< فهرست دروس

درس کلام جدید - وحی پژوهی و حقیقت نبوت استاد ربانی

جلسه 44

بسم الله الرحمن الرحیم

 چگونگی اطمینان نبی به صدق وحی
 نظریه استاد جوادی
 
 استاد جوادی در این باره فرموده اند: منشاء این اطمینان این بوده است که شک از طرف وهم و ابلیس و شیطان حاصل می شود. عقل خالص و ناب با شک و تردید . نیسان رابطه ای ندارد. چون انبیاء الهی با برخورداری از مقام نبوت دارای تجرد عقلی خالص بوده اند و لذا وهم و شیطنت های وهمی در مورد آنها هیچ راهی نداشته است. و از بطرف دیگرشک و تردید ممکن است زاییده قوه تخیل باشد اما این قوه تخیل هم برای اینکه بتواند بازی گری کند ،ارتباط با عالم ماده زمینه سازاین بازیگری است. ولی وقتی پیامبر حقایق وحیانی را دریافت می کند روح قدسی اش با عالم بالا ارتباط پیدا می کند ،در آن مرحله او متعلق به عالم طبیعت نیست.به عبارت دیگر او از حیث ملکوتی اش با عالم غیب ارتباط دارد نه از لحاظ ناسوتی اش. لذا قوه وهم و نه قوه خیال ونه ابلیس که در بیرون است، هیچ کدام در مقام اینکه حقایق را دریافت می کند، نفوذ ندارند. پس منشأی برای شک وجود ندار
 د
 دو نکته در مورد بیان آیت الله جوادی
 نکته اول
 این بود که گاهی وحی توسط ملک وحی که آن هم توسط انسان و تنزل بشری صورت گرفته مخصوصا پیامبر اسلام که بخش عظیمی از قرآن اینگونه بوده است « انه لقول رسول کریم» یا « نزل به الروح الامین علی قلبک» . بنابراین این جنبه ناسوتی و بشری پیامبر هم دخالت پیدا می کند و اینطور نیست که بگوییم بدون هیچ دخالتی ازاین بعد بشری پیامبر، این وحی محقق می شود. بله آنجا که بی واسطه است بیان ایشان در آنجا قابل توجه و پذیرفته شده است.
 
 بیان نکته دوم:
 اگر سوال کنیم پیامبر از کجا مطمئن است که به مقام نبوتالان رسیده است، از کجا می داند او در مرتبه تجرد عقلی خالص قرار دارد. شاید می فرماید: چون در این مرتبه است وهم در آن مرتبه نفوذ ندارد.
  این حرف شما درست است اما باید اول برای خود پیامبر یقین حاصل بشود اما باید اول یقین حاصل کند که او در این مرحله است. اگر بگویید این را به شهود می فهمد می گوییم: اینگونه نیست که علم حضوری همیشه بدون خطا باشد. خود استاد فرمودند گاه ممکن است سالک غیر واصل خیال متصل خود را خیال منفصل بپندارد. اما اینکه شما پیامبر را سالک واصل می دانید باز این سوال مطرح است که خود پیامبر از کجا می فهمد او و سالک واصل است ومعصوم است و پیامبر شده است؟ او خطا نمی کند؟ آنچه به او گفته شده صحیح است؟ اهل نبوت برای او از کجا اثبات می شود؟
 
 نکته :
 یک بار حرف را می بریم روی اینکه خود پیامبر از کجا می فهمد که پیامبر شده است(یعنی همان سوالی که در روایات مطرح شده است) اما یک بار سوال این است که ما از کجا می فهمیم که اوخطا نمی کند. این بعد از این است که ثابت شود که دارای مقام نبوت است.
 اگر بگویید تمام معارف نزد عقل پیامبر است و او به خاطر آنها می فهمد که آنچه دارد بیان می شود الهی است نه شیطانی . می گوییم اکثر معارف دینی از نظر عقلی قابل درک نیست و مثل حسن و قبح عقلی نیست که عقل بتواند در ک کند. بنابر این فقط می ماند راه شهود که در را ه شهود هم این سوال اول باقی می ماند. و این می شود مصادره به مطلوب.
 سوالات به صورت منظم این است:
 پس اینکه پیامبر از کجا می داند آنچه به او می رسد منشا الهی دارد؟
 پاسخ: پیامبر شهود می کند که به مقام تجرد عقلی رسیده است. و در این مقام شیطان و وهم راه ندارد و به علم حضوری به این علم رسیده است.
 از کجا معلوم در این علم حضوری اش خطا راه ندارد؟
 پاسخ: در علم حضوری پیامبر خطا راه ندارد زیرا سالک واصل است و درشهود سالک واصل خطا راه ندارد.
 از کجا می داند که او سالک واصل است؟
 اگر گفته شود به او وحی می شود مثلا خدا به ایشان می فرماید: «انا اخترتک» . سوال می شود که از کجا می داند این وحی از مبدا الهی صادر شده؟ یعنی ما باز هم به سوال اول باز می گردیم یعنی می شود مصادره به مطلوب.
 
 حاصل اینکه
 این مطلب را اگر بخواهیم بر اساس تحلیل های عقلی، تحلیل کنیم نمی شود زیرا مساله وحی امری خارق العاده است. در مساله خارق العاده، عقل در حد کلی می تواند وارد شود نه به صورت جزئی صد در صد . مثلا وقتی عصایی تبدیل به اژدها می شود عقل چقدر می تواند تحلیل کند؟ عقل می گوید این کار در نظام تکوین می شود صورت بگیرد یعنی در مدتی طولانی تبدیل به اژدها شود امکان دارد منتهی فاعل قادر می خواهد و غرض حکمی هم داشته باشد چون فاعل فاعل حکیم است. حال اگر بخواهد به صورت غیر عادی این زمان کوتاه شود ممکن است یا نه؟ عقل می گوید: معجزه و امر خارق العاده امکان دارد.
 اما اگر خواست بیاید وارد تحلیل جزئی بشود نمی تواند اگر بخواهد این کار را بکندیعنی دارد معجزه را از معجزه بودنش خارج می کند مثل این روشی که بعضی علما شبه قاره مثل سید احمد خان هند ی یا برخی علما مصر مثل طنطاوی به کار بردند که سعی کردند داده های قرآنی را بر اساس داده های علمی تفسیر و بیان کنند.سید احمد خان گفت این عصای موسی که عصا زدند به آب به این صورت بود که در آن لحظه یک طوفان عظیم رخد داد و آبها را بصورتی در آورد که گویا شکافته شده است. [1]
 
 نکته:
  اصولا ما نباید متدولوژی و روشمان این باشد که در مسائل خارق العاده دنبال تحلیل عادی باشیم.بلکه امر خارق العاده باید بر اساس همان خارق العاده بودن بماند. این تفسیرها و توجیه ها مسئله را از خارق العاده بودن می آور د پایین.
 
 نظر استاد ربانی
 ما اطلاعاتی داریم که در آنها شکی نداریم « و العلم ان كان اذعانا للنسبة تصديق و الا فتصور ...» [2] یعنی تصور می شود دو قسم و همینطور تصدیق یعنی به نظر و بدیهی تقسیم می شود. ساختمان ادراک انسانها در مورد اینها تردید نمی کند و نفس انسان که در این موارد شک ندارد را خدا آفریده است و این به خاطر تصرفی است که خدا کرده است و اینگونه خلق کرده است که مثلا ما در محال بودن اجتماع نقیضین هیچ شک نکنیم .
 محقق دوانی شاگردانش را جمع کرده بود کنار حوض مدرسه که آب داشت و استدلال می آورد که آب ندارد و اثبات کرد که این حوض آب ندارد و اینها هم نمی توانستند جواب ایشان را بدهند. بعد گفت این که کاری ندارد وقتی دارید می بینید که نباید شک کنید دست بزنید و شامه هم بکار ببرید می فهمید که آب وجود دارد .
 اینکه انسان شکی نمی کند به این خاطر است که نظام ادراکی انسان را اینگونه آفریده است که در این موارد شک نکند.
 حال در این باره بگوییم خداوند در وجود نبی تصرفی ویژه می کند که باعث می شود که دیگر در چیزی شک نکند. عبارات «کشف عنه الغطاء و یعطی عنه السکینة و الوقار و...» یعنی خداوند به گونه ای در او تصرف می کند که دیگر هیچ جای شکی بر او باقی نمی ماند. اینجا برای او دیگر شکی باقی نمی ماند.
 خود ایشان شک نمی کند که نبی است اما برای دیگران چه؟ آنها از طریق معجزه پی به این مطلب می برند. پس معجر ه برای دیگران لازم است نه اینکه خود پیامبر می خواهد بداند پیامبر است یا خیر، معجزه بیاورد کما اینکه مرحوم مفید ومجلسی فرمودند. و تأیید الهی بودنش از مضمون سخن نبی می توان فهمید که او از طرف خداوند متعال است زیرا شیطان که نمی شود کسی را تایید کند که همه سخنان او بر علیه شیطان باشد.
 وسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.


[1] . ما می گوییم همین طوفان در آن لحظه مگر معجزه نیست
[2] . متن تهذيب المنطق تفتازانى

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo