« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد رجب علی مقیسه

1403/11/27

بسم الله الرحمن الرحیم

ادات اشاره بودن اسماء اشاره/الوضع /المقدمة

 

موضوع: المقدمة/الوضع /ادات اشاره بودن اسماء اشاره

 

موضوع له اسم اشاره و ضمائر

مرحوم آخوند قائل بودند موضوع له نفس مفرد مذکر است و اشاره و تخاطب و خطاب لازمه اسنعمال است.مرحوم اصفهانی قائل بودند مفرد مذکر عند الخطاب و عند الاشاره است. در محاضرات آمده بود «هذا» ، «هو» و «ایاک» در مفرد مذکر استعمال می شود عند الاقتران با اشاره با دست، چشم وسر.

مبنای آیت الله خویی در دراسات

(دراسات دوره اصولی قبل از محاضرات است)

دردراسات مبنای اول ( مبنای آخوند)، مبنای دوم(نائینی) ومبنای سوم( اصفهانی) اشکال کرده است و پس از اشکال و ایراد فرموده است هذا، هو وایاک برای اشاره هستند نه به معنای اشاره یعنی ادات اشاره ووسیله برای اشاره هستند واین مبنا را مقبول مهدیین دانسته وکلام ابن مالک را در الفیه شاهد آورده که گفته است: « بذا لمفرد ٍ مذكّر أشر»[1] این عبارت از آیت الله خویی در دراسات مبین بیان ایشان است

در دراسات گفته : «فالصحيح: في معاني أسماء الإشارة ما ذكره ابن مالك وغيره من النحويين من كونها موضوعة لنفس الإشارة لا للمشار إليه، أي وضعت لأن يكون آلة للإشارة، أي لأن يشار بها كما يشار باليد والعين ونحو ذلك، والإشارة في مقابل التصريح معناها بيان المعنى بنحو الإبهام والإجمال، كما ان التصريح هو البيان بنحو التفصيل، ومن ثم سمّيت أسماء الإشارة والضمائر والموصولات بالمبهمات، فالمبين فيها يكون قرائن خارجية من الصلة في الموصولات، وذكر المشار إليه في الإشارة، مثل ان تقول: «جئني بهذا الرّجل أو القرينة العقلية أو غير ذلك، وإلاّ فنفس الإشارة يكون فيها نوع إجمال غالبا كما لو أشير إلى الجدي وقيل«هذا الجدي» فانه لا يتعين ذلك بمجرد الإشارة»[2]

حمع بندی این بحث در جلسه بعد مطرح می شود

 


logo