« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سیدمحمد میراحمدی

1404/09/30

بسم الله الرحمن الرحیم

مساله تعزیر و ضرب الصبی/احکام الصبیان /فقه الاسره

 

موضوع: فقه الاسره/احکام الصبیان /مساله تعزیر و ضرب الصبی

 

بیانات به مناسبت هلول ماه رجب الاصب

فردا اول ماه رجب است. اول هر ماه قمری نمازی مستحب است که آثارش رزق و روزی حلال و احساس مقام قرب است. حضرت جواد علیه السلام فرمود :

أَخْبَرَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ بْنُ أَبِي جِيدٍ الْقُمِّيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ الْقُمِّيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنِ الْوَشَّاءِ يَعْنِي الْحَسَنَ بْنَ عَلِيِّ ابْنِ بِنْتِ إِلْيَاسَ الْخَزَّازِ قَالَ: كَانَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ع إِذَا دَخَلَ شَهْرٌ جَدِيدٌ يُصَلِّي أَوَّلَ يَوْمٍ مِنْهُ رَكْعَتَيْنِ يَقْرَأُ فِي أَوَّلِ رَكْعَةٍ الْحَمْدَ مَرَّةً وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ لِكُلِّ يَوْمٍ إِلَى آخِرِهِ‌ وَ فِي الرَّكْعَةِ الْأُخْرَى الْحَمْدَ وَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ مِثْلَ ذَلِكَ وَ يَتَصَدَّقُ بِمَا يَتَسَهَّلُ يَشْتَرِي بِهِ سَلَامَةَ ذَلِكَ الشَّهْرِ كُلِّهِ. [1]

همچنین روز اول ماه رجب ولادت با سعادت امام باقر علیه السلام است.

شروع ماه های عبادت از این ماه رجب است. بعضی از اساتید می فرمودند اگر میخواهی شب قدر ماه رمضان حال خوشی داشته باشی، از اول ماه رجب حالات خود را مراقبت کنید.

امیدواریم از این فرصت معنوی برای جبران باقی مانده عمرمان استفاده کنیم.

اما الفقه :

بیان شد که برای اثبات جواز ضرب و تعزیر صبیان با شرائط خودش، علاوه بر روایات اربعه سابق، روایات دیگری نیز وجود دارد.

جمع بندی روایت پنجم :

همانطور که ملاحظه شد، این روایت به روشنی دلالت داشت بر اینکه ولی و پدر خانواده در موارد شیطنت ها و اذیت و آزار های اخلاقی فرزندش در مقام تادیب او (نه برای تشفی دل) مجاز به تعزیر و ضرب او البته تا 5 ضربه است که در اینجا منهای بحث رقم و تعداد ضربات اصل جواز تعزیر و ضرب به وضوح ثابت می شود.

روایت ششم :

و هکذا موثقه حماد بن عثمان در این مساله قابل استناد است.

الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي‌ أَدَبِ‌ الصَّبِيِ‌ وَ الْمَمْلُوكِ‌ فَقَالَ خَمْسَةٌ أَوْ سِتَّةٌ وَ ارْفُقْ.[2]

(حماد از امام صادق علیه السلام سوال کردم در مورد ادب صبی و برده. حضرت فرمود : پنج یا شش ضربه مجاز است اما در هر حال ارفاق داشته باش)

ارفق یعنی این ضربات شدید نباشد و باعث صدمات جدی وآسیب معتنابه نباشد.

در این روایت دو نکته مورد توجه است.

نکته اول :

از سبک سوال راوی و تکمله پاسخ حضرت فهمیده می شود که جواز ضرب به غرض تادیب ارتکاز عقلایی داشته است. یعنی در نزد سائل مرتکز بوده که ضرب الصبی مجاز است و سوال وی از کیفیت ضرب الصبی بوده و حضرت در پاسخ به سوال، کیفیت و در واقع کمیت ضرب را بیان فرموده اند.

نکته دوم :

تردید بین رقم خمسه و سته ظاهرا از جهت راوی بوده است نه آنکه در نفس کلام حضرت تردید بوده باشد. هرچند از جانب حضرت هم توجیه دارد که از باب محاوره عرفی فرمایش کرده باشند که مثلا در محاوره گفته می شود : 3 یا 4 عدد نان تهیه کن.

جمع بندی بحث :

خلاصه اینکه با استناد و اسشتهاد به روایات و ادله مذکور فرض اول بحث کاملا ثابت و روشن شد که اصل تادیب و تعزیر صبی در برابر خطاها و اشتباهات و شیطنت های بچگانه اش در مقام تربیت به غرض الهی و عدم تشفی دل، البته با حفظ شرائط مربوطه مثل عدم اضرار و سلسله مراتب خودش که بعد از طی مراحل نصیحت و غیره باشد جایز است.

(پایان بررسی فرض اول)

بازگشت به مباحث کلی گذشته :

بعد از طرح سوالات مختلف در ابتدای بحث به این نتیجه رسیدیم که سه فرض در مساله وجود دارد. فرض اول اثبات اصل جواز تعزیر و ضرب است که خود این فرض به سه غرض بود. غرض اول تعزیر صبی به جهت شیطنت و اشتباهات بود که بحث آن تمام شد و به پایان رسید.

غرض دوم که اکنون بحث می شود، تعزیر به جهت معاصی خاص و بزرگ است.

درواقع فرض دوم بررسی تادیب و تعزیر صبی در جایی است که خدایی ناکرده ای بچه به گناه و معصیت آلوده شده است که از نظر شارع مقدس آن گناه بزرگ و دارای حد شرعی است مثل اینکه فرضا پسر بچه نابالغی که البته مثلا مراهق باشد شرب خمر کند یا آلوده به لواط یا زنا شود در این صورت تکلیف چه می باشد؟

قلنا : در چنین موارد که صبی مرتکب لواط یا زنا شود (البته قدرت انزال ندارد اما به جهت نعوظ این عمل را مرتکب شده اند) قطعا به خاطر عدم بلوغ حدود الهی جاری نمی شود لکن احکام الهی تعطیل نشده و به جای حد، تعزیر اجرا می شود. (هرچند که لا یخفی این تعزیر در خصوص صبیان با تعزیر در کتاب حدود و دیات متفاوت است و غیر از آن تعزیری است که در کتاب حدود و دیات برای بالغین در مقابل حد می باشد. به عبارتی تعزیر در باب حدود در یک وجبی حد است اما در تعزیر و ضرب الصبی هدف انتباه و دوری صبی از این گناه است. گاهی لازم است که کمیت پایین بیاید مثلا حد اگر 80 ضربه باشد، 60 ضربه تعزیر شود. بعضی کمیت را به مقدار «سنّ» دانسته اند که بعضی به معنای دندان گرفته اند که نهایتا 32 ضربه است و بعضی به عمر و سن دنیوی دانسته اند که نهایتا 14 ضربه است چون صحبت در قبل از سن بلوغ است؛ بنابراین این تعزیر با تعزیر باب قضا متفاوت است.)که برای این مدعا روایات متعددی داریم که به برخی از آنها اشاره می شود.

روایت اول :

صحیحه حلبی از امام صادق علیه السلام

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَزَّازِ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ كَانَ‌ يَضْرِبُ‌ بِالسَّوْطِ وَ بِنِصْفِ السَّوْطِ وَ بِبَعْضِهِ فِي الْحُدُودِ وَ كَانَ إِذَا أُتِيَ بِغُلَامٍ وَ جَارِيَةٍ لَمْ يُدْرِكَا لَا يُبْطِلُ حَدّاً مِنْ حُدُودِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ كَانَ يَضْرِبُ قَالَ كَانَ يَأْخُذُ السَّوْطَ بِيَدِهِ مِنْ وَسَطِهِ أَوْ مِنْ ثُلُثِهِ ثُمَّ يَضْرِبُ بِهِ عَلَى قَدْرِ أَسْنَانِهِمْ وَ لَا يُبْطِلُ حَدّاً مِنْ حُدُودِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.[3]

(امام صادق علیه السلام فرمود : در کتاب امیرالمومنین علیه السلام وارد شده است که همیشه با شلاق و با نصف شلاق یا بعضی از شلاق حد جاری می فرمود و هر گاه پسر بچه یا دختر بچه نابالغ آورده می شد حدی از حدود خدا را تعطیل نمی فرمود. عرض شد : چگونه حد جاری میفرمود؟ فرمود : حضرت اینگونه بودند که از وسط شلاق یا از یک سوم شلاق به دست می گرفتند و سپس می زدند به تعداد دندان های ایشان می زدند و حضرت هیچ حدی از حدود الهی را تعطیل نمی فرمود.)

در این روایت کتاب به معنای مکتوب است.

همچنین لم یدرکا قید توضیحی است چرا که نفس غلام و جاریه عدم بلوغ را می رسانند.

در این روایت همانطور که ملاحظه می شود به صراحت دلالت دارد که صبیان به خاطر عدم بلوغ محکوم به حد نیستند لکن به جای حد تعزیر در آنها جاری می شود.

مقدار تعزیر بر اساس روایت فوق به تعداد اسنان است که اسنان جمع سن است که سن هم به معنای دندان است و هم به معنای عمر و اجل و نکته جالب اینکه سن به هر دو معنای به لفظ اسنان جمع بسته می شود که به نظر ما میتوان گفت در هر فرزندی به حسب خودش باید این فراز از روایت مورد عمل قرار گیرد.


logo