1403/11/21
بسم الله الرحمن الرحیم
امربه شی مقتضی نهی از ضد /مسأله ضدخاص /مساله ترتب /بررسی عقاب مکلف در صورت ترک اهم ومهم
موضوع: امربه شی مقتضی نهی از ضد /مسأله ضدخاص /مساله ترتب /بررسی عقاب مکلف در صورت ترک اهم ومهم
اشکال مرحوم صاحب کفایه
مرحوم صاحب کفایه یکی از اشکالاتی که بر ترتب ذکر کردهاند این است که اگر مکلف هم امر اهم (ازاله) را اتیان کند و هم امر مهم (صلات) را ترک کند، در اینجا دو تا ترک از ایشان سر زده است و باید مستحق دو عقاب باشد. این که تعدد عقاب غیر معقول است، زیرا هنگامی که مکلف وارد مسجد میشود، قادر بر یک فعل بیشتر نیست. یا ازاله مقدور اوست و اگر مشغول ازاله شد، دیگر صلات مقدور او نیست و یا این که صلات را اتیان کرد که در این صورت ازاله دیگر مقدور او نیست. این خاصیت ترتب است.
از اینجا معلوم میشود که اگر تعدد عقاب را نفی میکنید، باید بگویید که دو تا تکلیف در بین نیست. همین نکته منجر به این میشود که برخی قائل شوند که از فرمایش صاحب کفایه اینطور برداشت میشود که امر به مهم، امر مولوی نیست و استحقاق عقاب از مختصات اوامر مولوی است؛ بلکه امر به مهم، امر ارشادی است و در حقیقت، در محل بحث ما دو تا تکلیف مولوی وجود ندارد.
اشکال به فرمایش صاحب کفایه
در پاسخ به فرمایش صاحب کفایه، میتوان گفت که ما تعدد عقاب را در محل بحث بر همان شکل ترتب قائل هستیم و در این شکل ترتب، مانعی از آن وجود ندارد. در شکل ترتب، اینگونه مطرح میشود که به مکلف گفته شود: حالا که دو تا امر را ترک کردی، خطاب مولا به ایشان این است که چرا ازاله را ترک نکردی؟ یا اگر ازاله را ترک نکرد، خطاب نسبت به ترک صلات مطرح میشود که چرا ترک صلات کردی در فرضی که تو ترک ازاله داشتی. بنابراین، در این حالت دو تا عقاب در زمان واحد وجود ندارد.
مثال
مثل این است که دو نفر در حال غرقشدن هستند؛ یکی نبی خداست و دیگری یک مؤمن عادی. اگر نبی خدا را از غرق شدن نجات دهد، او مورد بازخواست قرار نمیگیرد که چرا غیر نبی را نجات نداده است. اگر ترک کرد و نجات نبی را بهعهده نگرفت، عتاب بر او اینگونه خواهد بود: «چرا نجات ندادی غیر نبی را در حالی که ترک کردی نجات نبی را.
تحلیل ترتب
در ترتب تصویری از دو تکلیف وجود دارد، اما این یک شکل خاص از تکلیف است. اگر صحبت از تعدد عقاب باشد، اشکالی ندارد، اما باید تعدد عقاب را هم در همان شکل خاص ملاحظه کنید. به این معنا که عقوبت متوجه مکلف بر ترک صلاتی است که موضوعش ترک ازاله بود.
نکته
عقاب بر جمع در دو ترک است، نه اینکه عقاب بر ترک جمع باشد. این دو تعبیر با هم متفاوت هستند. عقاب به این دلیل است که دو تا ترک را جمع کردی، و نه اینکه عقاب ناشی از ترک جمع باشد؛ یعنی جمع را در یک لحظه از او نخواستهاند.
نتیجهگیری
بنابراین، استحقاق عقاب به شیوهای که بیان کردیم، اشکالی در آن نیست، مگر اینکه برای مطلب مورد بحث ما، چند مورد مشابه در فقه وجود داشته باشد که در جلسه آینده به آن خواهیم پرداخت.