« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید علی موسوی اردبیلی

1403/11/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 وجوب يا عدم وجوب ارضاع بر مادر/ احکام ارضاع/احکام اولاد

موضوع: احکام اولاد/ احکام ارضاع/ وجوب يا عدم وجوب ارضاع بر مادر

 

قال المحقّق الحلّي: «وأمّا الرضاع، فلا يجب على الأُمّ إرضاع الولد، ولها المطالبة بأُجرة إرضاعه، وله استيجارها إذا كانت بائناً. وقيل: لا يصحّ ذلك وهي في حباله، والوجه الجواز.

ويجب على الأب بذل أُجرة الرضاع إذا لم يكن للولد مال، ولأُمّه أن ترضعه بنفسها أو بغيرها ولها الأُجرة.»[1]

 

در خصوص رضاع، مهمترين مسألهای که وجود دارد، بحث سببيت آن برای تحريم است که سابقاً به تفصيل به آن پرداختيم.

اما برخی ديگر از مسائل رضاع باقی مانده است که در اين جا به آنها خواهيم پرداخت ان شاء الله.

مسأله اول: وجوب يا عدم وجوب رضاع بر مادر

صاحب جواهر در خصوص عدم وجوب ارضاع طفل بر مادر، ادعای عدم خلاف میکند[2] ، اما صاحب مسالك میفرمايد: «عدم وجوب إرضاع الولد على الأُمّ مشروط بوجود الأب، أو وجود مال للولد، ووجود مرضعة سواها، وقدرته على دفع الأُجرة إليها، أو تبرّعها، وإلا وجب عليها إرضاعه كما يجب عليها الإنفاق عليه حيث يكون الأب مفقوداً أو معسراً.

فإذا اجتمعت هذه الشرائط لم يجب عليها، بل يتعلّق التكليف بالأب كما يجب عليه الإنفاق عليه إن لم يكن للولد مال، وإلا استأجر عليه من ماله.»[3]

بنابر اين بحث از وجوب يا عدم وجوب ارضاع طفل بر مادر، بحث از وجوب يا عدم وجوب آن فی حد نفسه و فقط از حيث مادر بودن اوست، وگرنه معلوم است که در برخی از شرائط به جهت اموری عارضی، ارضاع طفل بر مادر واجب میشود، همان گونه که ممکن است بر غير مادر نيز در بعضی از شرائط واجب شود.

اما ادلهای که در اين خصوص از آيات و روايات وجود دارد که میتوان برای استفاده حکم به آنها مراجعه نمود، به قرار ذيل است:

1 ـ (أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَإِنْ كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّىٰ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكـُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَإِنْ تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَىٰ).[4]

وجه استدلال به آيه شريفه اين است که چون در آيه امر شده است که در صورت ارضاع، بر پدر واجب است که اجرت وی را پرداخت کند، همين مطلب نشان‌دهنده عدم وجوب ارضاع بر مادر است، چون اخذ اجرت بر واجبات ممکن نيست.

ولی به اين استدلال اشکال شده است که آيه مذکور، در خصوص مطلقات است و حداکثر چيزی که میتوان از آن استفاده کرد، اين است که اگر زنی مطلقه باشد، ارضاع طفل بر او واجب نيست، اما عدم وجوب ارضاع بر مادر به نحو مطلق از آن قابل استفاده نيست.

شيخ در تبيان میفرمايد: «أمر من الله تعالى بأنّ الأُمّ المطلّقة متى ولدت ورغبت في رضاع ولدها، كان على الأب أُجرة الرضاع أُجرة المثل.»[5]

البته شهيد ثانی تعبير (فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكـُمْ) را نيز دليل بر عدم وجوب ارضاع بر مادر میداند، زيرا در صورت وجوب، وجهی برای بيان جمله شرطيه وجود نداشت و جمله شرطيه ظهور در اختيار مادر در ارضاع و عدم آن دارد.[6]

در حالی که بيان موضوع يک حکم با جمله شرطيه، دلالت بر عدم وجوب آن ندارد و ظهور مدعايی ايشان قابل التزام نيست، مثلاً میتوان گفت: «إذا أتيت بواجباتك الدينيّة سيكافئك الله».

بقيه ادله را جلسات آينده بررسی خواهيم کرد ان شاء الله.


logo