1403/11/27
بسم الله الرحمن الرحیم
ادامه تنبیه ششم/أصالة الاحتياط /الأصول العملية
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /ادامه تنبیه ششم
جهت دوم بحث: حال که اصل امکان تحقق زیادی قبول شد، شرط تحقق زیادی چیست؟
در مجموع سه امر به عنوان شرط تحقق زیادی در کلمات اصولیون مطرح شده است:
شرط اول: اینکه اجزای مرکّب در مقام نعلّق امر، لا بشرط به معنای جامع بین قلیل و کثیر نباشد و الا اگر لا بشرط به این معنا متعلق امر باشد معنایش این است که این مرکّب حد و مرز ندارد و لذا زیادی محقق نخواهد شد، در حالیکه برای تحقق زیادی باید مرکّب حد داشته باشد.بنابراین معنای اعتبار اجزای مرکب به نحو لابشرط باید به معنای تعلق امر به صرف وجود طبیعت باشد تا امکان تحقق زیادی تصویر شود.
شرط دوم: این است که زائد باید از نظر نوع هم سنخ اجزای مرکّب باشد و اگر زائد از جنس و نوع آنها نباشد ایجاد آن موجب تحقق زیادی نمی شود.
-این نظریه مشهور اصولیون همچون مرحوم نراقی، محقق عراقی،شهید صدر و.. است که در مرکّب خارجی و اعتباری شرط تحقق زیادی، هم سنخ بودن است.
-نظریه دوم که مرحوم آقای حکیم و..فرموده اند این است که مسانخت شرط نیست در مرکّبات خارجیه و اعتباریه هم جنس بودن شرط نیست، همانطور که اگر به کمّیت مرکّب اضافه شود، صدق زیاده می کند، همانطور هم اگر کیفیت خاصی بر اجزاء اضافه شود، صدق زیاده می کند.
-برخی نیز همانند مرحوم امام خمینی(ره) در بحث خلل صلاه قائل به تفصیل بین مرکّبات خارجیه و اعتباریه شده اند به این بیان که در مرکّبات خارجیه عنوان زیادی صادق نیست، مگر اینکه زائد از جنس آنها باشد مثلا ایشان فرموده: بر زیادی سنگ ریزه به شیر عنوان زیاده صدق نمی کند، ولی در مرکّب اعتباری چون ترکیب اجزاء،خارجی و حقیقی نیست بلکه بالاعتبار است، در اینجا فقط با قصد جزئیت امری برای مرکّب،عنوان زیادی صادق خواهد بود، در کلمات مرحوم آقای خویی هم این نظریه آمده است که در مرکّبات اعتباری چون متقوّم به قصد و اعتبار است، با قصد جزئیت زیاده محقق می شود مطلقا. شاهد بر این تفصیل بعضی روایات باب صلات است که در آنها در مورد تکتّف آمده "انّه عمل و زیاده" حساب شده است و لو تکتّف از سنخ بقیه اجزاء صلات نیست و هم جنس و وجود ثانی آنها نیست.
شرط سوم: قصد جزئیت در تحقق زیاده است،در رابطه با اعتبار قصد جزئیت در تحقق زیاده سه نظریه وجود دارد:
-- نظریه اول) این است که قصد جزئیت مطلقا لازم نیست.
-- نظریه دوم) این است که قصد جزئیت مطلقا لازم است یعنی درصدق زیادی قصد اتیان به زائد به عنوان جزء مرکب لازم است مثلا حمدی که ثانیا خوانده شده است اگر به قصد جزئیت صلاة بوده است، زیادی در صلاة است، اگر به قصد جزئیت صلاة نبوده است زیادی در صلاة نمی باشد
-- نظریه سوم) تفصیل است. مرحوم نائینی قائل به تفصیل شده اند به ین بیان که اگر زائد مسانخ با اجزاء واجب باشد قصد جزئیت لازم نیست و در جایی که زائد مسانخ با اجزای دیگر نباشد، قصد جزئیت لازم است. چون عرف در جزء زائد مسانخ زیاده می بیند ولی در جایی که مسانخ نباشد، بدون قصد و نیت، زیاده عرفا محقق نیست و صادق نیست. لا إشكال في عدم تحقّق معنى الزيادة بفعل ما لا يكون من سنخ أجزاء المركّب قولا و فعلا، كحركة اليد في الصلاة إذا لم يأت بها بقصد الجزئيّة.[1]
نوع اصولیّون قصد جزئیت را در صدق زیاده معتبر می دانند، مرحوم آخوند فرموده: ترکیب در مرکّب اعتباری به اعتبار است، در جایی که شخص قصد جزئیت را نداشته باشد، ارتباط و اعتباری بین مرکّب پدید نمی آید و حال آنکه وحدت اعتباری در مقام امتثال لازم است که این امر با قصد جزئیت حاصل می شود. مثلا صلات مرکب از امور متباینه ماهیتا و وجودا است، رکوع ماهیتش و وجودش غیر از سجده است، ماهیت سجده غیر از قیام است، ماهیت قیام غیر از قرائت است و هکذا.. آن چه که موجب می شود این امور متغایره وحدت به خود بگیرد چه بوده است؟ اعتبار معتبر بوده است.بنابراین برای صدق عنوان زیاده قصد و اعتبار جزئیت لازم است.
لذا مرحوم آقا ضیاء رضوان الله تعالی و آیت الله خویی می فرمایند به این که قوام زیادی اجزاء مطلقا به قصد جزئیت است، مطلقا یعنی چه؟ یعنی چه آن جزئی که آورده شده است از سنخ اجزاء صلاة باشد یا نباشد، چه آن جزئی که آورده شده است از اقوال باشد یا افعال،صدق عنوان زیادی با قصد جزئیت محقق می شود.