< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

92/03/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث: نظریه تکامل انواع و رابطه آن با آموزه های دینی
 خلقت انسان از خاک در قرآن کریم
 در جلسه گذشته بیان شد که در میان آیات شریف قرآن کریم، روشن ترین آیه ای که دلالت دارد خلقت مستقیم حضرت آدم (ع) از خاک دارد و خلقت آن حضرت را در اثر تحول انواع رد می کند، آیه 59 سوره آل عمران است. خدای متعال در این آیه می فرماید: «إِنَّ مَثَلَ عيسى‌ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ » مَثَل عيسى در نزد خدا، همچون آدم است؛ كه او را از خاك آفريد، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد. (بنا بر اين، ولادت مسيح بدون پدر، هرگز دليل بر الوهيّت او نيست.)
 نکته اساسی در این آیه این است که همه مفسرین گفته اند این آیه در رد عقیده عده ای از نصاری است که حضرت مسیح(ع) را فرزند خداوند می دانستند. احتجاج آنها این بود که چون آن حضرت پدری نداشت، پس خداوند پدر او می باشد. قرآن کریم این استدلال را رد کرده و می فرماید: خلقت حضرت مسیح (ع) مانند حضرت آدم (ع) است. اگر می گویید چون مسیح (ع) پدر نداشت، پس فرزند خداست، در باره حضرت آدم (ع) نیز باید همین عقیده را داشته باشید در حالی که چنین نمی گویید.
 بررسی دو اشکال و جواب
 1- درست است که می توان احتمال داد مراد از خلقت حضرت آدم (ع) از تراب، به معنای این است که ابتدای خلقت ایشان به خاک بر می گردد کما اینکه آقا سحابی گفته است اما این برداشت خلاف ظاهر قرآن است و قرینه ای نیز بر آن وجود ندارد. از این مهمتر اینکه اگر بخواهیم برای حضرت آدم (ع) تباری قائل شویم در این صورت استدلال قرآنی عقیم خواهد بود و احتجاج نصاری ابطال نخواهد شد. زیرا اگر حضرت آدم (ع) دارای پدر و لو از انسان های آدم نما باشد در این صورت تشبیه صورت گرفته نمی تواند احتجاج نصاری را ابطال نماید. مرحوم علامه نیز عمده نقدی که بر این نظریه بیان کرده اند همین نقد است .
 2- گفته اند در قرآن کریم در میان همه انبیاء تنها، حضرت عیسی (ع) است که بر نسب مادری اش بسیار تاکید شده است و این امر نشان می دهد که قرآن کریم در صدد بیان خلقت طبیعی حضرت عیسی (ع) و نه امری معجره گونه است.
 اما این سخن نادرست است زیرا اولا احتمال دارد تاکید قرآن بر مادر داشتن آن حضرت بدین جهت باشد که ایشان متولد شده اند و متولد شده نمی تواند اله باشد زیرا اله کسی است متولد نباشد « لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَد» [1] . ثانیا احتمال دارد تاکید قرآن کریم بر این امر بر خلاف آنچه توهم شده، ناظر به خارق العاده بوده این جریان باشد. زیرا سیر طبیعی ولادت و پیدایش انسان این است که از پدر و مادر هر دو باشد. اما در اینجا تنها با مادر صورت گرفته است . شاهد بر این مطلب این آیه شریفه است که می فرماید « إِنَّمَا الْمَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى‌ مَرْيَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ » [2] عيسى بن مريم فقط فرستاده خدا، و كلمه (و مخلوق) اوست، كه او را به مريم القا نمود؛ و روحى(شايسته) از طرف او بود. قرآن کریم در میان همه انسان ها تنها حضرت مسیح (ع) را «کلمه الله » یا «روح منه » معرفی نموده است در حالی که همه مخلوقات الهی کلام تکوینی الهی و یا همه انسانها روحی از جانب خدای متعال هستند. تاکید قرآن بر این مساله بیان جنبه خارق العاده بوده خلقت آن حضرت است . حتی آنجا که ملائکه به حضرت مریم (ع) بشارت می دهند « إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبينَ » [3] با اینکه حضرت مریم (س) مخاطب سخن ملائکه است اما با تعبیر عیسی ابن مریم از او یاد شده است. مرحوم علامه در این باره می فرماید وجه اینکه قرآن آن حضرت را با نسب مادری معرفی می کند ، تاکید بر پدر نداشتن ایشان و خارق الامر بودن این امر دارد « و تقييد عيسى بابن مريم مع كون الخطاب في الآية لمريم للتنبيه على أنه مخلوق من غير أب، و يكون معروفا بهذا النعت، و أن مريم شريكته في هذه الآية كما قال تعالى: «وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً لِلْعالَمِينَ»: الأنبياء- 91.» [4]
 از باب تشبیه چه بسا بتوان گفت اینکه تعبیر می شود به «فرزندان حضرت فاطمه(س)» با اینکه حضرت علی (ع) همسران و فرزندان دیگری نیز داشته، از باب اهمیت دادن به مقام حضرت زهرا (س) است. در روایات نیز یکی از خصوصیات حضرت مهدی (عج) فرزندان حضرت فاطمه(س) بودن معرفی شده است: « قال رسول الله (ص) : الْمَهْدِيُّ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ » [5]
 استدلال به 59 سوره آل عمران بر نظریه جهش در فرضیه تکامل
 در کتاب « قرآن و علوم طبیعی » که مجموعه از مقالات در این زمینه است، نویسنده یکی از مقالات به بررسی فرضیه جهش از منظر قرآن کریم پرداخته است . وی در مورد این آیه و مساله جهش گفته است: در آیه 59 سوره آل عمران چون خلقت حضرت عیسی (ع) به حضرت آدم (ع) تشبیه شده است و از آنجا که حضرت عیسی (ع) پدر نداشته اما مادر داشتند ، از این تشبیه بدست می آید که حضرت آدم (ع) هر چند پدر نداشتند اما دارای مادر بودند . آن حضرت در عصری می زیستند که انسانهای دیگری وجود داشته است. در اثر جهشی که در جنین داخل رحم یکی از زنان آن عصر اتفاق افتاده، همان طور که حضرت عیسی (ع) خلق شده است، حضرت آدم (ع) نیز به وجود آمده است. ایشان می گوید: « از آنجا که خلقت حضرت آدم (ع) همچون حضرت عیسی (ع) ذکر شده است نمی توان آفرینش مستقیم آدم(ع) و حضرت عیسی (ع) را از خاک نتیجه گرفت زیرا بر همگان مبرهن است که حضرت عیسی (ع) دارای مادر بوده است ولی با این آیه می توان نتیجه گیری نمود که هر دوی ایشان تنها از مادر زاییده شده اند و فردی به عنوان پدر در تولد ایشان نقش نداشته است . در این صورت حضرت آدم (ع) نه تنها اولین مخلوق انسانی نبوده بلکه وی نیز در جامعه ای انسانی و در میان مردمان می زیسته است که شاید در رحم از مادری زاییده شده است. چرا که وجه تشابه خلقت حضرت عیسی (ع) و حضرت آدم (ع) به گفته قرآن کریم در خلقت ایشان نهفته است » [6] .
 بررسی و نقد
 در بررسی این کلام باید توجه داشت که منطق تشبیه از نظر عقلایی و عرفی چیست؟ ارکان تشبیه عبارت اند از: مشبه و مشبه. روال تشبیه این گونه است که صفتی در مشبه به که برجسته است، مسلم گرفته شده ، سپس به مشبه نسبت داده می شود. اگر کسی عکس این امر را بخواهد عمل کند تشبیه معکوس نموده است. مثلا وقتی انسان به شیر تشبیه شده و گفته می شود «زید کالاسد » یعنی خصوصیتی شناخته شده در اسد بنام شجاعت است که به زید نسبت داده می شود. این طور نیست که صفتی در زید باشد و شیر را به آن تشبیه کند. در آیه شریفه نیز نفرموده مثل آدم (ع) مانند مثل عیسی (ع) است تا بگویید چون عیسی (ع) مادر داشت اما پدر نداشت ، پس حضرت آدم (ع) نیز دارای مادر بوده است بلکه فرموده است مثل عیسی (ع) مانند مثل حضرت آدم (ع) است. لذا آنچه نویسنده مقاله بیان داشته عکس تشبیه است که از منطق کلام خارج بوده و تحمیل بر کلام است. بنابراین نکته اول اینکه منطق تشبیه اقتضا می کند مشبه به اصل و مشبه فرع باشد نه بالعکس.
 ثانیا این منطق که صفت مشبه از مشبه به گرفته می شود نه عکس آن ، در همه صفات جاری نیست بلکه در صفات بارز و شناخته شده است و نمی توان آن را به صفات دیگر سرایت داد.
 تحلیل نهایی در مورد فرضیه تحول و قرآن کریم
 در ادامه بیان خواهد شده که در مورد معنای آیات قرآن و بررسی فرضیه تکامل، فعلا دلیل قاطعی در علم بر تحول انواع اقامه نشده است. اما اگر فرض کنیم در آینده این مساله ثابت شود و دلیلی قطعی بر آن اقامه شود آیا سخن خود درباره آیات قرآن را پس می گیریم یا نه ؟ دو مطلب در اینجا بیان شده است: مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: دفعی بودن خلقت حضرت آدم (ع) از خاک، صریح آیات نیست بلکه ظهور نزدیک به صریح است لذا قابلیت تاویل را دارد و در صورتی که در علم این فرضیه با دلیل قطعی ثابت شود، این آیات تاویل برده می شود. علامه مصباح یزدی در این باره می فرماید: در فرض مسلم شده این نظریه باز دست از ظاهر این آیات برداشته نمی شود بلکه آنچه گفته می شود این است که خلقت حضرت آدم (ع) به صورت اعجاز گونه صورت گرفته است .
 
 * * *
 اللهم صل علی محمد و آل محمد


[1] اخلاص /سوره112، آیه 3
[2] نساء /سوره 4 ، آیه 171
[3] آل عمران /سوره 3، آیه 45
[4] المیزان فی تفسیر القرآن ، علامه طباطبایی ، ج3 ، ص 195 ، ط : جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
[5] بحار الانوار ، علامه مجلسی ، ج51 ، ص 43 ، ط : نشر اسلامیه
[6] قرآن و علوم طبیعی، مجموعه مقالات ، ج2 ، ص 312

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo