1403/09/11
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث ضد/مقدمات بحث/آخوند: قیاس عدم ضدین به عدم نقیضین/بررسی اشکال بر آخوند
موضوع: بحث ضد/مقدمات بحث/آخوند: قیاس عدم ضدین به عدم نقیضین/بررسی اشکال بر آخوند
خلاصه جلسه قبل:
مرحوم آخوند از قیاس متضادین به متناقضین نتیجه گرفت که عدم وجود یکی از دو ضد نمیتواند مقدمهای برای وجود ضد دیگر باشد. در اینجا، مرحوم خوبی اشکالی به این استدلال وارد کردند و قیاس را مع الفارق دانستند.
مرحوم آخوند، عدم احد الضدين را به عدم احد النقيضين قیاس کرد، اما مرحوم خوبی به این قیاس اشکال وارد کردند و آن را غیر مرتبط دانستند. وجه تمایز این دو در این است که در یک مورد، تغایر مفهومی وجود دارد ولی از حیث وجود، مشترک هستند. به عنوان مثال، مفهوم "انسان" و "عدم انسان" از نظر مفهومی متفاوت هستند، اما از لحاظ وجود خارجی، متحدند.
در حالی که در مورد متضادین، هم از نظر مفهوم و هم از نظر وجود خارجی، متغایر هستند. بنابراین، یکی از ضدین نمیتواند با عدم وجود مخالف دومی از نظر مفهوم و مصداق متغیر باشد.
به عنوان نمونه، "بیاض" و "عدم سواد" از نظر مفهومی و مصداقی متغایرند؛ به این معنی که مصداق "بیاض" نمیتواند بهطور دقیق منطبق بر مصداق "عدم سواد" باشد، زیرا ممکن است مصداق "عدم سواد"، نمونهای به رنگ زرد باشد. بنابراین، بر اساس این تحلیل، عدم وجود یکی از ضدین میتواند مقدمهای برای وجود ضد دیگر باشد.
به نظر میرسد نسبت بین عدم سواد و بیاض از نوع عام و معین است و یکی از مصادیق عدم سواد، بیاض میباشد. بنابراین، از نظر مصداق خارجی، این دو میتوانند در یک فرد متحد شوند. به این ترتیب، بین عدم سواد و بیاض از نظر مصداق خارجی، تغایر بالجمله و در همه موارد نیست، بلکه تغایر فیالجمله و در برخی موارد وجود دارد.
توضیح قیاس مساوات
در اینجا، برخی از قائلین بر این باورند که با این شیوهی استدلال، میخواهند با استفاده از قیاس مساوات، ادعای خود را ثابت کنند. هرچند که قائل این قول مشخص نیست، مرحوم آخوند از طریق قیاس مساوات نتیجه میگیرد که عدم وجود یکی از دو ضد نمیتواند دلیل وجود ضد دیگر باشد.
توضیح قیاس مساوات به این صورت است که هر چیزی با نقیض خودش در یک رتبه قرار دارد و آن نقیض نیز با نقیض خودش در همان رتبه جای میگیرد. بنابراین، هر چیزی با نقیض نقیض خودش (عدم نقیض) در یک رتبه میباشد. به عنوان مثال، "انسان" و "لا انسان" در یک رتبهاند و "لا انسان" و "عدم لا انسان" نیز در یک رتبه قرار دارند. از این رو، "انسان" با عدم وجود انسان در یک رتبه است.
در مثال ضدین نیز به همین شکل، "بیاض" و "سواد" در یک رتبه قرار دارند و "بیاض" و "عدم بیاض" نیز در یک رتبهاند. در نتیجه، "سواد" و "عدم بیاض" نیز در یک رتبه قرار میگیرند. دلیل این امر این است که مساوی هر چیز، مساوی با آن چیز نیز میباشد (مساوی المساوی، مساوی لذلك الشیء).
برای مثال، اگر زید و عمرو با هم وارد مجلسی شوند و بکر مقارن با عمرو وارد مجلس شود، به این نتیجه میرسیم که عمرو مقارن با زید نیز وارد مجلس شده است.
اشکال مرحوم فلسفی
مرحوم فلسفی به قیاس مساوات در محل بحث اشکال وارد میکند. با این بیان که قیاس مساوات مربوط به مقادیر[1] و زمان ها[2] است و در ما نحن فیه به کار نمیرود. بنابراین، صرفاً اینکه با عدم وجود حرارت در رتبههای واحد هستند، مقتضی این نیست که همچنان که نار بر حرارت مقدم باشد، بر عدم حرارت هم مقدم باشد. علاوه بر این که عدم نار هم مقدم بر حرارت نمیباشد.