1403/08/29
بسم الله الرحمن الرحیم
وجوب حل نزاع بين زوجين - مخاطب امر به بعث حَکَم/ شقاق /قسم، نشوز، شقاق
موضوع: قسم، نشوز، شقاق / شقاق / وجوب حل نزاع بين زوجين - مخاطب امر به بعث حَکَم
جلسه قبل گفتيم که برای پاسخ به اين سؤال که بعث حکم در صورت وجود شقاق بين زوجين، واجب است يا نه، لازم است ابتدائاً معلوم شود اين است که آيا حل نزاع مطلقاً يا در خصوص زوجينی که شقاق بين آنها واقع شده است، واجب است يا خير؟
اگر قائل به اين شديم که حل نزاع ولو در خصوص ما نحن فيه، امری واجب است، در اين صورت چنانچه حصول آن متوقف بر بعث حکمين باشد، بعث حکمين نيز وجوب غيری تعيينی پيدا خواهد کرد وگرنه چنانچه به طريقی ديگر نيز حل نزاع امکانپذير باشد، وجهی برای وجوب بعث حکمين وجود نخواهد داشت.
اما اين که احتمال برود که بعث حکمين وجوب نفسی دارد ـ به اين معنا که حتی اگر به طريق ديگری نيز بتوان شقاق بين زوجين را خاتمه داد که راحتتر و مؤثّرتر از بعث حکمين باشد، باز هم به جهت مصلحت نفسی موجود در بعث حکمين، اين امر شرعاً واجب باشد ـ مطلبی است که میتوان اطمينان به خلاف آن پيدا نمود، زيرا در خود آيه نيز اشاره به اين شده است که هدف از بعث حکمين، اصلاح است و بعث حکمين مصلحت نفسی ندارد.
اما اين که حل نزاع مطلقاً يا در خصوص ما نحن فيه واجب باشد، دليلی برای آن وجود ندارد. البته بعيد نيست با توجه به آيه شريفه: (وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِىءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ)[1] گفته شود که چنانچه نزاع بين دو طائفه از مسلمين به حدی برسد که با يکديگر وارد جنگ و درگيری شوند، اصلاح ذات بين آنها ولو با دفع ظلم طرفی که تعدی کرده است، بر مسلمين واجب کفايی است.
بنابر اين و از آنجا که در معنای شقاق گذشت که شقاق نزاع و درگيری آشکار و بیپرده بين زوجين است به نحوی که راه حلی برای اتمام آن بدون دخالت طرف ثالث متصور نباشد، میتوان شقاق بين زوجين را نيز از مصاديق اين آيه شريفه به حساب آورد. در نتيجه اقدام برای پايان دادن به شقاق زوجين امری واجب است و بعث حکم نيز همان گونه که گذشت، چنانچه رفع شقاق متوقف بر آن باشد، وجوب غيری تعيينی پيدا خواهد کرد.
نکته سوم: مخاطب امر به بعث حَکَم کيست؟
در خصوص اين که بعث حَکَم وظيفه چه کسی است، در بين مفسرين و فقهاء اختلاف وجود دارد.
فخر رازی در تفسير خود میگويد: «المخاطب بقوله: (فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ) من هو؟ فيه خلاف. قال بعضهم: إنّه هو الإمام أو من يلي من قبله، وذلك لأنّ تنفيذ الأحكام الشرعيّة إليه. وقال آخرون: المراد كلّ واحد من صالحي الأُمّة، وذلك لأنّ قوله: (خِفْتُمْ) خطاب للجميع وليس حمله على البعض أولى من حمله على البقيّة، فوجب حمله على الكلّ، فعلى هذا يجب أن يكون قوله: (وَإِنْ خِفْتُمْ؟) خطاباً لجميع المؤمنين. ثمّ قال: (فَابْعَثُوا)، فوجب أن يكون هذا أمراً لآحاد الأُمّة بهذا المعنى. فثبت أنّه سواء وجد الإمام أو لم يوجد، فللصالحين أن يبعثوا حكماً من أهله وحكماً من أهلها للإصلاح. وأيضاً فهذا يجري مجرى دفع الضرر ولكلّ أحد أن يقوم به.»[2]
ادامه مطلب را جلسه آينده پی میگيريم ان شاء الله.