1403/07/03
بسم الله الرحمن الرحیم
بررسی اخبار در مورد منع زوج از خروج زوجه از منزل/ قسم /قسم، نشوز، شقاق
موضوع: قسم، نشوز، شقاق / قسم / بررسی اخبار در مورد منع زوج از خروج زوجه از منزل
بحث ما در بيان قرائنی بود که سبب میشد دست از اطلاق اخباری که دلالت بر حق زوج برای منع زوجه از خروج از منزل دارند، برداريم. دو خبر از اخباری را که بيانگر شرائط اجتماعی زمان صدور روايات مذکور بود، جلسه قبل مطرح کرديم و امروز برخی ديگر از آن اخبار را مطرح خواهيم کرد.
منها: موثّقة أبي بصير عن أبي عبدالله(ع) أنّه قال: «ليس ينبغي للمرأة الشابّة أن تخرج إلى الجنازة تصلّي عليها إلا أن تكون امرأة قد دخلت في السنّ.»[1] [2]
ومنها: خبر محمّد بن شريح، قال: «سألت أبا عبدالله(ع) عن خروج النساء في العيدين؟ فقال: لا، إلا عجوز عليها مِنْقَلاها، يعني الخفّين.»[3] [4]
ومنها: خبر يونس بن يعقوب، قال: «سألت أبا عبدالله(ع) عن خروج النساء في العيدين والجمعة؟ فقال: لا، إلا امرأة مسنّة.»[5] [6]
شايسته نبودن خروج زن جوان برای تشييع جنازه يا نماز عيدين و عدم اشکال در خروج زن مسن برای اين مطلب نيز وجهی بجز آنچه که گذشت، ندارد.
ومنها: موثّقة غياث بن إبراهيم عن أبي عبدالله(ع)، قال: «قال أمير المؤمنين(ع): يا أهل العراق! نبّئت أنّ نساءكم يدافعن الرجال في الطريق، أما تستحيون.»[7] [8]
قال الکليني: «وفي حديث آخر: أنّ أمير المؤمنين(ع) قال: أما تستحيون ولا تغارون؟! نساؤكم يخرجن إلى الأسواق ويزاحمن العلوج.»[9] [10]
اين دو روايت نيز بيانگر اوضاع اجتماعی زمان صدور اخبار مذکور است که خروج زنان از منزل در آن زمان، سبب میشده که با افراد ناباب و نا مناسب برخورد پيدا کنند و اين مطلب در مورد زنی که دارای همسر است، سبب هتک حرمت زوج میشود.
ومنها: خبر عمرو بن أبي المقدام عن أبي جعفر(ع) وعبد الرحمن بن كثير عن أبي عبدالله(ع)، قال: «قال أمير المؤمنين(ع) في رسالته إلى الحسن(ع): ...ليس خروجهنّ بأشدّ من دخول من لا تثق به عليهنّ، فإن استطعت أن لا يعرفن غيرك من الرجال فافعل.»[11] [12]
اين روايت نيز دلالت بر اين دارد که وجه عدم جواز خروج زوجه از منزل بدون اذن زوج اين است که همان گونه که آوردن مرد اجنبی به منزل، حريم زوج را مخدوش میکند، خروج زن از منزل نيز سبب چنين ايرادی میگردد.
بنابر اين میتوان اين گونه نتيجه گرفت که اخبار مذکور دارای اطلاق نيستند، بلکه قرينه خارجيه سبب میشود که آنها را حمل بر موردی نماييم که خروج از منزل منافات با شأن زوج داشته باشد.
در نتجه بايد گفت: اگر خروج زوجه از منزل با شؤون زوج منافات داشته باشد، زوج حق چنين منعی را دارد و در غير اين صورت حق ندارد که او را از خروج از منزل منع نمايد مگر اين که خروج زوجه از منزل بيش از مقدار متعارف بوده و يا با حق استمتاع زوج در منافات باشد.
همچنان که اگر جواز خروج زوجه از منزل به نحو شرط صريح در ضمن عقد آمده باشد و يا اين که شرطی ارتکازی باشد ـ مثل اين که زوجه قبل از نکاح، شاغل بوده و برای شغل خود لازم بوده که از منزل خارج شود و زوج با علم به اين مطلب و بدون اين که شرط کند که زوجه شغل خود را ترک کند، با او ازدواج کرده باشد ـ در اين صورت نيز خروج زوجه از منزل نيازمند اذن زوج نيست.
بلکه بعيد نيست که بر اساس آنچه گذشت، گفته شود که اخباری که دلالت بر عدم صلاحيت زنان برای مشورت يا کمبود درايت آنان و امثال آن دارند، ناظر به شرائطی هستند که زنان در عصر صدور اخبار داشتند، بدين معنا که به جهت مساعد نبودن شرائط، زنان نوعاً امکان حضور اجتماعی را نداشتند ـ هرچند استثنائاتی نيز وجود داشته است ـ و به خاطر محصور بودن در محيط خانه و عدم اطلاع از اوضاع و احوال و شرائط اجتماعی، رأی صائبی برای مشکلاتی که ايجاد میشده در آنها وجود نداشت، فلذا از مشورت کردن با آنها و گوش فرا دادن به نصايح آنها منع شده است. بنابر اين اخبار مذکور دلالت بر نهی از مشورت با زنان يا کاستی درايت آنان به جهت جنسيت آنها نمیکنند و چنانچه شرائط و اوضاع و احوال تغيير کرد و امکان حضور اجتماعی برای آنها فراهم شد به نحوی که بتوانند با اطلاع کافی از شرائط، در مورد مسائل ابراز نظر نمايند، اخذ به مشورت آنها نيز بلا مانع خواهد بود.