< فهرست دروس

درس کلام جدید - وحی پژوهی و حقیقت نبوت استاد ربانی

جلسه 6

بسم الله الرحمن الرحیم

 وحی شناسی از دیدگاه قرآن کریم
 
 نسبت بین وحی و نبوت
 
 آ یا این نسبت تساوی است یا عموم وخصوص من وجه .اگر این مساله به خوبی تبیین شود ،می توان درباره ی نسبت بین نبوت وامامت داوری صحیحی داشت (این بحث از مباحث چالش برانگیز است . در این مورد شیعه مورد تهمت قرار گرفته است ؟؟؟؟ می گفته اندباب نبوت باز است .در میان اهل سنت عارفان ودرمیان شیعیان امامان آن راه را ؟؟؟؟می کنند)
 
 آیاتی که در مقام گزاش از ویژگی انبیاء است :
 
 1- آیه ای در سه جا آمده : «وما ارسلنا من قبلک الارجالا نوحی الیهم» و ما نفرستاديم پيش از تو، جز مردانى از اهل آباديها كه به آنها وحى مى‌كرديم. [1]
 
 2- آیه ی: «کذلک یوحی الیک ومن الذین من قبلک » اين گونه خداوند عزيز و حكيم به تو و پيامبرانى كه پيش از تو بودند وحى مى‌كند. [2]
 مراد از الذین ، انبیاء است و بحث در این آیه، بحث وحی نبوت است.
 بیان علامه طباطبایی
 علامه می فرمایند : این آیه تعریف الوحی است به ذکر مصداق مثل تعریف انسان به زید. علامه معتقد است در کل قرآن، سوره ی شوری ،سوره ای است که اهتمام دارد به تعریف وحی .
 3- آیه بعد آ یات 163تا 165 سوره ی نساء است که هفده تا از پیامبران را نام برده « إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى‌ نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَيْنا إِلى‌ إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عيسى‌ وَ أَيُّوبَ وَ يُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَيْمانَ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً *وَ رُسُلاً قَدْ قَصَصْناهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلاً لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى‌ تَكْليماً *رُسُلاً مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللَّهُ عَزيزاً حَكيماً
 ما به تو وحى فرستاديم؛ همان گونه كه به نوح و پيامبران بعد از او وحى فرستاديم؛ و (نيز) به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط [= بنى اسرائيل‌] و عيسى و ايّوب و يونس و هارون و سليمان وحى نموديم؛ و به داوود زبور داديم. * و پيامبرانى كه سرگذشت آنها را پيش از اين، براى تو باز گفته‌ايم؛ و پيامبرانى كه سرگذشت آنها را بيان نكرده‌ايم؛ و خداوند با موسى سخن گفت. (و اين امتياز، از آن او بود.) * پيامبرانى كه بشارت‌دهنده و بيم‌دهنده بودند، تا بعد از اين پيامبران، حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند، (و بر همه اتمام حجت شود؛) و خداوند، توانا و حكيم است. »
 در این آیه از پیامبر اسلام شروع می کند و این به خاطر عظمت مقام است. و بعد از آن از نوح شروع می کند به این خاطر که اولین پیامبری است که شریعت آورده است.این آیه نشان می دهد یکی از ویژگی های نبوت همراه بودن آن با وحی است.
 سوال ،آیا عکس قضیه هم هست ؟یعنی هرجاوحی باشد نبوت هم هست ؟اگرچنین باشد می شود تلازم و اگر نباشد می شود عموم وخصوص مطلق که هر جا نبوت هست وحی هم هست اما هرجا وحی هست نبوت نیست .
 می توان گفت که از قرآن استفاده می شود که درصورتی رابطه تلازم می شود که مراد ما از وحی ،وحی خاص باشد (یعنی از خود قرآن استفاده می شود که نوعی از وحی اختصاص به انبیاءدارد).حال با این شاخص می توان درباره ی امامت سخن گفت یعنی وحی به معنای عام در اهل بیت هست اما وحی خاص به ایشان نیست.
 در سوره شوری آیات 3 ، 7 ، 13،17 در مورد وحی است و فصل های گوناگون آن را بیان کرده است. در آیه 17 حضرت علامه می فرمایند که: تا این جا از واژه وحی استفاده شد اما اینجا آمده سراغ واژه انذار که در اینجا این واژه همان بار معنایی را داراست.
 آیه می فرماید: اللَّهُ الَّذي أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْميزانَ وَ ما يُدْريكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَريبٌ
 خداوند كسى است كه كتاب(کتابی که مشتمل بر شریعت است) را بحق نازل كرد و ميزان (سنجش حق و باطل و خبر قيامت) را نيز؛ تو چه مى‌دانى شايد ساعت (قيام قيامت) نزديك باشد!
 آیات نبوت عامه(ارتباط با عالم غیب) که شاخصش آیه ی 213 بقره « كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاس‌
 خداوند، پيامبران را برانگيخت؛ تا مردم را بشارت و بيم دهند و كتاب آسمانى، كه به سوى حق دعوت مى‌كرد، با آنها نازل نمود؛ تا در ميان مردم‌»
 علامه در این باره می فرماید: و لعل الوجه فيه ما تقدم في الآية السابقة من ذكر المحاجة في الله «وَ الَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ» فاستدعى ذلك تعريفه تعالى للمحاجين فيه بأنه الذي أنزل الكتاب بالحق و الميزان، و لازمه تعريف الوحي بأثره كما عرفت.
 و كيف كان فالمراد بالكتاب هو الوحي المشتمل على الشريعة و الدين الحاكم في المجتمع البشري، [3]
 و آیه ی بعدی آیه شریفه 25 حدید است که می فرماید:« لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاس
 ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آنها كتاب (آسمانى) و ميزان (شناسايى حقّ از باطل و قوانين عادلانه) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند»
 علامه می فرمایند: و قوله: «وَ قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتابٍ» تسوية بين الكتب السماوية من حيث تصديقها و الإيمان بها و هي الكتب المنزلة من عند الله المشتملة على الشرائع. [4]
 که این دو آیه آیات شاخص درباره ی نبوت عامه هستند.
 علامه می فرمایند در قرآن کریم تعبیر معادلی که به کار رفته است انذار و تنذیر است یعنی هر جا در قرآن از واژه انزل استفاده شده است مثل این است که بگوید اوحینا و بار معنایی این دو ، یکی است. [5]
 سوره ی بقره آیه ی 136 و سوره ی نساء آیه 163 مقایسه کنید تا مقارنه تعبیر به انذار و ایحاء مشخص شود « قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ إِلى‌ إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِيَ مُوسى‌ وَ عيسى‌ وَ ما أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ » و در آیه شریفه 163 نساء هم آمده است که «إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى‌ نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَيْنا إِلى‌ إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عيسى‌ وَ أَيُّوبَ وَ يُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَيْمانَ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً » که همان مطالب قبل آمد ه با تعبیر اوحینا و در آیه قبل هم همین تعابیر آمده منتهی با تعبیر انذار.
 حاصل از این آیات : این مساله مطرح است که درباب نبوت مساله ی شریعت وکتاب مطرح است و این کتاب و شریعت به پیامبران وحی می شود ودر وحی نبوت کتاب وشریعت انزال می شود . وحی مربوط به شریعت مختص انبیاء است.
  تعابیر انبیاء در این مورد عبارتند از جلد 2 ص 142 المیزان :
 ایشان می فرمایند:
 «و اعلم أن من لوازم النبوة الوحي و هو نوع تكليم إلهي تتوقف عليه النبوة قال تعالى: «إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى‌ نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ:» النساء- 163، و سيجي‌ء استيفاء البحث عن معناه في سورة الشورى إن شاء الله.
 بدانید ازلوازم نبوت وحی است . آیا این لازم، لازم اعم است یا اخص ؟
 درصفحه 131 المیزان می گوید :
 «فالنبوة حالة إلهية (و إن شئت قل غيبية) نسبتها إلى هذه الحالة العمومية من الإدراك و الفعل نسبة اليقظة إلى النوم بها يدرك الإنسان المعارف التي بها يرتفع الاختلاف و التناقض في حياة الإنسان، و هذا الإدراك و التلقي من الغيب هو المسمى في لسان القرآن بالوحي، و الحالة التي يتخذها الإنسان منه لنفسه بالنبوة» [6] .
  نبوت حالت وصفت الهی است درنفس نبی واگر می خواهی بگو حالتی است غیبی . نسبت این حالت ویژه با این نسبت عمومی ادراک ،نسبت بیداری است به خواب .حقایق همیشه برای او روشن است ،همیشه بیداراست اما «الناس نیام اذا ماتوا انتبهوا».
 براساس کلام علامه ،وحی سرچشمه ای است که وقتی برای شخص باز می شود نبوت. این وحی سبب نبوت است و نبوت از این مجرا برای نبی حاصل می شود.
 
 در جای دیگر علامه می فرمایند:
 
 «فصل ثالث من الآيات يعرف الوحي الإلهي بأثره الذي هو مفاده و ما احتوى عليه من المضمون و هو الدين الإلهي الواحد الذي يجب على الناس أن يتخذوه سنة في الحياة و طريقة مسلوكة إلى سعادتهم. » [7]
 
 یعنی وحیی که مربوط به انبیاء است به همراه شریعت ودین می باشد.
 در جای دیگر می فرمایند: «فالوحي إلقاء إلهي لغرض النبوة و الإنذار.»
 یعنی وحی یک منشئی است که نبوت از آن حاصل می شود.
 بنابراین می توان گفت که وحی مربوط به نبوت یک وحی ویژه است و نسبت بین وحی ونبوت تلازم است . وحی مربوط به نبوت ،وحی خاص است و مقام نبوت از آن می جوشد و مضمون آن کتاب وشریعت است .
 کلامی از شهید بهشتی
 در کتاب شناخت از دیدگاه قرآن ،اثر استاد شهید بهشتی ، درصفحه 427 که جلسه دوازدهم است و عنوانش چگونگی وحی به انبیاست، پس از ذکر ایه 163 نساء می گوید: یعنی همه اینها از یک خصوصیت برخوردار بوده اندیعنی در این آیه از وحی که یکی از مهختصات پیامبران یاد می شود به ذهن انسان از این آیات و آیات دیگر چنین مطلبی می آید و خوب معلوم می شود که نوع خاصی از وحی است برای اینکه اگر آن وحیی بود که مادر حضرت موسی هم گرفته است این که نمی تواند علامت مشخصه نبوت باشد پس معلوم می شود از نوعی از وحی یاد می شود که علامت ممتاز کننده است .
 خلاصه بحث مرحوم شهید بهشتی این است که وحی مربوط به نبوت یک نوع وحی ویژه است .
 
 «و السلام علیکم ورحمة الله و برکاته»


[1] . یوسف/ 109، نحل/ 43 ،انبیاء/7
[2] . سوره شوری/ 3
[3] . المیزان ج 18 ص 38
[4] . المیزان ج 18 ص 33
[5] . ر . ک المیزان ج 18 اول سوره شوری
[6] . المیزان ج2 ص 131
[7] . المیزان جلد18 ص27

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo