« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید مهدی نقیبی

1403/10/16

بسم الله الرحمن الرحیم

مکاسب محرمه / نوع دوم / اعانة بر إثم/بررسی حکم اعانت بر إثم/تفصیل بین مقدمه قریبه و بعیده

 

موضوع: مکاسب محرمه / نوع دوم / اعانة بر إثم/بررسی حکم اعانت بر إثم/تفصیل بین مقدمه قریبه و بعیده

قول سوم در مورد معنای اعانت

علاوه بر شرایطی که در اقوال گذشته مطرح شد، فعلی که شخص به غیر کمک می‌کند تا آن را انجام دهد، باید در خارج تحقق یابد. به عنوان مثال، اگر شخصی انگور را برای شخص دیگری ببرد تا آن را خمر درست کند، اما آن شخص، آن انگور‌ها را فروخته و خمر درست نکرد، در اینجا آن شخص اول معین شخص دوم محسوب نمی‌شود. این قول ممکن است از مرحوم محقق نراقی در کتاب "عوائد الأيام فی بیان قواعد الأحکام[1] " باشد.

قول چهارم در مورد معنای اعانت

قول چهارم منسوب به محقق اردبیلی در کتاب "زبدة البيان فی أحکام القرآن"[2] است. ایشان بیان می‌کند که اعانت به یکی از این دو صورت است: یا اعانت مبتنی بر قصد است یا اعانت به صدق عرفی. هر کدام از این دو کافی است. اگر این دو را ملاحظه کنیم، رابطه بین آن‌ها گویا عامین من وجه است.

به عنوان مثال، فرض کنید که این فرد قصد وقوع حرامی را از غیر دارد؛ شاید عرف، این را اعانت حساب نکند. اما از طرف دیگر، عرف چه بسا آن را اعانت به حساب آورد، ولی او بگوید که قصد من این نبود که آن فعل از او واقع شود. در بعضی مواقع هم ممکن است هر دو حالت وجود داشته باشد؛ یعنی هم قصد وقوع حرام را از غیر داشته باشد و هم عرف بگوید که اگر فلانی نبود، او نمی‌توانست آن حرام را مرتکب شود.

محقق اردبیلی علت سخنش را این‌گونه بیان می‌کند: اینکه اعانت گاهی به لحاظ عرفی در موارد عدم وجود قصد صدق می‌کند.

به عنوان مثال، فرض کنید که ظالمی عصا را از شخصی برای زدن مظلوم طلب کند و این شخص، عصا را به فرد طالب و ضارب عطا کند.

قول پنجم در مورد معنای اعانت

در این زمینه، تفاوت میان مقدمات قریبه و مقدمات بعیده بررسی می‌شود. مقدمات قریبه عون محسوب می‌شوند و حرام به حساب می‌آیند. به این صورت که وقتی مقدمه‌ای انجام می‌شود، نوبت به انجام ذی المقدمه می‌رسد. برای مثال، در بحث انگور، شخص خمار که کارخانه‌ای برای تهیه خمر دارد، وقتی خمر را از عنب تهیه می‌کند و این کار را انجام می‌دهد، او معین محسوب می‌شود. اما شخصی که نهال درخت انگور را می‌کارد تا سال‌ها بعد انگور بدهد، او معین محسوب نمی‌شود.

قول ششم در مورد معنای اعانت

در اینجا گفته شده که مهم این است که ببینیم آیا معان علیه در خارج واقع می‌شود یا نه. اگر معان علیه در خارج واقع شد، این اعانت صدق می‌کند. مثلاً اگر چاقو را به طرف بدهید و او نیز طرف را بزند و بکشد، در این صورت صحیح است بگوییم او معین علی الاثم است. مرحوم آیت‌الله خویی نیز می‌فرماید که بهترین اقوال، همین قول ششم است.

قول هفتم در مورد معنای اعانت

یک نفر ممکن است بگوید صدق اعانت و عدم صدق آن اساساً به عرف مرتبط است. در این صورت، تعیین اینکه چه چیزی اعانت محسوب می‌شود، به نظر جامعه و عرف بستگی دارد.

قول هشتم در مورد معنای اعانت

احتمال دیگری که در مسئله وجود دارد، این است که مرحوم شیخ انصاری نیز این احتمال را در کتاب مکاسب ذکر فرموده‌اند. در اینجا گفته می‌شود که این مقدمات که انجام می‌شوند برای تحقق آن حرام، ممکن است فایده و خاصیت مقدمه، تحقق ذی المقدمه در خارج باشد. اما اگر مقدمه‌ای انجام دهید که پس از وقوع مقدمه، ذی المقدمه لزوماً محقق نشود، انجام چنین مقدمه‌ای حرمت ندارد.

قول نهم در مورد معنای اعانت

برخی می‌گویند که مناط اساساً همان قصد است. اگر شخص قصد تحقق حرام توسط غیر را داشته باشد و با این نیت اقدام کند، صحیح است که بگویید اعانت دارد. اما اگر قصد حرام را نداشته باشد، اعانت صدق نمی‌کند.

 


logo