98/02/04
بسم الله الرحمن الرحیم
خلل در نماز
موضوع: خلل در نماز
شبهه هفتم در حدیث من زاد، فرمایش مرحوم آیت الله بروجردی است که ایشان میفرمایند استدلال به این حدیث، در بعضی از موارد برای بطلان، صحیح است و در بعضی از موارد، استدلال صحیح نیست.
توضیح این بعض الموارد به این است در نماز که دو سجده اضافه میشود، این اضافه، به گونه انجام میگیرد:
اول: دو سجده صحیح در نماز انجام داده است که با این دو سجده، جزء نماز محقق شده است کما اینکه این متعارف است که حمد خوانده رکوع انجام داده، جلوس کرده، دو سجده هم انجام داده است، بعد از اتیان به جزء صلات، سهوا دو سجده دیگر هم انجام میدهد که در مجموع، چهار سجده در رکعت واحده انجام شده است.
دوم: دو سجده انجام شده است اما باطل بوده است، قیام کرده و حمد را خوانده و رکوع را فراموش کرده و بعد دو سجده انجام داده به خیال اینکه سجده واجب و جزء نماز است اما در واقع جزء صلات نیست، چون دو سجدهای که بعد از رکوع باشد جزء صلات باشد، در اینجا بعد از دو سجده، یادش میآید که رکوع را انجام نداده و بر میگردد، رکوع را انجام میدهد و دو سجده واجب نماز را انجام میدهد.
مرحوم آیت الله بروجردی در فرض اول میفرمایند، استدلال به این طائفه از روایات، صحیح است و از مصادیق من زاد فی صلاته است اما در فرض دوم میفرمایند استدلال نا تمام است و اگر اجماع دلیل بطلان است، شامل این فرض نمیشود و اگر روایات این بطلان را بگوید، باز هم شامل فرض دوم نمیشود.
نکته: فرق بین این دو فرض این است که در فرض اول، دو سجده دوم، از زمان سجده اول دو سجده دوم، جزء اضافی است، چون سجده اضافه بر جزء صحیح است و هیچ حالت انتظاریه ندارد و زاد فی صلاته بر آن صادق است. اما در حالت دوم، دو سجده اول که باطل بوده است و تا زمان دو سجده بعدی، فاصلهای صورت گرفته باشد و بعد دو سجده انجام داده است که این زیادی نیست و وظیفه خود را انجام داده است که سجدتین واجب میباشد و این دو سجده یک اثری دارد و آن این است که با آمدن آن دو سجده، دو سجده اول موصوف به زیادی میشود، یعنی تا دو سجده دوم نیاید، دو سجده اول، موصوف به قید زیادی نمیشود. پس در فرض اول بدون انتظار، زیادی صادق است و در فرض دوم بدون انتظار، زیادی صادق نیست و باید کار دیگری انجام شود تا زیادی صادق باشد.
در نتیجه زیادی سجدتین، گاهی بدون فاصله است و گاهی با فاصله است.
همین بیان را ایشان در رکوع دارد که گاهی بدون فاصله است و گاهی با فاصله است و در جایی که بدون فاصله است میگویند من زاد جاری است و در جایی که با فاصله است، من زاد جاری نیست.
جواب به شبهه هفتم: ظاهرا والله العالم این فرمایش نا تمام است چون اجتهاد در مقابل نص است، به اینکه ما برای اثبات بطلان در اضافه سجدتین به چند طائفه از روایات استدلال کردیم. طائفه سوم، استدلال به روایات در باب 10 از رکوع بود که برداشت ما این بود اگر در این فرض قیام کند و رکوع را انجام بدهد و دو سجده دیگر انجام بدهد، روایات میگوید، باطل است و این عین فرض ما هست.
پس اگر استدلال ما درست باشد و آن روایات دلالت بر بطلان این نماز داشته باشد، نظر مرحوم آقای بروجردی صحیح نمیباشد.
در نتیجه روایات مطلقا دلالت بر بطلان نماز در فرض اضافی سجدتین دارند چه از همان اول وصف اضافی بودن باشد یا از بعد پدید بیاید.
شبهه دیگر: شما از محل بحث خارج شده اید، به اینکه بحث در زیادی سهویه دو سجده است و این فرض شما، زیادی عمدی است. چون دو سجده دوم، عمدا آمده است به اینکه واجب را انجام میدهد و با قصد هم انجام میدهد، پس زیادی عمدی است و باعث بطلان نماز میشود.
جواب شبهه: دو سجده دوم عمدی است و حرفی نیست، اما کدام دو سجده اضافی است، دو سجده اول یا دو سجده دوم؟ واضح است که دو سجده اول اضافی است. یعنی با آمدن دو سجده دوم که عمدی است، معلوم میشود که دو سجده اول، زیادی است. به عبارت دیگر از فعل عمدی، یک وصفی برای دو سجده اول پیدا میشود و آن وصف زیادی است.
پس ظاهرا والله العالم استدلال به این طوائف ثلاثه برای اثبات بطلان دو سجده اضافی در یک رکعت، تمام است.
نکته: بعضی گفتهاند که در اینجا اجماع وجود دارد، بله درست است اجماع است اما اجماع زمانی بدرد میخورد که روایات وجود نداشته باشد در حالی که روایات در ما نحن فیه، تمام است.