تدبر در عالم طبیعت نیز بدست آورد ( عین الیقین ). آنان در همین جا به بحث شرور پرداخته اند.
 حاصل اینکه اگر از ما سوال کنند برهان نظم و اتقان صنع در کجای الهیات اسلامی و به چه انگیزه ای مطرح شده است پاسخ می دهیم که در سه چیز است: اثبات وجود صانع و آفریدگار، اثبات علم الهی و اثبات حکمت فعلی و تکوینی خداوند .
 برهان نظم و اتقان صنع در اثبات خداوند
 فلاسفه و متکلمین در گذشته غالبا از مساله اتقان صنع و برهان نظم برای اثبات وجود الهی استفاده نکرده اند اما در دوران معاصر، از استاد مطهری به بعد، این راه به عنوان یکی از طرق اثبات وجود خداوند در کنار سایر طرق مطرح شده است. شهید مطهری را می توان مبدع این بحث دانست زیرا آنچه در گذشته در این باره بیان شده به صورت پراکنده بوده است.
 شهید مطهری راههای اثبات وجود خداوند را سه دسته می داند:
  1. راه فطرت، که راه درون است .
  2. راه فلسفی، که مراد از آن براهین تحلیلی عقلی برای اثبات وجود خداوند است مانند برهان امکان و وجوب ، برهان صدیقین و غیره
  3. راه شبه فلسفی یا علمی . این راه همان راه اتقان صنع و برهان نظم است. ایشان معتقد است می توان با مشاهده و تدبر در شگفتی های عالم به ماوراء الطبیعت عالم دست یافت .
 بعد از ایشان حضرت استاد سبحانی در کتاب «الالهیات » و استاد جوادی آملی نیز در کتاب «براهین اثبات واجب » و دیگران به این بحث پرداخته اند.
 نکته : هر چند بر برهان نظم و اتقان صنع نقد هایی نیز وارد شده است اما باید دانست که این برهان در حد خود می تواند صانع را اثبات نماید. بله نباید از این برهان انتظار بیشتر از حدش را داشت و آن را در حد برهان صدیقین دانست. به تعبیر آیت الله سبحانی هر امام زاده ای در حد خویش اعجاز و شفا می دهد. این برهان نیز در حد خود به امر پرداخته است و در حد خویش کامل و راه گشا است.
 در میان قدما ، فخر رازی به این مطلب توجه نموده است. وی گفته است « اعلم أن من تدبر في أجزاء العالم الأعلى و الأسفل، ظهر له أن هذا العالم مبني على الوجه الأصلح و الأصوب و الترتيب الأفضل و الأتقن، و صريح العقل شاهد بأن وقوع الشي‌ء على هذا الوجه لا يكون إلا بتدبير حكيم عالم. فهذا الطريق يدل على وجود الإله لهذا العالم. » [1] . ایشان معتقد است برهان نظم ، برهانی است که صغرای آن حسی و کبری آن عقلی است. وی سپس گفته است برای اثبات صغرای این برهان می توان از دانش های ذیل بهره جست : علم تشریع و فیزیولوژی، علم نفس شناسی ، جانور شناسی ، گیاه شناسی ، معدن شناسی ، علم شیمی و علم هیات و ستاره شناسی . در واقع علم در این بحث به یاری دین می آید.
 وی در ادامه گفته است هیچ کتابی مانند قرآن کریم از این راه سخن نگفته است « و اعلم أن هذا النوع من البحث بحر لا ساحل له، و ليس في شي‌ء من الكتب بيان هذا النوع من الدلائل كما في القرآن، فإنه مملوء من هذا النوع من البيان. قال اللّه تعالى إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِما يَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ، فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها، وَ بَثَّ فِيها مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ، وَ تَصْرِيفِ الرِّياحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّماءِ، وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ [2] . » [3]
 رازی در ادامه بین این راه و راه حکما مقایسه گرده و گفته است: « أن الدلائل التي ذكرها الحكماء و المتكلمون و إن كانت كاملة قوية، إلا أن هذه الطريقة المذكورة في القرآن عندي: أنها أقرب إلى الحق و الصواب، و ذلك لأن تلك الدلائل دقيقة، و بسبب ما فيها من الدقة انفتحت أبواب الشبهات، و كثرت السؤالات.
 و أما الطريق الوارد في القرآن فحاصله راجع إلى طريق واحد و هو المنع من التعمق، و الاحتراز عن فتح باب القيل و القال، و حمل الفهم و العقل على الاستكثار من دلائل العالم الأعلى و الأسفل. » [4] راهی که حکما برای خداشناسی بیان کرده اند چون دقیق است باب شبهات در آن باز می شود اما راهی که قرآن در این زمینه بیان فرموده همه اش به یک چیز بر می گردد و گرفتار قیل و قال نمی شود .
 جایگاه برهان اتقان صنع در منابع دینی
 اجمالا جایگاه بحث اتقان صنع در الهیات اسلامی قدیما و جدیدا روشن شد. از نظر منابع قرآنی و روایی نیز در این باره مطالب زیادی بیان شده است. برخی از آیات در این باره بیان شد . از روایات نیز می توان به حدیث توحید مفضل از امام صادق (ع) اشاره نمود. مفضل که از شاگردان آن حضرت است روزی در مسجد عده ای از زنادقه را دیدند که دور هم نشسته و سخنان کفر آمیزی را مطرح می کنند و در میان آنها ابن ابی العوجاء که فردی گستاخ بود نیز قرار دارد. مفضل می گوید وقتی این صحنه را مشاهده کردم دیگر طاقت نیاوردم و آنان را به تندی مورد سرزنش و نکوهش قرار دادم. در این حال از من پرسیدند تو کیستی که چنین می گویی؟ گفتم از یاران جعفر ابن محمد (ع) هستم. آنان گفتند اما ما چنین فکر نمی کنیم زیرا ما گاه با جعفر ابن محمد گفتگو کرده ایم و سخنان تندتر از اینجا نیز زده ایم اما او دارای خلق خوبی بوده و هرگز بر آشفته نشده است و به ما بدگویی نکرده است. مفضل می گوید پاسخی نداشتم که بدهم لذا برگشتم و جریان را به امام عرض کردم . آن حضرت فرمودند چند جلسه ای بیا تا معارفی را به تو تعلیم دهم تا بتوانی در مقابل خصم دفاع کنی . لذا حضرت یک کلاس یک نفره به مدت پنج جلسه تشکیل دادند. خود همین رفتار امام صادق (ع) درس آموز است که چگونه یک امام معصوم وقتی احساس ضرورت و نیاز می کنند حاضر می شود یک درس یک نفره بر گزار نماید .
 بعد امام به مفضل فرمودند « يَا مُفَضَّلُ أَوَّلُ الْعِبَرِ وَ الدَّلَالَةِ عَلَى الْبَارِي جَلَّ قُدْسُهُ تَهْيِئَةُ هَذَا الْعَالَمِ وَ تَأْلِيفُ أَجْزَائِهِ وَ نَظْمُهَا عَلَى مَا هِيَ عَلَيْهِ فَإِنَّكَ إِذَا تَأَمَّلْتَ الْعَالَمَ بِفِكْرِكَ وَ خَبَرْتَهُ بِعَقْلِكَ وَجَدْتَهُ كَالْبَيْتِ الْمَبْنِيِّ الْمُعَدِّ فِيهِ جَمِيعُ مَا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ عِبَادُهُ فَالسَّمَاءُ مَرْفُوعَةٌ كَالسَّقْفِ وَ الْأَرْضُ مَمْدُودَةٌ كَالْبِسَاطِ وَ النُّجُومُ مُضِيئَةٌ كَالْمَصَابِيحِ وَ الْجَوَاهِرُ مَخْزُونَةٌ كَالذَّخَائِرِ وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ فِيهَا لِشَأْنِهِ مُعَدٌّ وَ الْإِنْسَانُ كَالْمَلِكِ ذَلِكَ الْبَيْتِ وَ الْمُخَوَّلِ جَمِيعَ مَا فِيهِ وَ ضُرُوبُ النَّبَاتِ مُهَيَّأَةٌ لِمَآرِبِهِ وَ صُنُوفُ الْحَيَوَانِ مَصْرُوفَةٌ فِي مَصَالِحِهِ وَ مَنَافِعِهِ فَفِي هَذَا دَلَالَةٌ وَاضِحَةٌ عَلَى أَنَّ الْعَالَمَ مَخْلُوقٌ بِتَقْدِيرٍ وَ حِكْمَةٍ وَ نِظَامٍ وَ مُلَائَمَةٍ وَ أَنَّ الْخَالِقَ لَهُ وَاحِدٌ وَ هُوَ الَّذِي أَلَّفَهُ وَ نَظَّمَهُ بَعْضاً إِلَى بَعْضٍ جَلَّ قُدْسُهُ وَ تَعَالَى جَدُّهُ وَ كَرُمَ وَجْهُهُ وَ لَا إِلَهَ غَيْرُهُ تَعَالَى عَمَّا يَقُولُ الْجَاحِدُونَ وَ جَلَّ وَ عَظُمَ عَمَّا يَنْتَحِلُهُ الْمُلْحِدُون‌ » [5] اى مفضل! اول عبرتها و دليلها بر صانع عالم تعالى شأنه، تهيّه و نظام اين عالم است و تأليف اجزاء آن و نسق آن بر وجه كمال زيرا كه اگر تأمل كنى در عالم به فكر خود و تميز كنى به عقل خود، خواهى يافت اين عالم را مانند سرائى كه بنا كرده‌اند و هر چه بندگان خدا را به آن احتياج است مهيّا كرده‌اند، پس آسمان‌ رفيع مانند سقف اين خانه است و زمين وسيع مانند بساطى است كه براى ايشان گسترانده‌اند و ستاره‌ها [ئى‌] كه به حسن انتظام بر هم چيده‌اند مانند چراغها است كه بر اين طاق مقرنس آويخته‌اند و جواهر كه در جبال و تلال مخزون است مانند ذخيره‌ها است كه براى ايشان مهيّا ساخته‌اند، و هر چيزى را براى مصلحتى قرار داده. و انسان به منزله كسى است كه اين خانه را به او بخشيده‌اند و آنچه در آن هست به او واگذاشته‌اند، و انواع نباتات را براى او مقرر داشته‌اند، و انواع حيوانات را به جهت مصالح او آفريده‌اند.
 پس اين انتظام امور و اتّساق احوال، دليل واضح است بر آن كه عالم مخلوق است به تقدير و حكمت و نظام و مصلحت و آن كه خالق همه يكى است كه اين اصناف مخلوقات را با يك ديگر الفت داده و بعضى را به بعضى مربوط و محتاج گردانيده‌ است .
 مفضل در ادامه از امام می پرسد: « يَا مَوْلَايَ إِنَّ قَوْماً يَزْعُمُونَ أَنَّ هَذَا مِنْ فِعْلِ الطَّبِيعَةِ » برخی می گویند این اموری که در عالم مشاهده می شود حاصل خود طبیعت است . ( این همان اشکال معروفی است که توسط نظریه داروین با نام انتخاب طبیعی مطرح است در عصر جدید نیز مطرح است ) امام جوابی دادند که تا قیامت جواب است . فرمودند « سَلْهُمْ عَنْ هَذِهِ الطَّبِيعَةِ أَ هِيَ شَيْ‌ءٌ لَهُ عِلْمٌ وَ قُدْرَةٌ عَلَى مِثْلِ هَذِهِ الْأَفْعَالِ أَمْ لَيْسَتْ كَذَلِكَ فَإِنْ أَوْجَبُوا لَهَا الْعِلْمَ وَ الْقُدْرَةَ فَمَا يَمْنَعُهُمْ مِنْ إِثْبَاتِ الْخَالِقِ فَإِنَّ هَذِهِ صَنْعَتُهُ وَ إِنْ زَعَمُوا أَنَّهَا تَفْعَلُ هَذِهِ الْأَفْعَالَ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لَا عَمْدٍ وَ كَانَ فِي أَفْعَالِهَا مَا قَدْ تَرَاهُ مِنَ الصَّوَابِ وَ الْحِكْمَةِ عُلِمَ أَنَّ هَذَا الْفِعْلَ لِلْخَالِقِ الْحَكِيمِ فَإِنَّ الَّذِي سَمَّوْهُ طَبِيعَةً هُوَ سُنَّتُهُ فِي خَلْقِهِ الْجَارِيَةُ عَلَى مَا أَجْرَاهَا عَلَيْه‌ » از این افراد سوال کن آیا آنچه طبیعت انجام می دهد از روی علم و توانایی است یا بدون علم و توانایی و از روی تصادف صورت گرفته است؟ اگر بگویند از روی علم و توانایی است در این صورت دعوا لفظی خواهد بود. زیرا ما نیز همین را می گوییم منتها ما اسم آن موجود را خداوند می گذاریم و آنها آن را طبیعت می نامند. اما اگر بگویند طبیعت بدون علم و توانایی این کارها را انجام می دهد در این صورت همه می دانند که این مطلب اشتباه است و هیچ کس باور نمی کند که این نظام دقیق محصول یک موجود بی شعور باشد.
 بعد امام فرمودند: « فَإِنَّ الَّذِي سَمَّوْهُ طَبِيعَةً هُوَ سُنَّتُهُ فِي خَلْقِهِ الْجَارِيَةُ عَلَى مَا أَجْرَاهَا عَلَيْه‌ » [6] آنچه آنان طبیعت می دانند سنت الهی است كه جاری شده و اشياء را با اسباب ایجاد می کند . اما جاهلان بر اين اسباب نظر افكنده‌اند و از مسبب الاسباب غافل شده‌اند.
 امام در اینجا به مساله دیگری اشاره می نمایند. امروزه در دنیای مسیحیت بعد از شبهاتی که توسط هیوم و دیگران بر برهان نظم گرفته شده، عده ای برای حل این مشکل گفته اند: ما برهان نظم را مانند قدیمی ها بکار نمی بریم بلکه سخن را لطیف تر کرده و یک قدم عقب تر می رویم و از خود انتخاب طبیعی سوال می کنیم. چگونه طبیعت دست به چنین انتخابی می زند؟ آیا خود همین انتخاب کردن نیازمند یک شعور و تدبیر نیست؟ برهان نظم یعنی عالم به گونه ای بنا شده که قابلیت انتخاب طبیعی داشته باشد. به عبارت دیگر پدیده های گوناگون محصول انتخاب طبیعی است اما چه چیزی باعث همین انتخاب می شود؟ طبیعت وام دار نظم حاکم بر عالم است. این امر نیست مگر تکیه داشتن بر یک فاعل حکیم و توانا .
 حساسیت و اهمیت این بحث
 مخاطبان تحصیل کرده و دانشجویان نوعا برهان های فلسفی را نمی فهمند زیرا زبان آن را ندارند. آنچه نسبت با این مخاطبان بیش از همه جواب می دهد همین برهان اتقان صنع است. شبهات فراوانی نیز در این زمینه بیان شده است. متاسفانه کتابهایی در این زمینه نوشته است و برهان نظم را به گونه ای زیر سوال برده اند که اگر یک جوان معمولی آنها را بخواند تحت تاثیر قرار می گیرد.
 خدای متعال نیز صبور است و حتی به دشمنان خویش نیز فرصت و توانایی می دهد. شیطان با اینکه دشمن ترین دشمنان است اما قدرتمندترین آنهاست. البته این سنت الهی است و خدای متعال نمی ترسد زیرا او ابراهیم (ع) نیز دارد، پیامبر اسلام(ص) را نیز دارد، علی ابن ابیطالب(ع) را نیز دارد . و یا در مرتبه پایین تر شیخ مفید، ملاصدرا و شهید مطهری را نیز دارد. اینها در مقابل تک های شیطانی پاتک رحمانی زده و رشد می کنند. اگر شیطان و نفس اماره نبود هرگز آیت الله بهجت درست نمی شد. آن قدر مبارزه می کند تا شیطان و نفس را تسلیم خود می کند. این در مقام عمل در مقام فکر نیز ما باید مبارزه جدی و دائمی داشته باشیم و این امر ممکن نیست مگر اینکه خود را مجهز نماییم. مساله عقاید خیلی مهم است. در امور فقهی یک فتوا می تواند مساله ای را حل کند اما در مورد اعتقادات نیازمند هزاران متکلم هستیم . لذا حساسیت و اهمیت بحث بسیار است و کار کردن در این زمینه بسیار ارزشمند.
 ان شاء الله در ادامه بحث به بررسی وضعیت برهان نظم در الهیات مسیحی می پردازیم .


[1] المطالب العالیه ، فخر الدین رازی ، ج1 ، ص 233 ط: دار الکتاب العربی
[2] بقره/سوره2، آیه164
[3] المطالب العالیه ، فخر الدین رازی ، ج1 ، ص 235 ط: دار الکتاب العربی
[4] المطالب العالیه ، فخر الدین رازی ، ج1 ، ص 236 ط: دار الکتاب العربی
[5] توحید مفضل ، امام صادق (ع) ، ص 47، ط : داوری
[6] توحید مفضل ، امام صادق (ع) ، ص 55، ط : داوری

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo