1403/07/30
بسم الله الرحمن الرحیم
موارد استعمال الغنیمة فی آیات القرآن/ الغنيمة/كتاب الخمس
موضوع: كتاب الخمس/ الغنيمة/ موارد استعمال الغنیمة فی آیات القرآن
دربارهی معنای واژهی «غنیمت» در آیهی شریفهی ﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ﴾ گفتگو میکردیم. سخن از این آیه اهمیت ویژهای دارد، زیرا منبع اصلی و اولی شریعت قرآن کریم است و ویژگی این منبع آن است که قطعیالصدور میباشد.
به این نتیجه رسیدیم که در مفهوم غنیمت چند نکته حائز اهمیت است:
1. فایدهای غنیمت نامیده میشود که یک امر قابل ملاحظه و مهم باشد.
2. تحقق غنیمت در صورتی است که حصول فایده با سعی و عمل باشد.
3. فوز و دست یافتن به فایده صدق کند تا بتوان آن را غنیمت نامید؛ بنابراین، اگر کسی به وسیلهی تبادل، مالی به دست آورد، به سود آن غنیمت به شمار میرود، نه صرف عوض آن.
همچنین این سؤال مطرح شد که آیا نزول آیهی شریفه در مورد غزوهی بدر و قرار گرفتن آن در سیاق آیات مربوط به این جنگ، قرینهای بر اختصاص حکم وجوب خمس به غنائم دارالحرب نیست؟
در پاسخ بیان شد که اگرچه آیهی شریفه دربارهی غزوهی بدر است، اما وزان آن در مقام بیان حکم شرعی مؤبد است. همچنین اگر اختصاص به مورد نزول داشت، باید آن را تنها دربارهی غنائم جنگ بدر بدانیم. علاوه بر این، در این آیه الفاظ عام (ما غنمتم من شیء) وجود دارد که شمولی کلی دارد. در نتیجه مورد نزول نمیتواند مخصص حکم وجوب خمس به غنائم دارالحرب باشد، چنانکه مرحوم علامه طباطبایی در المیزان بیان کرده است.[1]
ادعای اتفاق علماء بر اختصاص آیه به غنائم حربیه
سؤال دیگری که دربارهی آیهی شریفه به نظر میرسد آن است که اگرچه مورد نزول مخصص معنای آیه نیست، ولی علمای عامه و امامیه اتفاق دارند که مراد از غنیمت در آیهی شریفه غنائم دارالحرب است.
پاسخ
چنین اتفاقی در بین مسلمین وجود ندارد. همانگونه که پیش از این بیان شد، علمای امامیه و حتی بسیاری از مفسران جمهور واژهی غنیمت را دارای معنایی عام دانستند. اما اگر مراد از اتفاق مذکور، اجماع عامه است، چنین اجماعی در نزد ما حجت نیست؛ زیرا اجماعی حجت است که در بین علمای امامیه باشد تا بتوانیم از آن موافقت معصوم (علیهالسلام) را کشف کنیم و اجماع مذکور چنین خصوصیتی ندارد.
بررسی سایر موارد استعمال مادهی «غنم» در قرآن کریم
ممکن است اینگونه گفته شود که با بررسی سایر موارد مادهی «غنم» در قرآن کریم، این نتیجه حاصل میشود که در تمام موارد مقصود از این واژه، غنائم حربیه است؛ چرا که همهی آیات مذکور در سیاق آیات مربوط به جنگ قرار دارد و ما نحن فیه نیز مستثنای از این موارد نیست:
• آیهی 15 سورهی مبارکهی فتح: ﴿سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا﴾[2]
• آیات 18 تا 20 سورهی مبارکهی فتح: ﴿لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا* وَ مَغَانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَهَا وَ كَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا* وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمْ هَذِهِ وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ وَ لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ يَهْدِيَكُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا﴾[3]
• آیهی 69 سورهی مبارکهی انفال: ﴿فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَيِّبًا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[4] .
پاسخ
در صورتی میتوان معنای غنیمت را به خصوص دارالحرب حمل نمود که در مورد آن قرینه وجود داشته باشد. اما اگر قرینهی قطعی وجود نداشت، باید کلمه را بر معنای عرفی و لغوی آن حمل کنیم و بررسی کتب لغت و موارد استعمال مادهی «غنم» نشان داد که صورتهای مختلف آن بر معنایی عام دلالت دارند.
آیات سورهی مبارکهی فتح مرتبط با وقایع بعد از صلح حدیبیه است که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به مدینه بازگشت. در این آیات خداوند متعال به مؤمنین وعدهی «فتح قریب» و دستیابی به غنیمتهای فراوان داده که از جملهی آنها غزوهی خیبر و غنائم حاصل از آن است و البته ممکن است اختصاص به این غنائم نیز نداشته باشد. در آیهی 69 سورهی مبارکهی انفال نیز مراد از غنیمت، اخذ فدیه از اسرای مشرکین در جنگ بدر است. بنابراین، با وجود اینکه معنای واژهی غنیمت، عام است، اما در این آیات به دلیل وجود قرینه درمییابیم که مقصود از آن غنائم جنگی است و این مسئله از باب اطلاق یک معنای کلی بر فرد خاص است. در نتیجه، این مطلب بدان معنا نیست که در سایر موارد هم معنای عام غنیمت منحصر در یک فرد خاص باشد، بلکه در صورت عدم وجود قرینه، معنای عام در جای خود باقی خواهد بود. به عنوان نمونه، در آیهی 94 سورهی مبارکهی نساء آمده است:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا﴾[5] .
چنانکه مفسران امامیه و عامه در ذیل این آیهی شریفه بیان کردهاند، مقصود از غنیمت در این آیه غنائم حربیه نیست:
• مرحوم طبرسی در مجمع البیان آورده است:
تبتغون أي تطلبون عرض الحياة الدنيا يعني الغنيمة و المال و متاع الحياة الدنيا الذي لا بقاء له، فعند الله مغانم كثيرة: أي في مقدوره فواضل و نعم و رزق، إن أطعتموه فيما أمركم به.[6]
• در المیزان میخوانیم:
قوله تعالى: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللهِ فَتَبَيَّنُوا» الضرب هو السير في الأرض و المسافرة، و تقييده بسبيل الله يدل على أن المراد به هو الخروج للجهاد، و التبين هو التمييز و المراد به التمييز بين المؤمن و الكافر بقرينة قوله «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً» و المراد بإلقاء السلام إلقاء التحية تحية أهل الإيمان، و قرئ : «لمن ألقى إليكم السلم» بفتح اللام و هو الاستسلام. و المراد بابتغاء عرض الحياة الدنيا طلب المال و الغنيمة، و قوله «فَعِنْدَ اللهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ» جمع مغنم و هو الغنيمة أي ما عند الله من المغانم أفضل من مغنم الدنيا الذي يريدونه لكثرتها و بقائها فهي التي يجب عليكم أن تؤثروها.[7]
• همچنین طبری بیان کرده:
فإن عند الله مغانم كثيرة، من رزقه و فواضل نِعَمه، فهي خير لكم إن أطعتم الله فيما أمركم به و نهاكم عنه، فأثابكم بها على طاعتكم إياه، فالتمسوا ذلك من عنده.[8]
• فخررازی نیز اینگونه مینویسد:
فَقَوْلُهُ: فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ يَعْنِي ثَوَابًا كَثِيرًا، فَنَبَّهَ تَعَالَى بِتَسْمِيَتِهِ عَرَضًا عَلَى كَوْنِهِ سَرِيعَ الْفَنَاءِ قَرِيبَ الِانْقِضَاءِ، وَ بِقَوْلِهِ: فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ عَلَى أَنَّ ثَوَابَ اللَّه مَوْصُوفٌ بِالدَّوَامِ وَ الْبَقَاءِ كَمَا قال: وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ.[9]
• در تفسیر المنار آمده است:
وَ لَا تَقُولُوا لِمَنِ اسْتَسْلَمَ لَكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلْكُمْ مُظْهِرًا لَكُمْ أَنَّهُ مِنْ أَهْلِ مَلَّتِكُمْ وَ دَعْوَتِكُمْ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا، فَتَقْتُلُوهُ ابْتِغَاءَ عَرَضِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا، أَيْ: طَلَبًا لِمَتَاعِهَا الَّذِي هُوَ عَرَضٌ زَائِلٌ، وَ مَا أَذِنَ اللهُ لَكُمْ فِي قِتَالِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ لِتَكُونُوا مِثْلَهُمْ فِي أَطْمَاعِهِمُ الدُّنْيَوِيَّةِ، بَلْ لِلدِّفَاعِ عَنِ الْحَقِّ وَ إِعْلَاءِ كَلِمَتِهِ وَ نَشْرِ هِدَايَتِهِ فَعِنْدَ اللهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ، مِنْ رِزْقِهِ وَ فَوَاضِلِ نِعَمِهِ.[10]
در نتیجه تنها در صورتی میتوان از معنای عام غنیمت صرف نظر کرد که قرینهی قطعیهی صارفه، مانع از ظهور آن در عمومیت باشد.