1403/08/20
بسم الله الرحمن الرحیم
الاستدلال الثانی و نقده/اختیار القول بالإمتناع و بیان مقدّماته /فصلٌ فی جواز اجتماع الأمر و النهی فی واحدٍ و امتناعه
موضوع: فصلٌ فی جواز اجتماع الأمر و النهی فی واحدٍ و امتناعه/اختیار القول بالإمتناع و بیان مقدّماته /الاستدلال الثانی و نقده
متن کتاب: و أما تفصیلا (1) فقد أجیب عنه (2) بوجوه یوجب ذكرها (3) بما فیها (3) من النقض و الإبرام، طول (4) الكلام بما لا یسعه المقام، فالأولى الاقتصار على ما هو التحقیق فی حسم مادة الإشكال (5) فیقال و على الله الاتكال: إن العبادات المكروهة على ثلاثة أقسام:
أحدها (6) ما تعلق به النهی بعنوانه و ذاته و لا بدل له كصوم یوم عاشوراء (7) و النوافل المبتدأة (8) فی بعض الأوقات (9) (10).
1. ای و أمّا الجواب تفصیلاً.
2. ای عن اشکال وقوع اجتماع المتضادّین فی موضوعٍ واحد فی الشریعة تفصیلاً.
3. ای تلک الوجوه.
4. عبارت «طولَ الکلام»، مفعول برای «یوجب» می باشد.
5. مادّة الإشکال علی القول بإمتناع اجتماع الأمر و النهی الإلزامیّین بوقوع نظیره فی الشریعة و مادّة هذا الاشکال هو اجتماع الکراهة و الایجاب أو الاستحباب و کذلک وقوع اجتماع الوجوب او الاستحباب مع الاباحة أو الاستحباب.
6. ای احد اقسام العبادات المکروهة.
7. زیرا همانطور که گذشت، به غیر از روزهایی که صوم آنها واجب و یا حرام است، صوم هر روز، مستحبّ تعیینی بوده و بدلی ندارد و صوم سایر ایّام، بدل از آن نمی باشند، لذا صوم یوم عاشوراء نیز مستحبّ تعیینی بوده و استحباب صوم سایر ایّام، بدل از صوم یوم عاشورا نخواهد بود.
8. نوافل مبتدأة در مقابل نوافلی است که سبب خاصّی برای استحباب آنها وارد شده است مثل نوافل یومیّه و نافله لیل و نافله زیارت و امثال آها و وجه تسمیه آنها به مبتدأة آن است که سبب خاصّی نداشته و در هر زمانی که مکلّف اراده نماید، می تواند آنها را شروع کرده و به آنها مشغول شود.
9. مثل کراهت نافله مبتدأة بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب و بعد از نماز عصر تا غروب آفتاب.
10. وجه اینکه نوافل مبتدأة بدل ندارند آن است که به غیر از موارد وجوب نماز، نماز در هر زمان، مستحبّ تعیینی بوده و بدلی ندارد و نماز سایر زمان ها، استحباب عینی مربوط به خود را داشته و بدل از آن نمی باشند.
متن کتاب: ثانیها (1) ما تعلق به النهی كذلك (2) و یكون له البدل كالنهی عن الصلاة فی الحمام (3).
ثالثها (4) ما تعلق النهی به لا بذاته، بل بما هو مجامع معه وجودا (5) أو ملازم له خارجا (6) كالصلاة فی مواضع التهمة بناء على كون النهی عنها (7) لأجل اتحادها (7) مع الكون فی مواضعها (8) (9).
1. ای ثانی اقسام العبادات المکروهة.
2. ای بعنوانه و ذاته.
3. با توجّه به آنکه مرحوم مصنّف، نوافل مبتدأة را از قسم اوّل عبادات مکروهه دانستند که بدل ندارد، لذا مراد از صلاة فی الحمّام که آن را در قسم دوّم عبادات مکروهه که بدل دارند ذکر نموده اند، صلاة واجب و یا صلاة نافله دارای سبب خاصّی است که موسّع باشند و بدل داشته باشند، مثل صلوات یومیّه که موسّع بوده و فرد می تواند به جای اتیان صلاة یومیّه خود در حمّام، صلاة یومیّه خود را در همان وقت یا وقتی دیگر در مکانی دیگر غیر از حمّام به جا آورد یا مثل صلاة استحبابی بعد از زیارت عاشوراء که موسّع بوده و فرد می تواند به جای اتیان این صلاة در حمّام، آن را در همان وقت یا وقتی دیگر در مکانی دیگر غیر از حمّام به جا آورد.
4. ای ثالث اقسام العبادات المکروهة.
5. ای فی موردٍ من الموارد.
6. ای دائماً.
7. ای الصلاة فی مواضع التهمة.
8. ای مواضع التهمة.
9. ادّعای مرحوم مصنّف در این عبارت آن است که نهی از صلاة در مواضع تهمت، به خاطر تطبیق عنوان «کون فی مواضع التهمة» بر این صلاة است و آنچه منهیٌ عنه واقع شده است، عنوان «کون فی مواضع التهمة» می باشد، نه ذات صلاتی که در مواضع تهمت واقع می شود، لذا می بینیم که اصل کون در مواضع تهمت مورد نهی قرار گرفته است و لو به صلاة نباشد؛ به خلاف مثل نهی از صلاة فی الحمّام که به ذات و عنوان صلاة در حمّام تعلّق گرفته است، نه به عنوان «کون فی الحمّام» که خارج از ذات صلاة بوده و با آن در این مصداق خارجی جمع شده است، زیرا واضح است که اصل عنوان «کون فی الحمّام» بما هو هو و صرف نظر از صلاة، مکروه نبوده و مورد نهی نمی باشد، به خلاف عنوان «کون فی مواضع التهمة» که همانطور که گذشت، بما هو هو و صرف نظر از صلاة، مکروه و منهیٌّ عنه می باشد.
ولی به نظر می رسد این ادّعا صحیح نباشد، زیرا همانطور که گذشت، عنوان «کون فی مواضع التهمة»، مجامع با عنوان «صلاة» نبوده و وجود این دو عنوان در خارج، وجود واحد نمی باشد، بلکه عنوانی است که مقارن با عنوان «صلاة» در خارج به وجود دیگری مقارن با وجود صلاة، حاصل شده است، در نتیجه از قبیل نظر به اجنبیه در صلاة بوده و نهی از آن، نهی از صلاة به حساب نمی آید تا از قبیل عبادات مکروهه دانسته شود[1] .