« فهرست دروس
درس تفسیر استاد سیدمحمد میراحمدی

1404/08/07

بسم الله الرحمن الرحیم

آیه 28 سوره کهف/غفلت /تفسیر موضوعی

 

موضوع: تفسیر موضوعی/غفلت /آیه 28 سوره کهف

 

کلام در تفسیر آیه 28 سوره کهف بود و در شرح لغات بودیم.

در این بخش، دو لغت «لا تَعْدُ» و «فُرُطًا» مورد بررسی قرار می‌گیرد.
لغت لا تَعْدُ :
آیه شریفه می‌فرماید: «وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا». این عبارت، پس از توصیف مؤمنانی که «يُرِيدُونَ وَجْهَهُ» آمده است.
فعل «لا تَعْدُ» از ریشه «تعدّی» به معنای عبور کردن و تجاوز نمودن است. برای درک بهتر این معنا، می‌توان آن را با مفهوم «فعل متعدی» در ادبیات عرب مقایسه کرد. در صرف و نحو، فعل لازم تنها به فاعل اکتفا می‌کند، اما فعل متعدی از فاعل «عبور» کرده و به مفعول نیز نیاز دارد. نکته اصلی در این مفهوم، همین «عبور کردن» و «تجاوز کردن» است.
عبارت «وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ» نیز همین معنای عبور کردن را می‌رساند. خداوند به پیامبر صلی الله علیه و اله می‌فرماید: «ای پیامبر، چشمانت از این مؤمنان (که صبح و شام پروردگارشان را می‌خوانند و تنها وجه او را می‌طلبند)، مانند سلمان و ابوذر، عبور نکند و به کسانی که پشت سر آن‌ها هستند، نیفتد.
مقصود از «پشت سری‌ها» گروهی از اشراف و ثروتمندان بودند که در کار پیامبر صلی الله علیه و اله اخلال ایجاد می‌کردند. خداوند به پیامبر هشدار می‌دهد که مبادا به طمع ارتباط با آن ثروتمندان، چشمان خود را از این مؤمنان خالص بردارد و از آن‌ها عبور کرده و به آن گروه دیگر توجه کند. تأکید بر این است که این مؤمنان هستند که در مسیر دین برای پیامبر مفیدند، نه گروهی که از روی طمع و مقاصد دیگر نزدیک می‌شوند.
در عبارت «وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ»، کلمه «عَيْنَاكَ» فاعلِ فعل «تَعْدُ» است و اعراب آن رفعی (حالت فاعلی) می‌باشد. این کلمه در اصل «عَيْنَانِ» (تثنیه) بوده که به دلیل اضافه شدن به ضمیر «کَ»، نون تثنیه آن حذف شده است. علامت رفع در حالت تثنیه، «الف» است. بنابراین معنای دقیق عبارت این است: «دو چشم تو از ایشان (مؤمنان) عبور نکند.
لغت فرطا :

ششمین و آخرین لغت مورد بررسی در این آیه، کلمه «فُرُطًا» است که در فراز «وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا» آمده است.
جناب راغب اصفهانی در کتاب «المفردات» این واژه را به معنای «تقدّم و پیشی گرفتن همراه با قصد»[1] (اذا تقدم تقدماً بالقصد) معنا کرده است. بنابراین، «فُرُط» به معنای سبقت گرفتن و مقدم شدن است.
این معنا در یکی از زیارت‌نامه‌های اهل قبور نیز به کار رفته است: «أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ»[2] ، به این معنا که «شما بر ما سبقت گرفتید و پیشی گرفتید و ما نیز به شما ملحق خواهیم شد.» در این عبارت، معنای سبقت گرفتن با همین ماده «فرط» بیان شده است.
دو واژه «افراط» و «تفریط» نیز از همین ریشه هستند. بر اساس نظر راغب اصفهانی:[3]
افراط: به معنای زیاده‌روی و پیش‌روی بیش از حد در یک امر است.
تفریط: به معنای کوتاهی کردن و قصور ورزیدن است.
به عنوان مثال، در غذا خوردن یا خوابیدن، هم زیاده‌روی (افراط) و هم کوتاهی (تفریط) مذموم است و اعتدال و میانه‌روی توصیه می‌شود.
آیه می‌فرماید از کسانی که قلبشان از یاد خدا غافل شده (﴿أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا﴾)، از هوای نفس خود پیروی می‌کنند (﴿وَاتَّبَعَ هَوَاهُ﴾)، و کارشان «فُرُط» است، اطاعت نکن.
﴿وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا﴾ یعنی سبک زندگی و سیره این افراد، زیاده‌روی و اسراف است.
نکات تفسیری :

نکته اول : جایگاه آیه ۲۸ در میان سوره‌های مکی و مدنی
اولین نکته تفسیری در مورد این آیه، به مکی یا مدنی بودن آن بازمی‌گردد.
تفاوت سوره‌های مکی و مدنی:
سوره‌های قرآن به دو دسته مکی و مدنی تقسیم می‌شوند. سوره‌های مکی قبل از هجرت پیامبر صلی الله علیه و اله در مکه، و سوره‌های مدنی پس از هجرت در مدینه نازل شده‌اند. این دو دسته تفاوت ماهوی با یکدیگر دارند:
سوره‌های مکی: عموماً به مباحث اصلی و اعتقادی مانند توحید، نبوت و معاد می‌پردازند.
سوره‌های مدنی: بیشتر به احکام، فروعات، مسائل اجتماعی و قضایی می‌پردازند.

دلیل تفاوت:
دلیل این تفاوت آن است که پیامبر صلی الله علیه و اله در مکه حکومتی در اختیار نداشت و در شرایط سخت تحریم اقتصادی (مانند شعب ابی‌طالب) و آزار و اذیت مشرکین قرار داشت. در آن دوران، تمرکز دعوت بر اصول اعتقادی و مبارزه با شرک و بت‌پرستی بود (قولوا لا اله الا الله تفلحوا). اما پس از هجرت به مدینه و استقرار حکومت اسلامی با اتحاد مهاجرین و انصار، زمینه برای بیان احکام اجتماعی، اقتصادی و حکومتی فراهم شد.
نکته جانبی: فقر اقتصادی شدید مسلمانان در اواخر دوره مکه و اوایل مدینه بود. در چنین شرایطی بود که امیرالمؤمنین علیه السلام برای تأمین معاش به کارگری می‌پرداخت. اما بذل و بخشش‌های گسترده ایشان عمدتاً مربوط به دوران حکومت خودشان بود که وضعیت اقتصادی بهبود یافته بود.
علی ای حال سوره کهف در دسته سوره‌های مکی قرار دارد. با این حال، بسیاری از مفسران معتقدند که آیه ۲۸ این سوره، استثنائاً مدنی است. این دیدگاه صحیح به نظر می‌رسد، زیرا:
مضمون آیه و خطاب آن به پیامبر صلی الله علیه و اله در مورد نحوه برخورد با مؤمنانی چون سلمان، ابوذر، مقداد و عمار از یک سو، و ثروتمندانی که به ظاهر اسلام آورده اما دلبسته شرک بودند از سوی دیگر، با فضای شهر مدینه و دوران استقرار حکومت اسلامی تناسب بیشتری دارد. شخصیت‌هایی مانند سلمان و ابوذر و نقش آن‌ها عمدتاً در دوران مدینه برجسته شد.
بنابراین، فضای حاکم بر آیه، فضای یک حکومت شکل‌گرفته است، نه دوران دعوت فردی در مکه.

 


logo