« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدحسن مرتضوی

1402/08/16

بسم الله الرحمن الرحیم

شروط من یجب علیه وجوب الجمعه/ نماز جمعه/

 

موضوع: / نماز جمعه/شروط من یجب علیه وجوب الجمعه

راه حل اقوال اربعه و طوائف اربعه از روایات،متوقف است که کلمه اربعه ملاحظه شود:

کلمه اول: لا شبهة به اینکه مشهور بین علماء کما در مصباح الفقیه[1] و کما فی الجواهر[2] و کما فی الحدائق[3] مستند و کشف اللثام و... هم دارند کسی که در راس فرسخین است، وجوب ذهاب الی نماز جمعه است.

کلمه دوم: در حیث ششم از باب چهار اینگونه است:« وَ عَنْهُ‌ عَنْ‌ أَبِيهِ‌ عَنْ‌ حَمَّادٍ عَنْ‌ حَرِيزٍ عَنْ‌ مُحَمَّدِ بْنِ‌ مُسْلِمٍ‌ قَالَ‌: سَأَلْتُ‌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ عَنِ‌ الْجُمُعَةِ‌ فَقَالَ‌ تَجِبُ‌ عَلَى مَنْ‌ كَانَ‌ مِنْهَا عَلَى رَأْسِ‌ فَرْسَخَيْنِ‌ فَإِنْ‌ زَادَ عَلَى ذَلِكَ‌ فَلَيْسَ‌ عَلَيْهِ‌ شَيْ‌ءٌ‌.»[4]

در « فان زاد علی ذلک » دو احتمال دارد:

احتمال اول: زیادی از راس الفرسخین باشد.

احتمال دوم: زیادی از خود فرسخین باشد.

این احتمال دوم اقرب الی الواقع است.

مرحوم حاج آقا رضا همدانی [5] و صاحب جواهر [6] می فرمایند این جمله فان زاد به راس نمی خورد بلکه به فرسخین ارتباط دارد.

استاد مرتضوی: و ظاهرا هم همین است که با توضیحی که شاید بعد بیاید.

کلمه سوم: هم روایات مثبته و هم روایات منفیه ظهور در این دارند که در راس فرسخین نماز جمعه بخوانید.در اینجا چاره این داریم که بگوئیم منظور امام علیه السلام از راس، نقاط نزدیک به راس بوده است و منظور راس نیست چه راس حقیقی باشد یا مجازی و فرضی باشد، ما هستیم و روایات،چگونه در راس نماز جمعه بخوانیم؟ نماز جمعه حداقل5متر لازم دارد، چون اقل نماز جمعه،5نفر هستندو نیاز به جا دارند، پس باید گفت منظور از راس، اطراف راس است.

بنابراین لاینبغی التامل که مراد از تمام طوائف اربعه، ابتدای فرسخ دوم و سوم با اطراف قریب است، دو متر یا پنج متر فرض کنید. در این مثال روشن می شود.

این هم کلمه سوم که مراد از راس، اطراف و اماکن قریب به رأس است، چه دو متر فرض کنید یا پنج متر فرض کنید

کنید، چون صلوت علی الراس امکان ندارد.

کلمه چهارم: عمده بحث این است که فرض کنید دو فرسخ،9کیلومتر است و فرض کنید نماز جمعه در طرقبه است و از آنجا دقیق متر کنید، به تقی آباد می رسید و9 فرسخ تمام می شود. به این نقطه بگوئید خارجی است،اسمش را بگذارید راس دوم و راس سوم، فاصل بین فرسخ دوم و سوم، مثال یک کتاب است، این کتاب جوانب اربعه دارد، پس راس فرسخین چهار طرف دارد.

پس نتیجه حرفها چهار کلمه شد:

مشهور چیست.

مراد از زائد چیست.

مراداز رأس چیست.

چند رأس وجود دارد.

اگر این چهارکلمه خوب روشن شود،اقوال رد می شود و مشکله روایات هم حل می شود.اقوال رد می شود، چون قول سوم وچهارم،قول نادر هستند و مشهور قول اول و دوم هستند و طائفه سوم و چهارم هم کنارگذاشته می شود، چون مشهور از آنها اعراض کرده اند.پس از ما ذکرنا روشن شد که قول سوم و چهارم، مردودةٌ.همچنین روشن شد که طائفه سوم و چهارم هم قابل استدلال نیست چون مشهور اعراض کرده اند. البته بعضی توجیه کرده اند که منظور ایشان استحباب بوده است که ما در مقام توجیه نیستیم.پس دو قول باقی ماند، قول اول و دوم و دو طائفه از روایات باقی ماند که طائفه اول و دوم باشد

ظاهرا والله العالم بین طائفه اول و دوم که حدیث1از باب1که می گوید وضعها فی راس، یعنی در راس نماز جمعه نیست وطائفه دوم که حدیث6باب4و سایر روایات است که می گوید در راس، نمازجمعه ثابت است. بین این دو طائفه تعارض است.

جواب این است که بین این دوطائفه تعارض نیست، زیرا جایی که صدوق می گوید، مشهور نمی گویند و جایی که مشهور می گویند، صدوق نمی گوید. صدوق می گوید راس به طرف طرقبه، نماز جمعه است، چون گفتیم این پنج متر اطراف راس است و نماز جمعه واجب است و جایی که مشهور می گویند واجب است، صدوق هم میگوید واجب است، پس تعارض نیست.

در عکسش هم همین است، مشهور می گوید در زائد بر دو فرسخ، نماز جمعه نیست، مرحوم صدوق هم همین را می گویند.پس تعارض نیست.

یک کتابی است الکبری فی المنطق که در جامع المقدمات است که می گوید در تعارض هشت وحدت شرط است یکی وحدت در مکان است،در اینجا بین قول صدوق و مشهور تعارضی نیست که بخواهیم جمع کنیم.

این کلمات اربعه را دقت کنید در مصباح الفقیه می گوید اختلافی بین مشهور و شیخ صدوق نیست.

صاحب وسائل درذیل حدیث2باب1می گوید:« أَقُولُ‌: الْمُرَادُ بِمَنْ‌ كَانَ‌ عَلَى رَأْسِ‌ فَرْسَخَيْنِ‌ مَنْ‌ كَانَ‌ فِي أَوَّلِ‌ الْفَرْسَخِ‌ الثَّالِثِ‌ فَيَكُونُ‌ عَلَى رَأْسِ‌ أَزْيَدَ مِنْ‌ فَرْسَخَيْنِ‌ لِمَا يَأْتِي فِي مَحَلِّهِ‌ »[7]

خودتان ملاحظه کنید این فرمایش صاحب وسائل چه مقدار درست است و چه مقدار درست نیست.

هذا تمام الکلام در رابطه با مرحله اول از بحث از کلمه ازید من فرسخین تحریر بودکه با کلمات اربعه معلوم شدبین فقهاء و روایات در اینبحث اختلافی ندارند.

مرحله دوم:منظور از بین محل اقامه جمعه

در این مرحله این کلمه بحث می شوداین است:«و أن لا يكون بينه و بين محل إقامة الجمعة»[8]

این کلمه یک طرف را حساب کرده است و طرف دیگر را حساب نکرده است، فرض کنید محل اقامه جمعه، طرق است، طرف دیگرش را کجا حساب کنیم، شاندیز حساب کنیم یا خواجه ربیع یا جای دیگر؟

این بحث درجلسه بعد ان شاء الله تعالی خواهد آمد.


[1] مصباح الفقیه، محقق همدانی، ج2، ص452.
[2] جواهر الکلام، محمدحسن نجفی، ج11، ص266.
[3] حدائق الناظره، محدث بحرانی، ج10، ص152.
[4] وسائل الشعیه، شیخ حرعاملی، ج7، ص309، ابواب صلوة الجمعة، باب4، ح6.
[5] مصباح الفقیه، محقق همدانی، ج2، ص452.
[6] جواهر الکلام، محمدحسن نجفی، ج11، ص266.
[7] . وسائل الشیعه، شیخ حرعاملی، ج7، ص296، ابواب صالة الجمعه، باب1، ح2.
[8] تحریر الوسیله، امام خمینی، ج1، ص248.
logo