« فهرست دروس
درس نهج البلاغه استاد سید محسن مرتضوی

1403/11/24

بسم الله الرحمن الرحیم

نیایش حضرت علی علیه السلام/کل فراز /خطبه هفتاد و هشتم

 

موضوع: خطبه هفتاد و هشتم/کل فراز /نیایش حضرت علی علیه السلام

 

متن خطبه:

و من كلام له (علیه السلام) من كلمات كان يَدعو بها:

اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي، فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَيَّ بِالْمَغْفِرَةِ، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا وَأَيْتُ مِنْ نَفْسِي وَ لَمْ تَجِدْ لَهُ وَفَاءً عِنْدِي، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَيْكَ بِلِسَانِي ثُمَّ خَالَفَهُ قَلْبِي، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي رَمَزَاتِ الْأَلْحَاظِ وَ سَقَطَاتِ الْأَلْفَاظِ وَ شَهَوَاتِ الْجَنَانِ وَ هَفَوَاتِ اللِّسَانِ‌.

 

ترجمه‌ی خطبه:

نيايش امام(ع)

خدايا از من در گذر آنچه را از من بدان داناترى[1] و اگر بار ديگر به آن باز گردم تو نيز به بخشايش باز گرد.

خدايا، آنچه از اعمال نيكو كه تصميم گرفتم و انجام ندادم ببخشاى.

خدايا، ببخشاى آنچه را كه با زبان به تو نزديك شدم ولى با قلب آن را ترك كردم.

خدايا، ببخشاى نگاه هاى اشارت آميز، و سخنان بى فايده، و خواسته هاى بى مورد دل، و لغزش هاى زبان.

 

ترجمه‌ی لغوی برخی واژه‌ها:

وَاَيْتُ: وعده كردم.

رَمَزَاتِ الَالْحَاظِ: اشارات چشم.

سَقَطَاتِ الَالْفَاظِ: سخنان بيهوده و لغو.

شَهَوَاتِ الْجَنَانِ: تمايلات و خواسته هاى ناصواب دل.

هَفَوَاتِ اللِّسانِ: لغزشهاى زبان.

شرح خطبه:

رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي

در محضر کلمات امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه بودیم یکی از خطبه‌های کوتاه نهج‌البلاغه خطبه‌ی هفتاد و هشت نهج‌البلاغه هست که امیرالمؤمنین در این خطبه چهار دعا کردند و طلب بخشایش و مغفرت از خداوند متعال کردند. این چهار دعا نقل شده که از دعاهایی بوده که امیرالمؤمنین زیاد تکرار می‌کردند و زیاد با این چهار دعا انس داشته امیرالمؤمنین و مشخص است این دعاهایی که طلب استغفار و طلب غفران هست از جانب اهل‌بیت که معصوم هستند در حقیقت برای تعلیم مناجات، تعلیم دعاکردن، تعلیم راه و رسم بندگی به ما هست و الّا مقام آن‌ها اجل است از این‌که بخواهند به خاطر گناهانشان توبه کنند و در حقیقت امیرالمؤمنین در این چهار دعا انگشت گذاشتند روی چهار مشکل اخلاقی؛ چهار مشکل اخلاقی است که مردم داریم ما، جامعه دارد، که به خاطر این چهار مشکل اخلاقی ما از خداوند متعال باید طلب مغفرت کنیم پس این در مقام تعلیم است؛ در حقیقت چهار معضل اخلاقی را امیرالمؤمنین در این چهار دعا اشاره کردند.

خب دعای امیرالمؤمنین اوّلین دعایش این است اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي خدایا ببخش آن گناهانی را که تو نسبت به آن‌ها آگاه‌تر و داناتر هستی فَإِنْ عُدْتُ و اگر من دوباره به سمت گناه برگشتم فَعُدْ عَلَيَّ بِالْمَغْفِرَةِ تو هم از دوباره با مغفرتت، با رحمتت، با بخشایشت من هم ببخش؛ خب این اشاره دارد به یکی از مشکلات اخلاقی ما که نسیان است؛ ما هر چقدر هم خطا و اشتباه کنیم باز فراموش می‌کنیم؛ نسیان از خطا و اشتباه یکی از مشکلات اخلاقی است که ما خطا انجام می‌دهیم توبه هم می‌کنیم گریه‌اش هم می‌کنیم باز فراموش می‌کنیم هفته‌ی بعد ماه بعد از دوباره مرتکب همان خطا می‌شویم؛ امیرالمؤمنین می‌فرمایند: خدا ببخش آن گناهانی را که تو عالمی و ما فراموش کردیم؛ ما یادمان رفته اصلاً چه گناهانی را قبلاً مرتکب شدیم؛ بعد اگر از دوباره به سمت گناه رفتم خدایا تو هم از دوباره به سمت مغفرت و بخشایش باز از دوباره من را ببخش همان‌طور که بار اوّل من را بخشیدی. این مسأله‌ی نسیان خطا و اشتباه خیلی مسأله‌ی مهمّی است در آیات قرآن هم به آن اشاره شده دیگر؛ مثلاً سوره‌ی مبارکه مجادله آیه‌ی شش آمده است يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا خداوند روز قیامت آگاه می‌کند بندگان را با آنچه که انجام دادند بِمَا عَمِلُوا أَحْصَاهُ اللَّهُ خدا تک تک خطاهای ما را شمرده وَ نَسُوهُ مردم فراموش کردند روز قیامت خدا تک تک گناه‌ها و خطاهای ما را به ما نشان می‌دهد در حالی که ما وَ نَسُوهُ ما فراموش کردیم اصلاً وَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ امّا بدانیم که خدا شاهد اعمال ما هست؛ همه‌ی گناهان ما را شمرده در حالی که ما دچار فراموشی شدیم؛ لذا در آیه‌ی دیگر باز به صورت دعا به خداوند متعال می‌گویم دیگر رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا[2] خدایا ما را مؤاخذه نکن گناهانی را که از روی فراموشی از دوباره مرتکبش می‌شویم؛ پس این دعای اوّل امیرالمؤمنین که می‌فرمایند: آنچه که ما فراموش کردیم از روی نسیان، خطا و اشتباه انجام دادیم ای خدا تو آن‌ها را ببخش بر ما؛ دعای دوم امیرالمؤمنین این است اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا وَأَيْتُ مِنْ نَفْسِي وَ لَمْ تَجِدْ لَهُ وَفَاءً عِنْدِي خدایا ببخش آن گناهانی را که من تصمیم گرفتم وَأَيْتُ به معنای تصمیم‌گرفتن است، تصمیم گرفتم که آن‌ها را انجام ندهم امّا لَمْ تَجِدْ لَهُ وَفَاءً عِنْدِي ولی وفادار نماندم خدای آن گناهانی را که به تو عهد بستم پیمان بستم که دیگر مرتکب این گناهان نشوم ولی وفادار پیمان به عهدم نبودم وفادار نماندم؛ خب این هم یکی از مشکلات اخلاقی است اشاره کردند امیرالمؤمنین، عدم وفای به عهد و پیمان؛ ما انسان‌ها این طوری هستیم در مشکلات و سختی‌ها با خدا عهد می‌بندیم ولی وقتی مشکلات و سختی‌ها از بین می‌رود فراموش می‌کنیم عهدها و پیمان‌هایی را که با خداوند متعال بستیم وقتی کار سخت می‌شود دیگر می‌گوییم خدایا قول به تو می‌دهم این کار را کنم این کار را کنم این کار را کنم دیگر دنبال لقمه‌ی حرام، شبهه‌ناک، دنبال گناه و معصیت نروم ولی وقتی وضع عوض می‌شود کمی رفاه و آسایش و آسانی می‌آید دیگر فراموش می‌کنیم آن عهدهایی را که با خداوند متعال بستیم؛ پس یکی از مشکلات اخلاقی همین است که فراموش‌کردن عهدها و پیمان‌هایی که ما می‌بندیم با خداوند متعال؛ امیرالمؤمنین می‌فرمایند: خدایا ببخش آن عهدها و پیمان‌هایی که با تو بستم و به آن وفادار نشدم؛ خب در قرآن هم اشاره شده باز به این مسأله، سوره‌ی توبه آیه‌ی مبارکه هفتاد و پنج خداوند اشاره می‌کند وَ مِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ یک عدّه از مردم هستند که با خدا عهد و پیمان می‌بندند چه می‌گویند لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ خدایا تو اگر به ما مال و ثروت بدی چه کار می‌کنیم تو مال و ثروت به ما بده ما صدقه می‌دهیم انفاق می‌کنیم می‌بخشیم خداوند می‌فرماید فَلَمَّا آتَاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ ولی من وقتی به آن‌ها مال و ثروت می‌دهم از فضل خودم بَخِلُوا بِهِ به آن‌ها می‌دهم آن موقع بخیل می‌شوند این‌ها؛ فراموش می‌کنند که چه عهدی بستند وَ تَوَلَّوا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ اصلاً از من هم روی برگردان می‌شوند؛ خودشان دعا کردند که خدایا تو به ما مال بده ما به فقرا کمک کنیم ولی وقتی من به آن‌ها مال می‌دهم به فقرا کمک نمی‌کنند که هیچ از من خدا هم روی‌گردان می‌شوند و ناشکری می‌کنند؛ این یعنی وفادار ما نیستیم؛ این پس دومین مشکل اخلاقی که عدم وفای به عهد است؛ سومین دعایی که امیرالمؤمنین کردند به مسأله‌ی نفاق، تظاهر و ریا اشاره کردند اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَيْكَ بِلِسَانِي ثُمَّ خَالَفَهُ قَلْبِي خدایا ببخش آن حرف‌هایی که با زبانم زدم ولی با عمل در دلم در قلبم آن‌ها را رعایت نکردم؛ این در حقیقت مسأله‌ی نفاق و تظاهر و دورویی است دیگر؛ که متأسّفانه خیلی از ماها هم دچارش هستیم دیگر؛ با زبان یک چیزی می‌گوییم در رفتار در اعمال یک جور دیگر عمل می‌کنیم؛ همین ما طلبه‌ها عرضم به حضور شما که همین است دیگر؛ زمانی قولمان اثر دارد که آن چیزی که در گفتار می‌گوییم برای مردم در عمل هم همان را انجام بدهیم امّا اگر در گفتار روی منبرها یک چیزی بگوییم زندگی‌هایمان طور دیگری باشد این‌جا هیچی؛ دیگر می‌شود مسأله‌ی نفاق و دورویی و تظاهر و ریا؛ امیرالمؤمنین می‌فرمایند: خدایا ببخش آن چیزهایی که من با زبانم می‌گفتم و به تو می‌خواستم نزدیک شوم ثُمَّ خَالَفَهُ قَلْبِي امّا قلب و دلم و اعمال و جوارحم آن عمل را انجام نمی‌داد که مسأله‌ی این تظاهر و نفاق هم در آیات متعدّد قرآن به آن اشاره شده دیگر؛ سوره‌ی مبارکه صف آیه‌ی دو که آیه‌ی بسیار تکان‌دهنده‌ای هست دیگر يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ چرا می‌گویید چیزهایی که عمل نمی‌کنید كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ چیزهایی را بگوییم که خودمان عمل نمی‌کنیم لذا دیگر در روایات زیاد داریم دیگر خداوند عالِم را روز قیامت نگه می‌دارد امّا جاهلین را همین طوری می‌بخشد چون می‌گوید عالِم به علمش عمل نکرده لذا علم کمی که انسان بداند به آن عمل کند خیرٌ از اینکه انسان علوم متعدّد بداند ولی به آن عمل چیزهای مختلف بداند ولی به آن عمل نکند که پناه می‌بریم بر خداوند متعال إن شاء اللّه خدا به همه‌مان رحم کند که مواظب اعمال و دل و قلبمان إن شاء اللّه باشیم که زبانمان با قلبمان دوتا نشود إن شاء اللّه؛ و چهارمین دعایی که امیرالمؤمنین می‌کنند خطا و لغزش‌های اعضا و جوارح بدن را متذکّر می‌شوند که خیلی از خطاها و لغزش‌ها مال اعضاء و جوارح بدن است مال زبان انسان است مال چشم انسان است مال دل و قلب انسان است که سه تا را امیرالمؤمنین اشاره می‌کنند اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي رَمَزَاتِ الْأَلْحَاظِ، رَمَزَاتِ گفتند گوشه‌ی چشم؛ خدایا ببخش آن گناهانی را که با گوشه‌ی چشم مرتکب شدم؛ با گوشه‌ی چشم هم مگر انسان می‌شود مرتکب گناه شود رَمَزَاتِ بعضی گفتند اشاره‌ی چشم، بعضی‌ها هم گفتند اشاره‌ی چشم و حرکت لب؛ خدایا ببخش آن گناهانی را که با چشم و لبم مرتکب شدم؛ حالا چه گناهانی؟ گفتند بله، مسخره‌کردن دیگران با همین چشم و لب است، عیب‌جویی‌کردن از دیگران، تحقیرکردن دیگران این‌ها با یک گوشه‌ی چشم انسان یکی را تحقیر می‌کند یکی را مسخره می‌کند یکی را به او تهمت می‌زند با همین چشم و با همین دل؛ خدایا ببخش آن گناهانی را که با رَمَزَاتِ الْأَلْحَاظم انجام دادم وَ سَقَطَاتِ الْأَلْفَاظِ، سَقَطَاتِ الْأَلْفَاظِ گفتند سخنان بیهوده و بی‌ارزش؛ خدایا ببخش آن گناهانی را که با حرف‌های پست با حرف‌های بی‌ارزش با حرف‌هایی که نباید بزند انسان، هر حرفی را هر جایی نباید بزند، حرف‌های بیهوده، با حرف‌های بیهوده دل یکی را بشکند انسان، با حرف‌های بیهوده عرضم به حضور شما به یکی تهمت بزند یکی را مسخره کند یکی را تحقیر کند این می‌شود عرضم به حضور شما سَقَطَاتِ الْأَلْفَاظِ؛ وَ شَهَوَاتِ الْجَنَانِ خدایا ببخش گناهانی را که باعث شَهَوَاتِ الْجَنَانِ، شَهَوَاتِ الْجَنَانِ گفتند یعنی خواسته‌ها و هوس‌های بی‌جا، خدایا ببخش آن هوس‌ها و شهوات بی‌جایی که من داشتم؛ هوس‌ها و شهوات نامشروعی که من داشتم حالا شهوت مال بوده شهوت جاه بوده مقام بوده شهوت قلب بوده شهوت عرضم به حضور شما جنسی بوده شهوات جنان من را ببخش وَ هَفَوَاتِ اللِّسَانِ‌، هَفَوَاتِ اللِّسَانِ‌ باز گفتند که هَفَوَاتِ اللِّسَانِ را معنا کردند به سخنان حرام؛ خب دوبار یعنی لسان تکرار شده یکی سَقَطَاتِ الْأَلْفَاظِ یکی هَفَوَاتِ اللِّسَانِ‌ مثلاً مرحوم خویی در شرح نهج‌البلاغه گفته سَقَطَاتِ الْأَلْفَاظِ سخنان بیهوده‌ است سخنان نابجا است ولی هَفَوَاتِ اللِّسَانِ‌ سخنانی که حرام است تهمت‌زدن غیبت‌کردن دروغ‌گفتن؛ لذا آن سخنان مباحی است که انسان نابجا می‌زند ولی هَفَوَاتِ اللِّسَانِ‌ سخنانی است که نه اصلاً حرام است خیلی از گناه‌ها با چه انجام می‌شود با همین لسان تهمت‌زدن سخن‌چینی‌کردن شایعه درست‌کردن غیبت‌کردن تهمت‌زدن این‌ها می‌شود هَفَوَاتِ اللِّسَانِ؛‌ پس دو بار لسان را امیرالمؤمنین تکرار کردند که خیلی هم مهم است دیگر؛ ما در روایات زیاد داریم دیگر؛ پیامبر مثلاً فرمودند در آن روایت معروف: يُعَذَّبُ اَللِّسَانُ بِعَذَابٍ لاَ يُعَذَّبُ بِهِ شَيْءٌ مِنَ اَلْجَوَارِحِ[3] روز قیامت زبان را یک عذابی می‌کنند که هیچ یک از اعضاء و جوارح بدن مثل زبان دچار عذاب نمی‌شود یعنی عذاب زبان روز قیامت از همه‌ی اعضای جوارح بدن بیشتر است چرا چون اکثر گناهان با زبان صورت می‌گیرد؛ یا در روایت دیگر داریم پیامبر گرامی اسلام فرمودند: طُوبَى لِمَنْ أَنْفَقَ فَضَلاَتِ مَالِهِ خوش به حال کسی که انفاق می‌کند با زیاده‌های مالش، فضلات مالش، وَ طُوبَى لِمَنْ أَمْسَكَ فَضَلاَتِ لِسَانِهِ[4] خوش به حال آنی که مواظب فضله‌های لسانش باشد، فضله‌های لسان یعنی حرف‌های الکی‌ای که ما می‌زنیم دل دیگران با آن رنجیده می‌شود؛ فضلات لسان را باید مواظب باشیم لذا سیره‌ی معصومین این است دیگر سکوت بیشتر داشتند، تا کسی از آن‌ها سؤال نمی‌کرده صحبت نمی‌کردند؛ ما نه، می‌نشینیم از سیر تا پیاز از ری و روم می‌گوییم خب در این‌هایی که می‌گوییم هزاران چیز در آن درمی‌آید دیگر، تهمت درمی‌آید شایعه درمی‌آید دروغ درمی‌آید غیبت درمی‌آید حرف‌های الکی درمی‌آید دل یکی رنجیده می‌شود پس باید مواظب باشیم فضلات لسان نداشته باشیم؛ پس امیرالمؤمنین چهار دعا کردند که إن شاء اللّه امیدواریم این دعاها در حق همه‌مان مستجاب شود اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي، فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَيَّ بِالْمَغْفِرَةِ، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا وَأَيْتُ مِنْ نَفْسِي وَ لَمْ تَجِدْ لَهُ وَفَاءً عِنْدِي، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَيْكَ بِلِسَانِي ثُمَّ خَالَفَهُ قَلْبِي، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي رَمَزَاتِ الْأَلْحَاظِ وَ سَقَطَاتِ الْأَلْفَاظِ وَ شَهَوَاتِ الْجَنَانِ وَ هَفَوَاتِ اللِّسَانِ‌ إن شاء اللّه این دعاها را خداوند متعال در حقّ ما مستجاب کند.

خب در آستانه‌ی نیمه‌ی شعبان هستیم شب نیمه‌ی شعبان یکی از شب‌های حسّاس و شب‌های پر عظمت در اسلام هست شب دعا و شب مناجات و شب توبه هست و روایات عجیبی در رابطه با شب نیمه‌ی شعبان وارد شده و احیای شب نیمه‌ی شعبان؛ در روایتی پیامبر گرامی اسلام فرمودند: خداوند در شب نیمه‌ی شعبان به اندازه‌ی ریگ‌های زمین و به اندازه‌ی موی گوسفندان بندگانش را می‌آمرزد شب نیمه‌ی شعبان شب آمرزش هست؛ باز در روایت دیگری داریم که امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: برترین شب‌ها بعد از لیلةالقدر شب نیمه‌ی شعبان هست؛ باز روایت دیگری داریم از امام باقر علیه‌السّلام هست که فرمودند: شب قدر إِنَّهَا اَللَّيْلَةُ اَلَّتِي جَعَلَهَا اَللَّهُ لَنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ بِإِزَاءِ مَا جَعَلَ لَيْلَةَ اَلْقَدْرِ لِنَبِيِّنَا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ و سلّم[5] فرمودند شب قدر را خدا برای پیامبرش قرار داده، شب قدر شب پیامبر است، و خداوند در ازای شب قدر که برای پیامبر قرار داده برای ما اهل‌بیت هم شب قدری قرار داده که شب نیمه‌ی شعبان است؛ پس امشب شب نیمه‌ی شعبان شب احیاء است شب قدر است و شب قدری که اهل‌بیت می‌گویند این شب قدر برای ما قرار داده شده؛ باز در روایت دیگری داریم که خداوند متعال قسم یاد کرده به ذات مقدّس خودش که سائلی را از درگاه خودش شب نیمه‌ی شعبان دست خالی برنگرداند و خداوند شب نیمه‌ی شعبان استغفار و توبه‌ی بندگان را می‌پذیرد و حاجت حاجتمندان را برآورده می‌کند. إن شاء اللّه امیدواریم که در این شب نیمه‌ی شعبانی که پیش رو داریم توفیق عبادت و بندگی، استغفار و دعا به همه‌ی ما عطاء کند در رأس همه‌ی حوائجمان إن شاء الله خداوند ظهور در فرج پر برکت حضرت ولی‌عصر أرواحنا له الفداء را إن شاء الله تعجیل کند به برکت صلوات بر محمّد و آل‌محمّد.


[1] امام على عليه السّلام معصوم است، امّا آنچه را كه در دعاها بيان مى‌ دارد، يا جهت تعليم «چگونه سخن گفتن» با خداست و يا خارج از محدوده گناهانى است كه براى انسان‌هاى عادّى مطرح مى ‌باشد، امام از آنچه كه بين خود و خداى خود روا نمى‌ دارد طلب بخشش مى‌ فرمايد. كه با مطالعه موارد ياد شده، در دعا اين حقيقت روشن مى‌ شود. مانند ميزبانى كه همه تلاش‌ها را مى ‌كند، و همه غذاها را براى مهمان مى‌ آورد، باز هم پياپى از مهمان عزيز عذر خواهى مى‌ كند.
[2] بقره 286.
[3] تنبيه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورّام) ج۲ ص۱۹۰.
[4] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام ج۶۸ ص۲۸۷.
[5] الأمالي (للطوسی) ج۱ ص۲۹۷، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة ج۸ ص۱۰۶.
logo