درس خارج فقه استاد سیدحسن مرتضوی
1402/10/02
بسم الله الرحمن الرحیم
/ نماز جمعه/القول في وقت صلوة الجمعة/زمان شروع
موضوع: / نماز جمعه/القول في وقت صلوة الجمعة/زمان شروع
در جلسات قبل، چهار کلمه توضیحی ذکر شد:
1. اقوال خمسه در مورد بحث
فعلا کلام در ملاحظه ادله اقوال و صحت و سقم این نظریات است.
ادله قول اول
قول اول ما حکی عن ابن زهره و حلبی و جماعتی که می گویند ابتدای شروع نماز جمعه با توضیحاتی که داده شد، گاهی موارد اول نماز است و گاهی اول خطبه است و... می گویند اول نماز جمعه، مقارن با زوال شمس است و آخر وقت نماز جمعه، اتمام نماز جمعه است.
جماعتی می گویند شروع مقابل با زوال واجب است و پایان آن با تمام شدن نماز جمعه است کما اینکه عبارت حلبی را خواندیم که در آن و اذا فاتت داشت که فاتت زمانی است که نماز جمعه تمام شود و معنای آن وجود مبدا و منتهی است.
و جماعتی مثل مرحوم نراقی در مستند به این مطلب تصریح کرده اند، ایشان می فرمایند: «و الثاني: مضيّ قدر الأذان و الخطبتين و الركعتين من أوّل الزوال، بمعنى وجوب التلبس في أوّل الوقت»[1]
کما صرّح بذلک صاحب حدائق بقوله: «وقت الجمعة التي هي عبارة عن الخطبتين و الركعتين كما تقدم تحقيقه هو الزوال و انه يجب المبادرة إليها فيه حتى ان الركعتين لا تزاحمها بل تقدم في وقت الشك في الزوال و متى تحقق بدئ بالواجب، و ان وقتها مضيق بهذا الوقت يعنى يجب الشروع فيها بعد تحقق الزوال بالإتيان بالأذان ثم الخطبتين ثم الركعتين حتى يفرغ لا اتساع فيه كغيرها من الصلوات التي تقبل التأخير عن الأول»[2]
دلیل بر این نظریه، طوائفی از روایات است که بعضی خوانده شده و بعضی خوانده خواهد شد که یک طائفه می گوید وقت نماز جمعه عند الزوال است. طائفه دوم این است که می گوید عند الزوال، ابتداء به نماز جمعه می شود. طائفه سوم کما ذکرنا در مقدمه، چهار یا پنج حدیث است که مفاد آنها این است که نماز جمعه از واجبات مضیّقه است.
با توجه به این طوائف می گویند، عند الزوال شروع واجب است تا آخر نماز جمعه.
اشکال اول: این فرمایش فی غایة الاشکال است که ما از کلمه تضییق این را استفاده کنیم، در واجبات مضیقه و موسعه خوانده اید که واجبات مضیّقه این است که زمان با خود واجب، یکی باشد، مثل صوم که کل زمان امساک با فعل یکی است و هیچکدام بیشتر از دیگری نیست. حال این فرمایش از دو جهت باید مورد بررسی قرار بگیرد و لو کثیری از فقهاء این فرمایش را پسندیده اند:
جهت اول: آیا این معنا واجب است یا خیر؟ این آقایان می گویند واجب است، یعنی عند الزوال و مقارن با آن، شروع واجب است.
جهت دوم: این ادله ای که فرموده اند، وافی است یا خیر؟
نسبت به جهت اول کما ذکرنا وجوب التلبّس است به یک قول و به یک قول دیگر تلبّس واجب نیست، زیرا تلبس واجب است اما نسبت به فوری بودن جای بحث است. در عبارت الکافی فی الفقه، فاتت داشت و معنای آن وجوب است.
جماعتی می فرمایند واجب است مثل مستند و حدائق، دلیل آنها طوائف ثلاثه است، مثل روایات تضییق و بدعت و مکتوبه.
نظریه دومی هست که این واجب نیست، زیرا وجوب به این معنا، قابل امتثال نیست، فقط برای معصومین که عالم هستند می فهمند و یا منجمین می فهمند اما بقیه مردم خیر.
اشکال دوم: طوائفه ثلاثه من الروایات این دلیل را نفی می کند، مفاد این طوائف این است که نماز جمعه، وجوب به این معنا ندارد، آن طوائف را قبلا خوانده ایم و امروز هم دوباره می خوانیم:
طائفه اول: روایاتی که کلمه جمعه در آنها آمده است، یوم الجمعه در آنها آمده است.
مفاد این روایات این است که نماز در روز جمعه عند الزوال است، حال چند نماز در روز جمعه است؟ دو نماز است: یکی نماز ظهر برای معذورین و یکی هم نماز جمعه برای واجدین شرایط، مسافر که نماز جمعه ندارد، کلمه یوم الجمعه را اینگونه معنا کنید فریضه در روز جمعه، عند الزوال است که یکی نماز جمعه برای واجدین و یکی نماز ظهر برای معذورین است.
پس این کلمه یوم الجمعه اعم است از نماز ظهر و نماز جمعه، هر جوری که نماز جمعه را معنا کردید، نماز ظهر را هم باید همانگونه معنا کنید.
این روایات، اقلا هشت روایت است که یک روایت را می خوانیم و بقیه را عطف به آن می کنیم، این احادیث عبارت است از 1 و 9 و 10 و 11 و 16 و 19 و 21 و...:
منها: صحیحه حلبی: «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: وَقْتُ الْجُمُعَةِ زَوَالُ الشَّمْسِ وَ وَقْتُ صَلَاةِ الظُّهْرِ فِي السَّفَرِ زَوَالُ الشَّمْسِ وَ وَقْتُ الْعَصْرِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ فِي الْحَضَرِ نَحْوٌ مِنْ وَقْتِ الظُّهْرِ فِي غَيْرِ يَوْمِ الْجُمُعَةِ».
در این روایت کلمه وقت الجمعه دارد، این نماز جمعه را می گوید یا مطلق فریضه جمعه را می گوید؟ فریضه جمعه دو قسم است، یک قسم نماز جمعه است و قسم دیگر نماز ظهر است که برای معذورین ذکر کردیم، هر دو یک وقت دارد و نمی شود وقت نماز جمعه غیر وقت نماز ظهر باشد. دلیل شما وقت الجمعه را می گوید که فریضه یوم الجمعه است که اعم از جمعه و ظهر است.
بقیه احادیث هم همین گونه است که وقت فریضه در روز جمعه، عند الزوال است.
این یک طائفه از روایات است که باید روی آن دقت شود که هر جوری که ابتدای نماز جمعه را بیان کردید، ابتدای نماز ظهر را هم باید ملتزم شوید.
طائفه دوم: این طائفه شاید پنج حدیث باشد و آن روایاتی است که کلمه نماز جمعه در آن روایات آمده است، وقت نماز جمعه در آن آمده است که اطلاق ندارد. این طائفه از حدیث 3 و 5 و 12 و 17 و... تشکیل شده است، مثل این حدیث:
منها: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ إِنَّ مِنَ الْأُمُورِ أُمُوراً مُضَيَّقَةً وَ أُمُوراً مُوَسَّعَةً وَ إِنَّ الْوَقْتَ وَقْتَانِ وَ الصَّلَاةُ مِمَّا فِيهِ السَّعَةُ فَرُبَّمَا عَجَّلَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ رُبَّمَا أَخَّرَ إِلَّا صَلَاةَ الْجُمُعَةِ فَإِنَّ صَلَاةَ الْجُمُعَةِ مِنَ الْأَمْرِ الْمُضَيَّقِ إِنَّمَا لَهَا وَقْتٌ وَاحِدٌ حِينَ تَزُولُ وَ وَقْتُ الْعَصْرِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَقْتُ الظُّهْرِ فِي سَائِرِ الْأَيَّامِ».
این روایت صلات الجمعه دارد و کلمه جمعه نیست و با طائفه قبل فرق دارد، این روایت فقط وقت نماز جمعه را تعیین می کند. امام می گویند واجبات دو قسم است: واجبات موسعه مثل نماز ظهر است و واجبات مضیق مثل نماز جمعه که وقت آن ابتدای زوال است.
منها: «وَ عَنْهُ عَنِ النَّضْرِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ: وَقْتُ صَلَاةِ الْجُمُعَةِ عِنْدَ الزَّوَالِ وَ وَقْتُ الْعَصْرِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ- وَقْتُ صَلَاةِ الظُّهْرِ فِي غَيْرِ يَوْمِ الْجُمُعَةِ- وَ يُسْتَحَبُّ التَّكْبِيرُ بِهَا».
این روایت هم با نماز جمعه کار دارد.
مفاد این روایات نسبت به اول نماز جمعه واجب است که باید با زوال شمس، نماز جمعه شروع شود.
این هم طائفه دوم که خصوص نماز جمعه را می گوید و اخص از طائفه اول است.
طائفه سوم: روایاتی که خصوص نماز ظهر را گفته است که این طائفه ان شاء الله تعالی در جلسه بعد خواهد آمد.