87/03/13
بسم الله الرحمن الرحیم
/استطاعت بدنیه /
موضوع: /استطاعت بدنیه /
استطاعت چهارم که درمساله 42 بیان شده است عبارت است از استطاعت سربیه یا تخلیه السرب یا امکان السیر یا تمکن از مسیر.
این امور چندمطلب دارد.
مطلب اول: دلیل بر اعتبار استطاعت سربیه چیست؟ تقدم الکلام
مطلب دوم: آیا مراد از استطاعت سربیه خصوص مفتوح بودن راه است؟ یا اعم از مفتوح بودن و امن طریق است؟ اعم از آن و عدم خوف فی الطریق است؟ یا امن فی الطریق است؟
لاشبهه به اینکه باز بودن راه، و عدم منع از رفتن، این از مصادیق استطاعت سربیه است. انما الکلام درعدم خوف فی الطریق است راه باز است ولی مخوف است راه باز است ولی مامون نیست.
آیا این دوم، از مصادیق تخلیه السرب است کما یظهر از مرحوم نراقی و حدائق و محقق اردبیلی یا این که عدم امن فی الطریق، ملحق به استطاعت سربیه است کما یظهر من السید فی العروه و من الاستاد فی التحریر.
مستند «المقام الثاني: في الاستطاعة السربيّة. و هي تحصل بتخلية السرب- بفتح المهملة و إسكان الراء: الطريق- و اشتراطها مجمع عليه محقّقا و محكيّا، و الآية تدلّ عليه، و كثير من الأخبار المتقدّمة ترشد إليه، و نفي العسر و الحرج يؤكّده، و انتفاء الضرر و الضرار يبيّنه.و المراد منها: عدم الخوف على النفس أو البدن أو البضع أو المال، و عدم خوف المنع في الطريق، فمع خوف أحد هذه الأمور لا تحصل الاستطاعة و لا يتحقق فرض الحجّ».[1]
منها به تخلیه السرب زده شود یا به خود استطاعت سربیه؟ عبارت ایشان ظهور در احتمال دوم دارد. استطاعت سربیه عدم خوف از بستن راه یا عدم خوف از ضرر مالی و جانی و ناموسی و...
مرحوم اردبیلی «و المراد بتخلية السرب، و خلوة عن الخوف المانع، كون الطريق أمنا في الذهاب و الرجوع الى اهله».[2]
حدائق «لا خلاف- نصا و فتوى- في ان أمن الطريق من الخوف على النفس و البضع و المال شرط في وجوب الحج، فلو خاف على نفسه من سبع أو لص أو عدو لم يلزمه الحج في ذلك العام».[3]
در قبال این کلمات عبارت مرحوم سید در عروه است «و كذا لو كان خائفاً على نفسه، أو بدنه، أو عرضه، أو ماله، و كان الطريق منحصراً فيه».[4]
عین این عبارت در تحریر است. «و كذا لو كان خائفا على نفسه أو بدنه أو عرضه أو ماله و كان الطريق منحصرا فيه».[5]
احتمال دارد که اینان عدم امن را ملحق به عدم مفتوح بدن طریق کردند. نتیجه اینکه مطلب دوم در استطاعت سربیه، این اختلاف به چشم میخورد که فتح الطریق است یا عدم خوف از سفر یا ضرر است یا هردو است؟ مانع نباشد جامع استطاعت سربی است. یکی از موانع سد الطریق یکی خوف فی الطریق یا خوف علی التلف المال است که همه را شامل است.
کیف کان، اگر جامع بین موانع، برطرف بودن مانع باشد، همان ادلهای که میگوید که تخلیه السرب. اگر عدم خوف از ضرر ملحق باشد، لقائل ان یقول که طریق باز است ولی این آقا میترسد. بنا بر این فرض دوم دلیل بر الحاق میشود اجماع یا لاحرج یا لاضرر یا صحیحه ضریح محاربی باشد. عجیب این است که این صحیحه هم منع سلطان را ذکر کرده، هم عدم اجحاف را ذکر کرده است. ینبغی که جزء روایات ثلاثه مذکور باشد.
کیف کان لاینبغی التامل که اصل و فرع یا هردو مسقط حج است. من غیر فرق که بگوییم که هردو از مصادیق است یا هردو ملحق است.
لاینبغی التامل که در جمیع این فروض راه بسته باشد خوف وباء باشد یا وباء باشد دزد باشد یا خوف وجود دزد باشد مسقط حج باشد، چرا که لعدم الحرج در بعضی موارد بخاطر قاعده نفی ضرر.
لذا مرحوم نراقی میگوید: «و انتفاء الضرر و الضرار يبيّنه».[6]
نتیجه ما ذکرنا سه مطلب درباره استطاعت سربیه بیان شد.
1-دلیل آن
2- احدها عین آخر است یا ملحق است؟
3-دلیل بر فرع الحاقی اگر ملحق است؟
مطلب چهارم و پنجم و ششم روز سه شنبه آینده بیان خواهد شد.