< فهرست دروس

درس کلام جدید - وحی پژوهی و حقیقت نبوت استاد ربانی

جلسه 35

بسم الله الرحمن الرحیم

 اطمینان نبی به صدق وحی
 موضوع بحث این بود که پیامبران چگونه اطمینان پیدا می کردند که مضامین وحی از جانب خداوند متعال است و شک وتردیدی درصدق آن نداشتند.
  در روایات به این موضوع پرداخته شده است و پاسخهای زیادی داده شده است. در برخی روایات آمده بود که این توفیقی است که خداوند متعال نسیب پیامبر می کند که به سبب آن، احتمال خطا نمی دهد. «الا بتوفيق من اللّه»
 مرحوم ملا صدرا در شرح این مطلب گفتند که مراد این است که خداوند قدرتی را به نبی می دهد که توسط آن دیگر احتمال خطا نمی دهد.
 اجمالی از شخصیت قاضی سعید قمی
 مرحوم قاضی سعید در سال 1049 قمری به دنیا آمده است ودر وفاتش اقول مختلفی است و 1100 و 1103 گفته شده است و همینطور 1107 هم بیان شده است. یعنی حدود 58 سال زندگی کرده اند.
 گفته شده است :«كان القاضي سعيد من الجانب العلمي طبيبا، أديبا و شاعرا بالفارسية، فقيها، حكيما، عارفا، متضلّعا في الأخبار و الأحاديث خاصّة المشكلة منها بالشرح و التأويل‌...» [1]
 از سی سالگی به شرح احادیث روی آورده است و تا آخر عمرهم در این زمینه کار کرده است.اساتید معروف ایشان در معقول ملا رجبعلی تبریزی بوده است. و در منقول استاد ایشان ملامحسن فیض کاشانی بوده است.
 آثار بسیار زیادی دارند که برای اطلاع از این آثار به جلد اول شرح صدوق رجوع کنید و از آثار مهم ایشان همان شرح توحید صدوق است که ناتمام است.
 امام خمینی رحمة الله علیه در کتاب اولشان مصباح الهدایه می فرماید: الشیخ العارف الکامل القاضی سعید الشریق القمی» تعبیر میکند اگر چه در آن کتاب از ایشان انتقاد می کند .
 مرحوم علامه در جلد 5 المیزان بحث زیبایی دارد ذیل تفکر اسلامی بعد از پیامبر را به نحو جامع بیان کرده است که چه شد در جامعه اسلامی روشهای فکری به وجود آمد.در نتیجه گیری شان می گوید در بین مسلمانان بطور کلی سه مشرب در شناخت دین به وجود آمده یکی مشرب ظاهر گرایی در کشف حقایق و دوم مشرب عقلی و سوم مشرب عرفانی و تزکیة الباطن یا تزکیة النفس که هر کدام در نوع خودش سازوکار خاصی دارد. این سه مشرب بینشان شقاق به وجود آمد و برخی برخی دیگر را طعن می زدند.
 در اینجا بود یک گروهی از متفکران پدید آمدند که سعی کردند این اختلافات بین این سه گروه را بردارند. که اینها هم چند گروه هستند . هر کدام از این گروهها هم یک نماینده هایی دارند. یک گروه که خواستند اختلاف بین فلسفه و بردارند یک عده هم آنهایی هستند که خواستند اختلاف بین ظاهر و بحث عقلی و فلسفی را برداند یعنی هم به ظواهر عمل کنند و هم بحث عقلی را حرمت بنهند یک گروه هم کسانی اند که خواستند بین ظواهر دینی و عرفان را جمع کنند . و گروهی هم مثل ابن سینا و صدرا المتألهین هستند که خواستند همه را با هم جمع کنند.
 علامه در پی ذکر این نمایندگان به قاضی سعید که می رسد می فرماید: « و آخرون أن يوفقوا بين الظواهر الدينية و الفلسفة كالقاضي سعيد و غيره. [2]
 مرحوم شهید مطهری در کتاب خدمات متقابلا اسلام و ایران ج2 هم ایشان را جزء بیست و چهارمین طبقه فلاسفه اسلامی می دانند [3]
 
 تفسیر قاضی سعید قمی از حدیث مذکور
 از جمله آثار معروف قاضی سعید شرح توحید صدوق است. ایشان از کسانی هستند که می خواستند بین ظاهر و تفکر عقلانی جمع کنند. ایشان هم فیلسوف است وهم مشرب عرفانی دارد و هم توجه به ظواهردینیه دارد. ایشان وقتی به حدیثی که بیان کردیم می رسد مطالبی را که مطالب علمی وسنگینی است بیان می کند. که ما دسته بندی کردیم به این نکات که در واقع مقدمات مطالب ایشان است.
 
 مقدمات قاضی سعید قمی
 1.معرفت به چیزی که بدیهی نیست به واسطه معرفتی سابق بر آن حاصل می شود.
 در مباحث منطق و معرفت شناسی این مطلب مکرر بیان شده است زیرا اگر چیزی بدیهی نباشد سبب می خواهد باید به امری بدیهی و معلوم برگردد.
 2. معرفت یقینی به چیزی که دارای سبب است از طریق سبب حاصل می شود.
 .ما اگر بخواهیم یقین پیدا کنیم یا به روش لمی است یا انی. روش لمی اوثق است به اعطاء یقین. یقینی که در روش لم حاصل می شود خیلی بالاتر است.زیرا علت و سبب فاعل را شناخته ایم و چون مسبب واقعی اش وابسته به سبب است قوام هویت او به هویت علت است اگر کسی علت را خوب بشناسد معلول را نیز به خوبی شناخته است مثل منجمی که خسوف را از لحاظ سبب آن می داند.
 3.جبرئیل ( سوال در روایت این بود که نبی از کجا می داند آنچه جبرئیل آورده است از طریق خداوند است )موجود روحانی و قدسی است (ماده و مکان دار نیست)منشاء علم او لوح محفوظ است که لوح محفوظ عبارت است از نفس کلیه الهیه و آن همان ام الکتاب و کتاب المبین است.
 4.(پیغمبر شناسی) در جای خود بیان شده است که نفوس کامله تا به مرتبه نفس کلیه نرسد به درجه نبوت نائل نمی شوند. یعنی وصل می شود به آن لوح محفوظ. البته درجه نبوت ها با توجه به تفاوت نحوه اتصال آنها به نفس کلی مختلف است.« فضلنا بعضهم علی بعض»
 5. پیامبر اسلام که سید رسولان است در درجات علیه بر همه پیامبران پیشی گرفته است و به مقام قاب قوسین أو أذی واصل شده است و هیچ مرتبه عالیه ای نیست مگر آن که به آن عروج کرده است. در نتیجه مقام نفس کلیه(که سه ...علم جبرئیل است)و حتی عقل کلی مادون مقام اوست.و در این حدیث : «لی مع الله وقت لا سیعنی فیه ملک مقرب و لا نبی مرسل » اشاره به این مقامات عالیه دارد.
 
 نتیجه:
 «فاذا کان الامر علی ما تری فانه صلی الله علیه و آله وسلم بعد ما صحح...»
  بنابراین پیامبر پس از اتصال به مبادی عالیه، شایستگی آن را دارد که جبرئیل با رسالت الهی بر او نازل شود. در نتیجه معرفت او به سبب نزول در هر بار، مقدم بر آن نزول است. یعنی قبل از اینکه جبرئیل نازل شود او به آن اسباب و مبادی پیامبرعلم دارد. بنابراین اسباب نزول پیامبر را دارد. جبرئیل علمش را از لوح محفوظ می گیرد و پیامبر با آن لوح اتصال وجودی دارد. زیرا تا پیامبر در مورد چیزی با سر و باطن خود به خداوند توجه نکند مستعد نزول فیض الهی نخواهد شد. چون خداوند اشیاء را جز با اسباب آنها محقق نمی سازد و او مسبب الاسباب است.
 پس معنای سخن امام علی (ع) که فرمودند:« ان ذلک بتوفیق الله» این است خداوند اسباب نزول جبرئیل را مهیا می سازد و آن عبارت است از توجه علی پیامبر به عالم الوهی برای استفاضه حقایق الهی.(شرح توحید صدوق ج 3 ص 395 و 396 )
 
 حاصل سخن
 حاصل حرف این شد که علم پیامبر به آنچه از جبرئیل دریافت می کند، چون اسباب در اختیار است. اسباب عبارت است از توجه پیامبر به عالم الوهی. این سببیت فاعلی ندارد. پیامبر آمده می شود برای مهمان الهی. قابلیت تام است. این نقش سببیت قابلی است. پیامبر وقتی به پیامبری می رسد که به مراتب بالای کمال رسیده باشد. این وقتی است که با نفس کلی ارتباط برقرار کند و آن نفس کلی منبأ علم الهی است. لذا او می داند جبرئیل از کجا علم را دریافت می کند. او وقتی علم حضوری به سبب دارد یقین دارد که صادق است. در منبع شیطان راه ندارد. منبع علم لا یزال الهی است.خداوند متعال اسباب را در اختیار او قرار می دهد. او جبرئیل را جذب می کند. توجه به عالم اله با باطن وجودش آمادگی را می یابد. وقتی قابلیت تام شد دیگر امساکی در فاعل و فیض نیست.
 والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته


[1] . شرح توحيد الصدوق ج‌1 8 مكانته العلمية و سيرته العملية: ..... ص : 8
[2] . الميزان في تفسير القرآن، ج‌5، ص: 283
[3] . مجموعه‌آثاراستادشهيدمطهرى، ج‌14، ص: 516

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo