1403/07/17
بسم الله الرحمن الرحیم
معنی الغنیمة فی تفاسیر العامة/ الغنيمة/كتاب الخمس
موضوع: كتاب الخمس/ الغنيمة/ معنی الغنیمة فی تفاسیر العامة
بیان شد که وجوه اختلاف در مسئلهی خمس، بین امامیه و عامه در سه جهت است:
1. در نظر امامیه مراد از «ما غنمتم» در آیهی شریفه، «کل ما یظفر الانسان فی حیاته» است؛ یعنی هر آنچه انسان در طول زندگی به آن دست مییابد، چه در حرب باشد و چه غیرحرب. اما عامه «ما غنمتم» را مختص به غنائم دارالحرب میدانند. بدین جهت در کتب فقهی خود باب مستقلی به عنوان خمس ندارند و مسئلهی خمس را در ذیل «کتاب الجهاد» مورد بررسی قرار میدهند.
2. امامیه به مقتضای آیهی شریفه خمس را به شش بخش تقسیم میکند: ﴿فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ﴾[1] از سه مورد اول به عنوان سهم امام (علیهالسلام) تعبیر میشود؛ سهم خداوند به رسول و سهم رسول هم با رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به ذیالقربی تعلق میگیرد. در دیدگاه امامیه برطبق روایاتی که از ائمهی معصومین (علیهمالسلام) رسیده، منظور از ذی القربی امام (علیهالسلام) بوده که قائممقام پیامبر گرامی (صلیاللهعلیهوآله) است. سه سهم دیگر نیز متعلق به یتامی، مساکین و ابنالسبیل است. اما در نقطهی مقابل، عامه بر این باورند که سهم خدا معنایی ندارد و بیان نام خداوند از باب تیمن و تبرک است. سهم رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) هم با وفات ایشان ساقط میشود و ذیالقربی نیز که نزدیکان پیامبر به شمار میروند، پس از آن حضرت سهمی نخواهند داشت. در نتیجه خمس تنها به یتامی، مساکین و ابنالسبیل تعلق میگیرد.
3. امامیه معتقدند که سهم سه گروه یتامی، مساکین و ابنالسبیل اختصاص به بنیهاشم دارد[2] و دلیل این مطلب نیز روایات است. در سوی دیگر، به باور عامه، مقصود از این سه گروه عام بوده و شامل یتامی، مساکین و ابنالسبیل کل مسلمانان است و اختصاصی به بنیهاشم ندارد.
همچنین به دلیل اینکه مسئلهی خمس در نزد جمهور تنها مربوط به غنائم دارالحرب است، طبیعتاً بحث از آن اهمیت چندانی ندارد و قلیلالفائده بودن آن، وجه دیگر عدم اختصاص باب مستقل به این بحث است؛ خصوصاً با توجه به اینکه در قرون متمادی شاهد جنگ بین کفار و مسلمانان نبودهایم. اما در نزد امامیه، مسئلهی خمس از جهات مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اهمیت بالایی دارد. بنابراین دیدگاه، خداوند متعال این مسئله را واجب کرده تا این وجوهات در اختیار فقیه و حاکم اسلامی قرار گیرد و از طریق این اموال تمشیت امور مسلمین در شئون مختلف صورت گیرد.
دیدگاه عامه دربارهی غنیمت
بیان شد که اولین جهت اختلاف در معنای «ما غنمتم» بود؛ در نزد فقهاء و مفسران امامیه غنیمت معنایی عام دارد و عامه قائل به اختصاص آن به غنائم دارالحرب هستند. برای بررسی بیشتر، باید به کتب لغت، تفسیر و همچنین کتب فقهای عامه و امامیه مراجعه کنیم.
در بیان معنای «ما غنمتم» مفسران عامه دو گروه هستند:
1. برخی مثل طبری[3] ، بیضاوی[4] ، ابنکثیر[5] ، سیوطی[6] ، سید قطب[7] و زمخشری[8] ، «ما غنمتم» را به «آنچه در جنگ با کفار به دست میآید»، تفسیر کردهاند.
2. دستهی دیگر همچون فخررازی، قرطبی، آلوسی و رشید رضا، معنای لغوی واژهی غنیمت را معنایی عام معرفی کردهاند (یعنی کل ما یحوزه الانسان) ولی مراد از «ما غنمتم» در این آیهی شریفه را فقط غنائم حربیه دانستهاند. دلیل این مسئله را نیز اتفاق علمای عامه برشمردهاند:
• قرطبی در تفسیر «الجامع لأحکام القرآن» مینویسد:
الْغَنِيمَةُ فِي اللُّغَةِ مَا يَنَالُهُ الرَّجُلُ أَوِ الْجَمَاعَةُ بِسَعْيٍ، وَ مِنْ ذَلِكَ قَوْلُ الشَّاعِرِ:
وَ قَدْ طَوَّفْتُ فِي الْآفَاقِ حَتَّى ... رَضِيتُ مِنَ الْغَنِيمَةِ بِالْإِيَابِ.
و در ادامه میگوید: وَ اعْلَمْ أَنَّ الِاتِّفَاقَ حَاصِلٌ عَلَى أَنَّ الْمُرَادَ بِقَوْلِهِ تَعَالَى: «غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ» مَالُ الْكُفَّارِ إِذَا ظَفِرَ بِهِ الْمُسْلِمُونَ عَلَى وَجْهِ الْغَلَبَةِ وَ الْقَهْرِ. وَ لَا تَقْتَضِي اللُّغَةُ هَذَا التَّخْصِيصَ عَلَى مَا بَيَّنَّاهُ، وَ لَكِنَّ عُرْفَ الشَّرْعِ قَيَّدَ اللَّفْظَ بِهَذَا النَّوْعِ.[9]
• در «تفسیر کبیر» فخررازی آمده است:
الْغُنْمُ: الْفَوْزُ بِالشَّيْءِ، يُقَالُ: غَنِمَ يَغْنَمُ غُنْمًا فَهُوَ غَانِمٌ، وَ الْغَنِيمَةُ فِي الشَّرِيعَةِ مَا دَخَلَتْ فِي أَيْدِي الْمُسْلِمِينَ مِنْ أَمْوَالِ الْمُشْرِكِينَ عَلَى سَبِيلِ الْقَهْرِ بِالْخَيْلِ وَ الرِّكَابِ.[10]
• آلوسی نیز در «روح المعانی» اینچنین بیان میکند:
غنم في الأصل من الغنم بمعنى الربح ... و فسروها بما أخذ من الكفار قهرا بقتال أو إيجاف.[11]
• همچنین در تفسیر «المنار» بیان شده:
الْغُنْمُ بِالضَّمِّ وَ الْمَغْنَمُ وَ الْغَنِيمَةُ فِي اللُّغَةِ: مَا يُصِيبُهُ الْإِنْسَانُ وَ يَنَالُهُ وَ يَظْفَرُ بِهِ مِنْ غَيْرِ مَشَقَّةٍ، كَذَا فِي الْقَامُوسِ ... وَ التَّحْقِيقُ أَنَّ الْغَنِيمَةَ فِي الشَّرْعِ: مَا أَخَذَهُ الْمُسْلِمُونَ مِنَ الْمَنْقُولَاتِ فِي حَرْبِ الْكُفَّارِ عَنْوَةً.[12]