1404/07/08
بسم الله الرحمن الرحیم
الغنائم المأخوذة من الكفّار/ الغنيمة/كتاب الخمس
موضوع: كتاب الخمس/ الغنيمة/ الغنائم المأخوذة من الكفّار
بیان شد که خمس در هفت مورد واجب است. اولین مورد غنائمی است که از کفار در میدان جنگ به دست میآید. در این مورد، به این بحث رسیدیم که مرحوم سید فرمودند:
و أمّا إذا كان الغزو بغير إذن الإمام (عليه السّلام) فإن كان في زمان الحضور و إمكان الاستيذان منه فالغنيمة للإمام (عليه السّلام) و إن كان في زمن الغيبة فالأحوط إخراج خمسها من حيث الغنيمة، خصوصاً إذا كان للدعاء إلى الإسلام.[1]
اگر جنگی که با کفار درگرفته است، در زمان غیبت و بدون اذن امام (علیهالسلام) باشد، در این صورت برخلاف زمان حضور، امکان استیذان از امام وجود ندارد و در این صورت نسبت به غنائمی که به دست میآید، احوط اخراج خمس است؛ مخصوصاً در صورتی که جنگ برای دعوت به اسلام باشد.
اما در صورتی که قصد حکام افزایش قلمرو باشد نیز علی الاحوط اخراج خمس واجب است:
فما يأخذه السلاطين في هذه الأزمنة من الكفّار بالمقاتلة معهم من المنقول و غيره يجب فيه الخمس على الأحوط، و إن كان قصدهم زيادة الملك لا للدعاء إلى الإسلام.[2]
سایر موارد غنیمت
مواردی هست که برخی از اموال در جنگ حاصل میشود، اگرچه با پیکار و مقاتله در معرکهی جنگ حاصل نشده اما این اموال نیز غنیمت به حساب میآید و مشمول حکم وجوب خمس هستند:
و من الغنائم التي يجب فيها الخمس: الفِداء الذي يؤخذ من أهل الحرب، بل الجزية المبذولة لتلك السريّة بخلاف سائر أفراد الجزية و منها أيضاً: ما صولحوا عليه.[3]
از جملهی این موارد «فداء» است. فداء عبارت است از مالی که کفار وقتی اسیر میشدند، برای نجات جان خود پرداخت میکردند. خداوند متعال در آیهی 4 سورهی مبارکهی محمد میفرماید:
﴿فَإِذا لَقيتُمُ الَّذينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ حَتَّى إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً﴾[4]
هنگامی که در جنگ با کفار روبرو شدید، گردن آنها بزنید تا زمانی که آنها را در هم کوبیدید و زمینگیر کردید، اسیران را محکم ببندید؛ سپس یا منت بر آنها بگذارید و آزادشان کنید یا از آنها فدیه بگیرید و بعد آنها را آزاد کنید.
پس اگر در میدان جنگ اسیری که توان پرداخت فدیه دارد، میتوان او را با پرداخت فدیه آزاد کرد. فدیه یا فداء نیز غنیمت به حساب میآید و با شمول اطلاق آیهی خمس نسبت به آن، خمس فدیه نیز واجب است.
مورد بعدی، جزیهای است که از کفار در جنگ گرفته میشود. اصل جزیه مالیاتی است که از اهل ذمه گرفته میشود تا جان و مال آنها تحت حمایت کشور اسلامی قرار بگیرد. اگر پس از وقوع جنگ، معاهدهای امضا شود که کفار اموالی به مسلمانان بپردازند تا جنگ پایان یابد، یا پس از لشکرکشی و قبل از شروع جنگ، کفار هزینهای بپردازند تا جنگی درنگیرد و جانشان حفظ شود، این نیز جزیه است. برخلاف سایر افراد جزیه که خمس در آنها وجود ندارد، جزیهای که برای خاتمهی جنگ یا شروع نشدن جنگ پرداخت میشود، جزء غنائم به حساب میآید و خمس دارد.
مورد بعدی شمول خمس نیز در «ما صولحوا علیه» است، یعنی آنچه که کفار و مسلمین بر سر آن مصالحه میکنند.
مرحوم محقق خوئی در ذیل عبارت عروه مینویسد:
فإنّ الفداء المأخوذ بدلاً عن الأسير و كذا الجزية المبذولة في تلك السريّة عن الرؤوس و كذا ما صولحوا عليه كلّها تعدّ من غنائم أهل الحرب، الشاملة لما يؤخذ منهم بالغلبة أم بدونها، فتكون مشمولة لإطلاق الآية المباركة بعد صدق الغنيمة عليها.[5]
فدیه، جزیه و ما صولحوا علیه همگی از غنائم جنگی هستند؛ چه با غلبه باشند و چه بدون غلبه. بنابراین، همه اینها داخل در اطلاق آیهی شریفه هستند.