< فهرست دروس

درس کلام جدید - وحی پژوهی و حقیقت نبوت استاد ربانی

جلسه 51

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث : چگونگی اطمینان نبی به صدق وحی
 بررسی دیدگاه سید مرتضی در مورد آیه 52 سوره حج
 قرآن کریم می فرماید «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ في‌ أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ »
 هيچ پيامبرى را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه هر گاه آرزو مى‌كرد(و طرحى براى پيشبرد اهداف الهى خود مى‌ريخت)، شيطان القائاتى در آن مى‌كرد؛ امّا خداوند القائات شيطان را از ميان مى‌برد، سپس آيات خود را استحكام مى‌بخشيد؛ و خداوند عليم و حكيم است.
 در جلسات قبل بیان شده که اقوال مفسیرین درباره این آیه و معنای تمنی در آن سه دسته است :
  1. برخی از مفسرین در تفسیر کلمه «تمنی» دو احتمال در بیان کرده اند: به معنای تلاوت و قرائت و به معنای آرزو و خواست خواست قلبی .
  2. برخی دیگر معنای آن را تنها تلاوت دانسته اند. اکثر مفسرین این وجه را برگزیده اند .
  3. برخی نیز «تمنی » را به معنای آرزو را گرفته اند.
 از جمله شخصیت های برجسته شیعی که به این مسئله پرداخته است، مرحوم سید مرتضی در کتاب «تنزیه الانبیاء» است. ایشان در این کتاب وجه اول را پذیرفته اند. اگر از ایشان سوال شود شما چگونه وجه اول را برگزیده اید در حالی که از عصمت انبیاء دفاع می کنید؟ در پاسخ می فرماید: ظاهر آیه دلالتی بر آن قصه غرانیق، که افسانه ای خرافی است ندارد . بلکه آنچه ظاهر آیه به آن دلالت دارد یکی از این دو مطلب است : «تمنی» به معنای تلاوت باشد یا به معنای آرزو و خواسته قلبی. اگر تمنی به تلاوت باشد معنای آیه این می شود که هر گاه پیامبر اکرم (ص) آیات را بر قومش می خواند، آن ها کلام الهی را تحریف می کردند و بر آن چیزی می افزودند همان گونه که یهود نسبت به کتاب موسی(ع) این کار را انجام می دادند. این تحریف با وسوسه شیطان صورت می گرفت اما خداوند متعال این مساله را از بین می برد و حجت خود را غالب می کرد. بر اساس این معنا این آیه باعث تسلی و آرامش پیامبر می باشد.
 « الجواب قلنا أما الآية فلا دلالة في ظاهرها على هذه الخرافة التي قصوها و ليس يقتضي الظاهر إلا أحد أمرين إما أن يريد بالتمني التلاوة كما قال حسان بن ثابت‌
  تمنى كتاب الله أول ليلة و آخره لاقى حمام المقادر
  أو يريد بالتمني تمني القلب فإن أراد التلاوة كان المراد أن من أرسل قبلك من الرسل كان إذا تلا ما يؤديه إلى قومه حرفوا عليه و زادوا فيما يقوله و نقصوا كما فعلت اليهود في الكذب على نبيهم فأضاف ذلك إلى الشيطان لأنه يقع بوسوسته و غروره ثم بين أن الله تعالى يزيل ذلك و يدحضه بظهور حجته و ينسخه و يحسم مادة الشبهة به و إنما خرجت الآية على هذا الوجه مخرج التسلية له ص لما كذب المشركون عليه و أضافوا إلى تلاوته من مدح آلهتهم ما لم يكن فيها » [1]
 اما در صورتی که معنای تمنی ، آرزو و خواسته قلبی باشد چند وجه در مورد آیه بیان شده است :
 1.برخی از اهل علم معتقد هستند ، وقتی پیامبر اکرم (ص) آیات قرآن را تلاوت می فرمود چون در برخی موارد تعداد مشرکان زیاد بود ، آنان سر و صدا می کردند تا کلام به گوش دیگران نرسد و یا جملاتی را می گفتند و این باعث می شود امر برای مردم مشتبه شود . در مورد این آیه نیز یکی از مشرکین این دو جمله را اضافه کرد و برای مردم مشتبه شد.
 «و إن كان المراد تمني القلب فالوجه في الآية أن الشيطان متى تمنى النبي ع بقلبه بعض ما يتمناه من الأمور يوسوس إليه بالباطل و يحدثه بالمعاصي و يغريه بها و يدعوه إليها و أن الله تعالى ينسخ ذلك و يبطله بما يرشده إليه من مخالفة الشيطان و عصيانه و ترك استماع غروره » [2]
 2. گفته شده پیامبر اکرم (ص) در موقع تلاوت آیات، مکث می نمودند و گاه کلماتی را به عنوان توضیح بیان می فرمودند . این دو جمله نیز در اینجا به صورت سوال انکاری مطرح شده است .
 « و قيل أيضا إنه ع كان إذا تلا القرآن على قريش توقف في فصول الآيات و أتى بكلام على سبيل الحجاج لهم فلما تلا أَ فَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَ الْعُزَّى وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرى‌ قال ص تلك الغرانيق العلى منها الشفاعة ترتجى على سبيل الإنكار عليهم و إن الأمر بخلاف ما ظنوه من ذلك‌» [3]
  • برخی گفته اند مراد از غرانیق ملائکه است و تلاوت این آیات نسخ شده است.
 «و قيل إن المراد بالغرانيق الملائكة و قد جاء مثل ذلك في بعض الحديث فتوهم المشركون أنه يريد آلهتهم‌» [4]
 غرنوق، به پرنده سفید زیبای دریایی گفته می شود. ( اهل سنت معتقد به نسخ قرآن هستند و می گویند نسخ در قرآن گاه از جهت معنایی است و گاه از جهت تلاوت آیه است . اما شیعه به نسخ معتقد نیست.)
 بررسی کلام سید مرتضی:
 وجوهی که مرحوم سید برای تفسیر تمنی به آرزو بیان کرده اند ناتمام است. مرحوم شیخ الطائفه که شاگرد مرتضی است در تفسیر تبیان به این مساله نپرداخته است. مجمع البیان نیز همه مطالب سید مرتضی را در این باره تنها نقل کرده است .
 در مورد وجه اولی که سید مرتضی بیان فرموده فخر رازی اشکال گرفته و گفته است «أحدهما: أنه لو كان كذلك لكان يجب على الرسول صلى اللَّه عليه و سلم إزالة الشبهة و تصريح الحق و تبكيت ذلك القائل و إظهار أن هذه الكلمة منه صدرت و ثانيهما: لو فعل ذلك لكان ذلك أولى بالنقل‌» [5] اگر واقعا چنین است بر پیامبر واجب بود که این شبهه را برطرف نماید. اگر کسی بگوید از کجا می گویید پیامبر اکرم (ص) چنین نکرده است ؟ می گوید این مساله عادی نیست و از حوادث برجسته است و اگر چنین بود مثل خود اصل قصه بلکه بالاتر از آن ، نقل می شد .
 ممکن است گفته شود: پیامبر اکرم (ص) عکس العملی نشان نداد زیرا آن حضرت سوره را به صورت کامل برای مردم بیان فرموده بود و دیگر نیازی به گفتن ایشان نیست. اما فخر رازی می گوید این مطلب درست نیست زیرا مرزبندی سوره ها در آن زمان مشخص نبود و گاه آیه ای می آمد و پیامبر امر می فرمود در فلان سوره باشد .
 «فإن قيل إنما لم يفعل الرسول صلى اللَّه عليه و سلم ذلك لأنه كان قد أدى السورة بكمالها إلى الأمة من دون هذه الزيادة فلم يكن ذلك مؤديا إلى التلبيس كما يؤدي سهوه في الصلاة بعد أن وصفها إلى اللبس، قلنا إن القرآن لم يكن مستقرا على حالة واحدة في زمان حياته لأنه كان تأتيه الآيات فيلحقها بالسور فلم يكن تأدية تلك السورة بدون هذه الزيادة سببا لزوال اللبس، و أيضا فلو كان كذلك لما استحق العتاب من اللَّه تعالى على ما رواه القوم الوجه الرابع: هو أن المتكلم بهذا هو الرسول صلى اللَّه عليه و سلم ثم هذا يحتمل ثلاثة أوجه فإنه إما أن يكون قال هذه الكلمة سهوا أو قسرا أو اختيارا أما الوجه الأول: و هو أنه عليه السلام قال هذه الكلمة سهوا فكما» [6]
 اما وجه دوم و سوم : فرمودند پیامبر توقف می نمودند و توضیحاتی در مورد آیات بیان می فرمودند و یا مراد از غرانیق ملائکه است .
 فخر رازی این وجه را نیز مردود دانسته و می گوید «و هذان الوجهان الأخيران يعترض عليهما بأنه لو جاز ذلك بناء على هذا التأويل فلم لا يجوز أن يظهروا كلمة الكفر في جملة القرآن أو في الصلاة بناء على هذا التأويل، و لكن الأصل في الدين أن لا يجوز عليهم شي‌ء من ذلك لأن اللَّه تعالى قد نصبهم حجة و اصطفاهم للرسالة فلا يجوز عليهم ما يطعن في ذلك أو ينفر، و مثل ذلك في التنفير أعظم من الأمور التي حثه اللَّه تعالى على تركها كنحو لفظاظة و الكتابة و قول الشعر فهذه الوجوه المذكورة/ في قوله تلك الغرانيق العلا قد ظهر على القطع كذبها، لهذا كله إذا فسرنا التمني بالتلاوة. ‌» [7]
 نکته دیگر این است که اگر فرض کنیم وجود سید مرتضی درست است در این صورت مربوط به بحث ما نیم شود زیرا دیگر القای شیطان نخواهد بود و آیه در مورد وسوسه های شیطانی است. همین اشکال بر وجه بعدی هم وارد است. بنابراین این دو وجه اگر درست هم باشد با مربوطه به آیه نخواهد بود .
 حاصل کلام این می شود که وجوهی برای تفسیر تمنی به تلاوت شده است هیچ کدام درست نیست نه آنچه آقای رازی از قول مجاهد نقل کرد و نه چند وجهی که سید مرتضی نقل کرده است . اما آیا درباره اینکه تمنی را به آرزو مطرح کرده اند وجوه درستی هست یا نه ؟ آری وجود دارد که ان شاء الله در جلسه بعد بیان می شود .
 
 * * *
 اللهم صل علی محمد و آل محمد


[1] تنزیه الانبیاء ، ص 107
[2] تنزیه الانبیاء ، ص 107
[3] تنزیه الانبیاء ، ص109
[4] همان
[5] مفاتیح الغیب ، ج 23 ، ص 239
[6] همان
[7] مفاتیح الغیب ، ج 23 ، ص 240

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo