درس خارج فقه استاد سیدحسن مرتضوی
1401/09/08
بسم الله الرحمن الرحیم
كتاب الصلاة/نماز جمعه /ادله وجوب تخییری نماز جمعه / اقوال در نماز جمعه
موضوع: كتاب الصلاة/نماز جمعه /ادله وجوب تخییری نماز جمعه / اقوال در نماز جمعه
مسأله 1: «تجب صلاة الجمعة في هذه الأعصار مخيرا بينها و بين صلاة الظهر، و الجمعة أفضل و الظهر أحوط، و أحوط من ذلك الجمع بينهما، فمن صلى الجمعة سقطت عنه صلاة الظهر على الأقوى، لكن الأحوط الإتيان بالظهر بعدها، و هي ركعتان كالصبح»[1]
یکی از روایاتی که برای اثبات اینکه نماز جمعه اختصاص به معصومین دارد، ح1 از باب 31 از نماز عید است: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ ذُبْيَانَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ يَا عَبْدَ اللَّهِ مَا مِنْ يَوْمِ عِيدٍ لِلْمُسْلِمِينَ أَضْحًى وَ لَا فِطْرٍ- إِلَّا وَ هُوَ يُجَدِّدُ اللَّهُ لآِلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ فِيهِ حُزْناً قَالَ قُلْتُ: وَ لِمَ قَالَ إِنَّهُمْ يَرَوْنَ حَقَّهُمْ فِي أَيْدِي غَيْرِهِمْ»[2]
مضمون حدیث این است که حضرت فرمودند هر وقت عید فطر یا عید قربان می شود، حزن اهل البیت تازه می شود، بعد فرمودند در این روزها ما می بینیم که مقام ما در دست یک عده ظلمه غاصبین است، از اینکه ظلمه نماز عید فطر یا عید قربان بخوانند، یادشان از ظلم ظالمین می آید.
مرحوم آقای بروجردی می گوید: «فیظهر من ذلک انّ اقامة إمام الجمعة أیضا من المناصب»[3] می گوید امام جمعه بودن از مناصب ائمه است.
در این رابطه ابتدا ملاحظه سند و می شود سپس ملاحظه دلالت می شود:
اما سند روایت: این روایت به چهار طریق به ما رسیده است:
1. طریق شیخ طوسی «عن عبدالله بن ذبیان».[4] این طریق ضعیف است چون عبدالله بن ذبیان اگر وجود خارجی داشته باشد، توثیق ندارد.
2. طریق شیخ کلینی: «حنان عن عبدالله بن دینار»،[5] این طریق هم ضعیف است چون عبدالله بن دینار در رجال توثیق ندارد.
3. طریق شیخ صدوق: «و قال ابوجعفر علیه السلام»[6] این طریق هم علی مسلکنا حجت نیست اما علی مسلک سیدنا الاستاد حجت است.
4. طریق شیخ صدوق: «حنان عن عبدالله بن سنان».[7] این طریق معتبره است چون طریق مرحوم صدوق به حنان معتبر است و حنان و عبدالله بن سنان هر دو ثقه می باشند.
فعلیه به ملاحظه سند، این حدیث سه طریق آن قابل اعتنا نیست و یک طریق معتبر دارد، فالروایة حجة است.
اما به ملاحظه دلالت: کما تری این روایت معتبره اختصاص به نماز عید قربان و عید فطر دارد، چگونه مرحوم آقای بروجردی می فرماید فیظهر ان الامام من المناصب، بله امامت عیدین اختصاص به معصومین دارد اما امامت نماز جمعه باید از خارج حدیث کمک بگیریم، مثل قاعده مشارکت عیدین بین نماز عید و نماز جمعه یا طرق دیگری که باید از این روایات استفاده کنیم.
و الذی یسهّل به الامر، اصلا احتیاج به این روایت در اینجا نداریم، چون در ده ها روایت می گوید نماز جمعه باید یا به اذن امام باشد یا منصوب از طرف امام باشد و احتیاج به اینکه از خارج بخواهیم این را اثبات کنیم ندارد، این روایت ما یدلّ علی العموم ندارد.
فعلیه ضروری به این روایت برای اثبات مدعی نمی باشد.
الی الآن 16 یا 17 روایت ذکر کردیم.
اشکال: شبهه ای که در این استدلال است، این است که در این روایات اسمی از امام معصوم برده نشده است، نه روایات صحیحه و نه روایات غیر صحیحه، اگر اسمی برده نشده شاید از مراد از امام، امام جماعت بوده است.
بر این اساس شبهه ای است که دو دلیل داشتیم بر اختصاص، یکی اختصاص کل، دیگر 16 روایت.
اما اجماع مشخص است که معلوم نیست نتیجه ای داشته باشد چون اقلا مدرکی است.
جواب: این شبهه واضح الدفع است، زیرا یکی از روایاتی که الان می خوانیم، صحیفه مبارکه سجدیه است، ملاحظه کنید: «اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا الْمَقَامَ لِخُلَفَائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ مَوَاضِعَ أُمَنَائِكَ فِي الدَّرَجَةِ الرَّفِيعَةِ الَّتِي اخْتَصَصْتَهُمْ بِهَا قَدِ ابْتَزُّوهَا، وَ أَنْتَ الْمُقَدِّرُ لِذَلِكَ، لَا يُغَالَبُ أَمْرُكَ، وَ لَا يُجَاوَزُ الْمَحْتُومُ مِنْ تَدْبِيرِك»[8]
هذا المقام دو مشار الیه بیشتر ندارد:
1. مشار الیه نماز جمعه باشد، چون اینکه در روز جمعه این دعا خوانده شده باشد، قرینه است که مراد امام از هذا المقام، نماز جمعه بوده است.
2. مراد از هذا المقام، امامت امت است، امام سجاد می خواهند بفرمایند این مقام که امامت امت باشد، از معصومین علیهم السلام است.
من خیال می کنم دومی را می خواهد بگوید، اگر تا آخر دعا دقت کنید، این درجه عالیه، امام جمعه این گونه نیست، از کلمات بعد فهمیده می شود که منظور مقام امامت است. مثلا فی الدرجة الرفیعه یا اصفیاء... دارد که شاهد بر این است که احتمال دوم درست باشد.
علی التقدیرین دلالت این روایت علی التقدیرین بر اختصاص امام جمعه به امام معصوم، معلوم است، اگر احتمال اول باشد، واضح است که امامت جمعه اختصاص به معصومی دارد.
و اگر احتمال دوم باشد که امامت اختصاص به معصومین دارد و این غیر از مسئله امام جمعه و امام جماعت است، امامت امت، تمام اختیارات در دست اوست، جنگ باشد، صلح باشد، احسان باشد، هدایت باشد، همه در دست اوست. امامت امت مقام رفیعه ای است که از شئونش این است که والی و قاضی نصب کند، از شئونش امام جمعه نصب کند، امیرالمومنین به تنهایی که نمی تواند همه کارها را زیر نظر داشته باشد، حضرت مجبور است یکی را در مصر یکی را در بصره یکی در کوفه و... بگذارد و همه امور در اختیار امامت امت است. پس باز هم نماز جمعه یکی از شئون امامت است و اختصاص به معصومین دارد.
فعلیه دلالت این روایت مبارک علی المدعی تمام است.
در اینجا بحث زیاد شدها ست، صاحب ریاض، مرحوم آقای بروجردی می گویند متبادر از کلمه امام در روایت، امام معصوم است، این را موید صحیفه سجادیه قرار بدهید.
بعضی ها به قرائن در این روایات استدلال کرده اند، می گویند قرائنی در این روایات است که مراد، معصوم علیه السلام بوده است، مثلا در بعضی از روایات داشت که امام باشد، قاضی و شاهد هم باشد، قاضی برای امام جماعت که نمی آید زانو بزند، برای امام جمعه هم معلوم نیست که زانو بزند. این کلمه قاضی دلالت دارد که این امام، امام معصوم بوده است که همه گرد او جمع می شوند.
قرائن دیگری هم هست که با وجود صحیفه سجادیه، نیاز به آن نیست.
و یویّد ذلک ادعای تبادر که در بالا ذکر شد، اگر این تبادر باشد دلیل دوم می شود و اگر نیست، موید می شود.
و یویّد ذلک قرائنی که در بالا ذکر شد.
امام به نظرم بعضی از روایات فقط امام جمعه را می گوید که در آن دارد چهار نفر باشد که یکی امام باشد، این معلوم است امام جمعه را می گوید نه امام معصوم را.
فعلیه قلنا به اینکه این روایات مع القرائن و لو با تبادر دلالت دارد أو لم نقل، صحیفه سجادیه واضحة الدلالة است به اینکه امامت جمعه حق معصومین است. این حق غیر از حق ولی میت و امام راتب است. حقی که امام سجاد می فرمایند، تمام حقوق در این حق اخذ شده است.
فعلیه الی الان نتیجه این شد که بحث در چهار مرحله انجام گرفت:
مرحله اولی: نقل کلمات
مرحله دوم: ادله اقوال
مرحله سوم: انصراف اطلاق این روایات به واجب عینی نماز جمعه و جواب آن تقدّم الکلام.
مرحله چهارم: روایاتی که دلالت بر اختصاص این مقام به امام معصوم دارد.
مرحله پنجم: باید برگردیم به اصل استدلال که فردی اشکال می کرد المشروط عدمٌ عند عدم شرطه، دفع این شبهه در جلسه بعد ان شاء الله تعالی خواهد آمد.