« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد عباس مسلمی‌زاده

1403/08/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 وجوب خمس کل ما یغنم فی الاحادیث النبویة/ الغنيمة/كتاب الخمس

 

موضوع: كتاب الخمس/ الغنيمة/ وجوب خمس کل ما یغنم فی الاحادیث النبویة

 

بحث در این مطلب بود که اگر آیه‌ی شریفه دلالت دارد بر اینکه علاوه بر غنائم دارالحرب، باید در جمیع منافع خمس داد، چرا روایات آن از طریق رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به ما نرسیده و چرا احادیث و آثار، خالی از حکم وجوب خمس در ارباح مکاسب است. بیان شد که برای این مطلب دلایل متعددی می‌توان ذکر کرد و مهم‌ترین دلیل، این است که یافت نشدن این روایات به دلیل آن است که در دورانی طولانی دستگاه خلافت مانع از کتابت احادیث نبوی شدند. بنابراین، عدم‌الوجدان دلیل بر عدم وجود نیست و چه بسا روایاتی از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در این زمینه صادر شده، اما به دلیل مذکور به دست ما نرسیده است.

روایات عامه درباره‌ی وجوب خمس «کلّ ما یغنم»

جدای از اینکه عمده‌ی احادیث نبوی به دست ما نرسیده است، اما باز هم احادیثی نقل شده که در این احادیث پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به پرداخت خمس از «کلّ ما یغنم» امر فرموده که این معنای عام شامل ارباح مکاسب نیز می‌شود. این روایات دربردارنده‌ی نامه‌هایی است که رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به نمایندگان و سران قبایل و همچنین پادشاهان فرستاده‌اند.

مؤلفان اسلامی که کتبی در باب سیره‌ی‌ رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نگاشته‌اند، بیان کرده‌اند که پس از جنگ تبوک در سال نهم هجری، رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) پذیرای قبایل زیادی برای پذیرش اسلام بود و بدین جهت سال نهم هجری را سال «وفود» نامیده‌اند. وفد به معنای وارد شدن است و به دلیل ورود افراد و گروه‌های متعدد به محضر نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) این نام‌گذاری صورت گرفته است. حضرت نیز از آن‌ها استقبال می‌کرد و خود ایشان یا یکی از مسلمین احکام اسلام را به آن‌ها می‌آموخت. علاوه بر این، نامه‌هایی هم برای آن‌ها می‌نوشت که متضمن احکام اسلام بود. پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در این نامه‌ها پرداخت خمس را هم در عداد واجباتی همچون نماز و زکات، به عنوان واجباتی که افراد را در جرگه‌ی اسلام قرار می‌دهد، ذکر فرموده است.

     در صحیح بخاری آمده است: گروهی از قبیله‌ی عبدالقیس بر پیغمبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) وارد شدند و گفتند: بین ما و شما، مشرکینی از قبیله‌ی مُضَر قرار دارند و ما فقط در ماه‌های حرام می‌توانیم به محضر شما بیاییم. اوامری به ما بفرمایید تا با عمل به آن‌ها در بهشت داخل شویم و سایرین را نیز به آن دعوت کنیم. حضرت فرمود: شما را به ایمان به خدا امر می‌کنم و می‌دانید ایمان به خدا چیست؟ شهادت به یگانگی خداوند و برپاداشتن نماز و ادای زکات و اینکه خمس مغنم را بپردازید.

حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ عَلِيٍّ، حَدَّثَنَا أَبُو عَاصِمٍ، حَدَّثَنَا قُرَّةُ بْنُ خَالِدٍ، حَدَّثَنَا أَبُو جَمْرَةَ الضُّبَعِيُّ، قُلْتُ لِابْنِ عَبَّاسٍ: فَقَالَ: قَدِمَ وَفْدُ عَبْدِ القَيْسِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، فَقَالُوا: إِنَّ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكَ المُشْرِكِينَ مِنْ مُضَرَ، وَ إِنَّا لَا نَصِلُ إِلَيْكَ إِلَّا فِي أَشْهُرٍ حُرُمٍ، فَمُرْنَا بِجُمَلٍ مِنَ الأَمْرِ إِنْ عَمِلْنَا بِهِ دَخَلْنَا الجَنَّةَ، وَ نَدْعُو إِلَيْهَا مَنْ وَرَاءَنَا، قَالَ: آمُرُكُمْ بِأَرْبَعٍ وَ أَنْهَاكُمْ عَنْ أَرْبَعٍ: آمُرُكُمْ بِالإِيمَانِ بِاللَّهِ، وَ هَلْ تَدْرُونَ مَا الإِيمَانُ بِاللَّهِ؟ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَ إِقَامُ الصَّلاَةِ، وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ، وَ تُعْطُوا مِنَ المَغْنَمِ الخُمُسَ ....[1]

این روایت علاوه بر صحیح بخاری، در صحیح مسلم[2] ، سنن ابی‌داود[3] ، سنن ترمذی[4] ، سنن نسائی[5] و مسند احمد بن حنبل[6] نیز نقل شده است.

     در طبقات ابن سعد نقل شده:

أَخْبَرَنَا هِشَامُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ السَّائِبِ الْكَلْبِيُّ قَالَ: كَتَبَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ لِلْفُجَيْعِ كِتَابًا: مِنْ مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ لِلْفُجَيْعِ وَ مَنْ تَبِعَهُ وَ أَسْلَمَ وَ أَقَامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَ أَعْطَى اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ أَعْطَى مِنَ الْمَغَانِمِ خُمُسَ اللَّهِ وَ نَصَرَ النَّبِيَّ وَ أَصْحَابَهُ وَ أَشْهَدَ عَلَى إِسْلامِهِ وَ فَارَقَ الْمُشْرِكِينَ فَإِنَّهُ آمِنٌ بِأَمَانِ اللَّهِ وَ أَمَانِ مُحَمَّدٍ.[7]

طبرانی نیز در المعجم الکبیر این روایت را نقل کرده است.[8]

     در سنن ابی‌داود آمده است:

حَدَّثَنَا مُسْلِمُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، حَدَّثَنَا قُرَّةُ، قَالَ: سَمِعْتُ يَزِيدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: كُنَّا بِالْمِرْبَدِ، فَجَاءَ رَجُلٌ أَشْعَثُ الرَّأْسِ بِيَدِهِ قِطْعَةُ أَدِيمٍ أَحْمَرَ، فَقُلْنَا: كَأَنَّكَ مِنْ أَهْلِ الْبَادِيَةِ؟ فَقَالَ: أَجَلْ، قُلْنَا: نَاوِلْنَا هَذِهِ الْقِطْعَةَ الْأَدِيمَ الَّتِي فِي يَدِكَ، فَنَاوَلَنَاهَا، فَقَرَأْنَاهَا، فَإِذَا فِيهَا: مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى بَنِي زُهَيْرِ بْنِ أُقَيْشٍ إِنَّكُمْ إِنْ شَهِدْتُمْ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ، وَ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ، وَ آتَيْتُمُ الزَّكَاةَ، وَ أَدَّيْتُمُ الْخُمُسَ مِنَ المَغْنَمِ، وَ سَهْمَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ الصَّفِيَّ، أَنْتُمْ آمِنُونَ بِأَمَانِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ، فَقُلْنَا: مَنْ كَتَبَ لَكَ هَذَا الْكِتَابَ، قَالَ: رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ.[9]

روایت مذکور در سنن نسائی[10] و مسند احمد بن حنبل[11] نیز ذکر شده است.

     طبرانی در المعجم الاوسط می‌نویسد:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ، ثَنَا صَفْوَانُ بْنُ صَالِحٍ، ثَنَا الْوَلِيدُ بْنُ مُسْلِمٍ، نَا سَعِيدُ بْنُ مَنْصُورٍ الْجُذَامِيُّ، عَنْ جَدِّهِ مَالِكِ بْنِ أَحْمَرَ، أَنَّهُ لَمَّا بَلَغَهُ قُدُومُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ وَفَدَ إِلَيْهِ، فَقَبِلَ إِسْلَامَهُ، وَ سَأَلَهُ أَنْ يَكْتُبَ لَهُ كِتَابًا يَدْعُو بِهِ إِلَى الْإِسْلَامِ، فَكَتَبَ لَهُ فِي رُقْعَةٍ مِنْ أَدَمٍ: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، هَذَا كِتَابٌ مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ لِمَالِكِ بْنِ أَحْمَرَ، وَ لِمَنِ اتَّبَعَهُ مِنَ الْمُسْلِمِينَ، أَمَانًا لَهُمْ مَا أَقَامُوا الصَّلَاةَ، وَ آتَوُا الزَّكَاةَ، وَ اتَّبَعُوا الْمُسْلِمِينَ، وَ جَانَبُوا الْمُشْرِكِينَ، وَ أَدَّوُا الْخُمُسَ مِنَ الْمَغْنَمِ، وَ سَهْمَ الْغَارِمِينَ، وَ سَهْمَ كَذَا، وَ سَهْمَ كَذَا، فَهُمْ آمِنُونَ بِأَمَانِ اللَّهِ وَ أَمَانِ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ».[12]

منظور از «سهم غارمین» یکی از موارد پرداخت زکات است که به افراد ورشکسته می‌رسد و «سهم کذا» سایر مستحقین زکات را بیان می‌کند.

     در فتوح البلدان بلاذری نیز نقل شده که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) هنگامی که عمرو بن حزم را به سوی یمن می‌فرستاد، این نامه را برای او نوشت:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ: هَذَا بَيَانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ‌ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ»: عَهْدٌ مِنْ مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ رَسُولِ اللَّهِ، لِعَمْرِو بْنِ حَزْمٍ حِينَ بَعَثَهُ إِلَى الْيَمَنِ، أَمَرَهُ بِتَقْوَى اللَّهِ فِي أَمْرِهِ كُلِّهِ، وَ أَنْ يَأْخُذَ مِنَ الْمَغَانِمِ خُمُسَ اللَّهِ، وَ مَا كُتِبَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ مِنَ الصَّدَقَةِ مِنَ الْعَقَارِ عُشْرَ مَا سَقَى الْبَعْلَ وَ سَقَتِ السَّمَاءُ وَ نِصْفَ الْعُشْرِ مِمَّا سَقَى الْغَرْبُ.[13]

در این نامه پس از امر به تقوای الهی و اخذ خمس مغانم، به دریافت مواردی از زکات اشاره شده است؛ به این صورت که از زمینی که به وسیله‌ی آب باران آبیاری شده، یک‌دهم و از زمینی که با حیوان به آن آب رسانده‌اند، یک‌بیستم به به عنوان زکات اخذ شود.


logo