1404/03/03
بسم الله الرحمن الرحیم
تبادر/كيفية استعمال المجازي /المقدمة
موضوع: المقدمة/كيفية استعمال المجازي /تبادر
علائم کاشف معنای حقیقی از مجازی
تبادر
حد نهایی تبادر اثبات ظهور و کاشفیت فعلی است اما آنچه برای فقیه و مستنبط کار ساز و مفید است ظهور لفظ است در معنی در زمان صدور روایت نه در زمان وصول روایت به ما. اما اگر بخواهیم ظهور عند الصدور را ثابت کنیم لازم است از قائده دیگری به نام استصحاب قهقرایی یا استصحاب عدم نقل یا استصحاب ظهور یا اصالة الثبات استفاده کنیم. البته استصحاب قهقهرایی در مقابل استصحاب فعلی و استصحاب استقبالی است. استصحاب فعلی که یقین فعلا هست نسبت به حدوث شی و شک بالفعل است نسبت به بقاء شی ونیز استصحاب استقبالی که یقین ما بالفعل و شک ما نسبت به لاحق است.
این دو استصحاب اصل عملی هستند هم استصحاب فعلی و هم استصحاب استقبالی. این اصل عملی حجیتش را وامدار ادله حجیت استصحاب است ولیکن استصحاب قهقهرایی یااصالة الثبات با استصحاب عدم نقل اماره ای است عقلایی. سیره عقلا در مورد الفاظی که در وصیت نامه ها ودر وقف نامه ها ونیز الفاظی در متون و کتب موجود است که معنایی که هم اکنون از الفاظ به ذهن تبادر می کند در مقام شک در این که آیا در زمان تدوین وقف نامه، وصیت نامه و دیگر اسناد تا زمان تالیف کتاب بوده است آیا همین معنای فعلی است. همین معنای فعلی معنای الفاظ در زمان سابق می دانند واگر شک کنند که شاید معنای قبلی چیز دیگری بوده و لفظ از آن معنای قبلی به معنای فعلی نقل داده شده است به این احتمال اعتنا نمی کنند وظهور فعلی را که ظهور در زمان وصول الفاظ به ما است ظهور زمان نزول این متون می دانند این سیره در مرعی ومنظر شارع بوده است واز آن ردعی نکرده است پس این سیره مورد امضا و تایید شارع است.
نکته
لکن دو نکته باید مد نظر ما باشد :
1. این لفظ و این معنی نو ظهور نباشد
2. این معنای عرفی با معنای لغوی تعارض نداشته باشد. اگر معنای معروف پیش عرف مبتلا بود به معنی پیش لغویین این جا جای جریان اصل ثبات و استصحاب قهقرایی نیست.
در کلمات بزرگان در مورد استصحاب قهقرایی مشابه هین تقدیرات قابل جستجو است.