« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید مهدی نقیبی

1403/06/27

بسم الله الرحمن الرحیم

واجب نفسی و غیری/مقدمه موصله /آخوند: مقدمه مطلقا واجب است/ادامه اشکالات به کلام آخوند

 

موضوع: واجب نفسی و غیری/مقدمه موصله /آخوند: مقدمه مطلقا واجب است/ادامه اشکالات به کلام آخوند

مطلب مورد بحث: نقد و بررسی کلام صاحب کفایه بود مبنی بر این ایشان قائل شدند مقدمه مطلقا واجب است.

ادامه اشکالات به کلام صاحب کفایه و دفاع از کلام صاحب فصول:

اینکه گفته می شود مقدمه موصله واجب است، غرض این نیست که ذی المقدمه بدون واسطه بعد از اتیان مقدمات بر مقدمات مترتب بشود، بلکه منظور این است که این مقدمه در سلسله تحقق ذی المقدمه خودش را نشان بدهد که البته مقدمات که انجام شد تارتا ذی المقدمه بدون فاصله تحقق پیدا می کند در جایی که مقدمات از سنخ اسباب اند. که گاهی از آن تعبیر می شود به مقدمات تولیدیه. گاهی مقدمات از سنخ اسباب نیستند به این نحو که به صرف اینکه مقدمات محقق شد ذی المقدمه محقق شود. بسا مقدمات انجام شود اما ذی المقدمه انجام نشود.

صاحب فصول که فرمود مقدمات موصله واجب است همین سنخ مقدمات هم شامل می شود. منتهی وصول به ذی المقدمه به دو نحو متصور است که بیان شد. در اینجا گفته اند یکی از مقدمات این است که ذی المقدمه را اراده کند.

تامل در کلام صاحب کفایه: مرحوم آخوند به عنوان اشکال بر کلام صاحب فصول چنین گفته است: اگر غرض از وجوب مقدمه وجود ذی المقدمه باشد لازمه اش این است که همه مقدمات واجب نباشند. بلکه فقط مقدمات سببیه واجب خواهند بود. و اکثر مقدمات غیر سببیه هستند. در نتیجه کثیری از مقدمات واجب نیستند.

برخی گفته اند: آیا این کلام وجه دومی است بر کلام صاحب کفایه یا تتمه وجه اول است؟

نظر استاد: تتمه وجه اول است. لذا همین اشکال چهارمی که عرض شد بر آن وارد می شود.

هرگاه اسمی از اراده آورده می شود مرحوم آخوند این را می گوید که اراده امری غیر اختیاری است. اراده اگر بخواهد اختیاری باشد تالی فاسد دارد که سر از تسلسل در می آورد.

جواب: اختیاریت هر امری منوط به اراده است. و لکن اختیاریت اراده منوط به امر دیگری نیست.

حرف حق در مقابل کلام صاحب فصول آن است که گفته شود صاحب فصول مرادشان این است که در خارج که ملاحظه کنید مقدمات را نسبت به ذی المقدمه. به اعتباری مقدمات دو قسم اند ترس از اتیان مقدمات از روی اختیار ذی المقدمه را هم انجام داد. مقدمات که انجام بشود ذی المقدمه بدون اختیار محقق می شود. مثال: آتش که افروخته شد هیزم می سوزد.

اما اینکه صاحب فصول می گوید مقدمه موصله واجب است بلحاظ اینکه اکثر واجبات شرعیه از سنخ مقدمات غیر سببی هستند. بعد از آنکه مقدمات انجام شد حالا بگو مکلف هم اراده بکند مقدمه محقق شود، اینجاست که این مقدمه واجب شده است. شما کلام ایشان را نبرید به مقدمات سببیه و بعدش اشکال کنید که منکر وجوب مقدمه شد.

صحبت از اراده که هست یک سوالی باید اینجا جواب داده شود آیا این اراده نسبت به این ذی المقدمه این اراده از مقدمات شمرده می شود؟ یا اینکه اراده بنفسه متعلق تکلیف مولاست؟

نظر استاد: حرف صحیح سخن دوم است یعنی اراده بنفسه متعلق تکلیف مولاست.

 

logo